به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) بنا بر روش و سنت تاريخنگاری در ايران تنها شرح و توصيف جنگها و فتوحات نظامی سلاطين، موضوع نگارش مورخان قرار گرفته و مسائلی چون كيفيت زندگی عامه، آداب و رسوم و ساير مظاهر فرهنگ مردم از نظر دور مانده است. اما سياحان و ماجراجويان در شرح و توصيف احوال، خصوصيات جامعه و مردم، آزاد و رها بودهاند و از این لحاظ ترجمه آثار آنها اطلاعات وسيعی را در دسترس پژوهندگان فرهنگ مردم ايران، به ویژه درباره عزاداری در محرم قرار میدهد.
سفرنامهها يكی از منابع مهم در شناخت بهتر فرهنگ مردم ايران است. بزرگترين مزايا و محاسن سفرنامهها را ميتوانيم به دلیل اشتمال آنها بر مطالب گوناگون و مسائلی كه در ديگر كتابها و منابع نيامده است، بدانيم. مواردی را كه در سفرنامهها از فولكلور ايران میيابيم، اغلب در هيچيك از منابع ديگر نمیتوانيم به آن دست بیابیم.
البته بايد توجه داشت كه پذيرفتن مطالب ياد شده همواره بايد با احتياط و مقايسه با منابع ديگر صورت گيرد، زيرا بسياری از آن مطالب، شنيدههايی است كه سياح از افراد ديگر نقل میكند و نمیتوان به آن اعتماد كامل كرد اما استفادههای محدود از منابع فارسي كه به وسيله كاتبان، منشيان و مورخان وابسته به سلاطين، شاهزادگان و اميران نوشته شده، امكانپذير است. زیرا بنا بر روش و سنت تاريخنگاری در ايران كه خود پيشينه درازی دارد، تنها شرح و توصيف جنگها و فتوحات نظامی سلاطين، موضوع نگارش مورخ قرار گرفته و مسائلی چون كيفيت زندگی عامه، آداب و رسوم، اخلاقيات و ساير مظاهر فرهنگ مردم از نظر دور بوده است.
اما سياحان و ماجراجويان به حكم بيگانه بودن و نداشتن جايگاهی در ميراث فرهنگي و ملی اين سرزمين و به علت دور بودن از خشم و غضب سلاطين، در شرح و توصيف احوال و خصوصيات جامعه و مردم، آزاد و رها بوده و گاه مورد مهر و محبت و التفات ملوكانه نيز قرار میگرفتند. از اين ديدگاه امروزه با ترجمه آثار آنها اطلاعات وسيعی در دسترس پژوهندگان فرهنگ مردم ايران قرار دارد. البته در آثار سفرنامهنويسان اشتباهات و لغزشهايي نيز وجود دارد كه ناشي از اطلاعات ناكافی، اقامت كوتاه در ايران، آشنا نبودن به زبان فارسی و پيشداوری آنان است.
به هر حال در این گزارش «ایبنا» باورها و اعتقادات مردم ايران درباره مراسم ماه محرم و سنتهای مربوط به آن را از منظر برخی سفرنامهها مورد بررسی و ارزيابی قرار داده است.
جنگهای صلیبی سرفصل آشنایی اروپاییان با تشیع
پيشينه آشنايي اروپاييان با شيعيان و مذهب تشيع، با وقوع جنگهای صليبي آغاز شد. تا پيش از اين، کشورهای غربی تنها با اسلام سنی که دين رسمی و حکومتی کشورهای مسلمان بود، آشنا بودند اما در خلال جنگ، صليبيان با فرقههايی از شيعيان، همچون فاطميان در مصر و پس از مدتی با باطنی مسلکان روبهرو شدند. در برخی از آثار نويسندگان اين دوره مطالبی درباره شيعيان ديده میشود که نادرست بوده و با تعصب آميخته شده است. شايد بتوان گفت که اولين آشنايی جدی غرب با تشيع از طريق سفر و سفرنامهنويسی بود که آغاز آن را بايد از سفرنامه مارکوپولو در دهههای آخر قرن سيزده و اوايل قرن چهارده دانست. مارکوپولو نخستین يادداشتهای سفرنامهای را از اسماعيليه شامات دارد.
اما اوج سفرنامهنويسی را عمدتا در قرنهای شانزده و هفده يعنی پس از تشکيل دولت صفوی، افزايش ارتباط سياسی و اقتصادی اروپاييان با ايران شاهد هستيم. شايد بتوان معروفترين اين دسته را «سفرنامه ژان شاردن» ناميد که در ایران با نام «سیاحتنامه شاردن» با ترجمه محمد عباسی اطلاعات نسبتا خوبی از اوضاع آن روزگار ايران ارائه میدهد. مشخصه اين دوره يادداشتهای روزانهای است که از نظم و موضوعيت برخوردار نيستند. نخستین گزارشهای جسته، گریخته از سیاحتگران خارجی مربوط به عصر صفوی است.
وصف مراسم عزاداری عاشورا از دیدگاه جهانگرد ایتالیایی
«پیترو دلاواله» جهانگرد ایتالیایی که دوبار شاهد حرکت دستههای عزا در دوره شاه عباس اول در اصفهان بوده در شرح مراسم عزاداری در سوگ شهادت حضرت علی (علیهالسلام) در 21 رمضان 1026 در کتاب «سفرنامه پيترو دلاواله (قسمت مربوط به ايران)» ترجمه و حواشي از شجاعالدين شفا به حمل تابوت اشاره کرده و مینویسد: «دستههای عزاداری در پی شماری بیرق و علم، تابوتهایی پوشیده به مخمل سیاه را بر دوش میکشیدند و روی تابوتها مجموعهای از سلاحهای مختلف تعرضی، تدافعی و پرهای رنگین قرار داده بودند و دورتادور آنها عده زیادی راه میرفتند و نوحه میخواندند و عده دیگر بوق، کرنا و سنج میزدند و فریادهای عجیب برمیآوردند و جستوخیز میکردند.» همین نویسنده در وصف مراسم عزاداری عاشورا سال 1027 ق (یک سال بعد) مینویسد: «دورا دور آنها را با مخمل سیاه پوشانده بودند و روی هر تابوت یک عمامه سبز و یک شمشیر گذاشته و سلاحهایی از اطراف آن آویخته بودند. این اشیا را روی طبقهایی چند بر سر عدهای گذاشته بودند و به آهنگ سنج و کرنا جست و خیز میکردند و دور خود چرخ میزدند.»
روایت تاورنیه از مراسم عاشورا در میدان نقش جهان اصفهان
از دیگر جهانگردانی که اتفاقا در روز عاشورای 1078 .م در میدان نقش جهان اصفهان حضور داشته ژان باپتیست تاورنیه (J.Baptiste Tavernier) بازرگان و جهانگرد فرانسوی است که در کتاب «سفرنامه تاورنیه» که ابوتراب نوری آن را ترجمه کرده مینویسد: «دوازده دسته از دوازده محله اصفهان با علم، کتل، عماری و ساز و برگهای مخصوص عزاداری به میدان نقش جهان آمدند. هر دسته یک عماری داشت که هشت تا ده نفر آن را حمل میکردند. چوب عماری به انواع گل و بوته نقاشی شده، در هر عماری تابوتی گذارده، روی آن را با پارچه زری پوشانده بودند... در جلوی هر دسته یک یدک (کتل: اسب جنیب) را میکشیدند، کتلها را با زین و یراق آراسته و به آنها تیر، کمان، شمشیر و خنجر آویخته بودند. در یکصد گامی جایگاه شاه، یدککشان اسبها را به تاخت وامیداشتند و دسته با عماری دنبال آنها میدویدند. در واقع این اسبها مظهر همان اسبانی بودند که شهیدان بر آنها سوار شده بودند و به جنگ میرفتند.»
هاینریش بروگش آلمانی از سیاحان دوره قاجار، در زمان ناصرالدین شاه از مراسم عزاداری که در میان باغ کاخ و نزدیک اتاقی که شاه برای تماشای تعزیه در آن مینشست، حضور داشته و در کتاب «در سرزمين آفتاب: (دومين سفرنامه هاينريش بروگش، تصويري از ايران سده نوزدهم)» برگردان مجید جلیلوند مینویسد: «مهمانان درون چادر بزرگی نشسته بودند و مراسم را تماشا میکردند. در آغاز مردان قوی هیکلی علامات و علمهایی را به میدان میآوردند. بعد از این هشت نفر وارد میدان شدند که یک چارچوبی را بر دوش حمل میکردند و روی این چارچوب چیزی شبیه قبر درست کرده بودند و به ما توضیح دادند که سمبل قبر پیغمبر اکرم اسلام است. روی قبر چندین طاق شال کشمیر کشیده بودند و چند شمع کافوری نیز روی آن در یک شمعدانی میسوخت. در دو طرف این قبر نیز دو نفر دیگر با علم و کتل حرکت میکردند»
فئودوروویچ کورف: محرم نزد ایرانیان ماه ماتم و اندوه است
فئودور فئودوروویچ کورف، بارون روسی درباره ویژگی این ماه در سفرنامه خود با عنوان «سفرنامهبارون فیودور کورف» ترجمه اسکندر ذبیحیان مینویسد: «محرم نزد ایرانیان ماه ماتم و اندوه است، در این ماه ایرانیان به دلیل شهادت امام حسین(ع) فرزند علی(ع) عزاداری میکنند.» همچنین ساموئل گرین ویلر بنجامین، نخستین دیپلمات رسمی آمریکا در دوره ناصرالدین شاه با مشاهده این روز و شنیدن شرح واقعه امام حسین (ع) در خاطراتش با عنوان «ایران و ایرانیان» با ترجمه رحيم رضازاده ملك آورده است: «اگر شخص شجاعی در این دنیا بوده، مسلما آن شخص حسین، پسر علی (ع) بوده است.»
از خلسه مشهدیها تا پردههای تعزیه
سرآرنولد ويلسن، ناظر انگلیسی که برای اختلافات مرزی بین ایران و ترکیه در زمان محمد علیشاه در ایران بوده درباره عظمت این روزها در کتاب خود با عنوان «سفرنامه ویلسن» با ترجمه حسين سعادت نوري که به تاریخی سیاسی و اقتصادی جنوب غربی ایران میپردازد میگوید: «در حقیقت باید گفت: عامه پیروان تشیع در این روزها از حالت طبیعی خارج و به حال خلسه و جذبه در میآیند و برای زیارت مقابر متبرکه به خصوص کربلا، نجف، کاظمین و مشهد میروند و در مصیبت خاندان علی(ع) عصبانی و ناراحت هستند و مراسم جانسوزی برپا میکنند.»
نوبويوشي فوروکاوا، عضو هیات اجرایی نخستین سفارت ژاپن در ایران دوره قاجار 1297 ه .ق/ 1880م هم از ایجاد دستههای سینهزنی در کتاب «سفرنامه فوروکاوا» توضیحاتی ارائه میدهد و یادآوری میشود: «چیزی را که مانند نیزه بود بالا میبرند که به آن علامت میگویند، این علامت را با چراغ و هر چیزی نذر شده است آراسته و آن را به همراه این آویزهها برداشته و در کوچهها و خیابانهای شهر میبرند و مردم که به همراه این علامت هستند با صدای بلند همسرایی میکنند.»
کاساگوفسکی: در ایام عزاداری بسیاری از ایرانیان نذر دارند
ولادیمیر آندری یویچ کاساگوفسکی، کلنل روسی که در زمان مظفرالدین شاه شاهد این مراسم از نزدیک بوده در خاطرات خود با نام «خاطرات کلنل کاساگوفسکی» برگردان عباسقلی جلی آورده است: «در ایام عزاداری بسیاری از ایرانیان نذر دارند. در این ماه کسانی هستند که داوطلبانه شغل سقائی را انجام میدهند و مشکی بر دوش گرفته و به طور رایگان به همه تعارف میکنند، پیرترها که خونریزی از قمهزنی را مخاطرهآمیز میدانند، خاکستر در آب کرده و به سر و صورت خود میمالند یا کاه بر سر خود میریزند.»
هربرت جورج ویلز، سیاح انگلیسی از آداب و رسوم تعزیه در سفرنامه خود با عنوان «ایران در یك قرن، سفرنامه دكتر ویلز» با ترجمه غلامحسین قراگوزلو توضیحاتی ارائه میدهد و مینویسد: «قبل از آغاز برنامه تعزیه یک روحانی به بالای منبر در کنار صحنه میرود و شروع به موعظه و مصیبتهای که امام حسین(ع) و مقاومتی که بر علیه طاغوت زمان انجام داده، مطالبی را بیان میکند یا در فواصل دو پرده درباره تعزیهای که قرار است اجرا شود توضیحاتی میدهد.»
هانری بایندر: دایر کردن تعزیه یک امر خیر محسوب میشود
هانری بایندر، سیاح آلمانی در کتابش با عنوان «سفرنامه هانری بایندر کردستان بینالنهرین» از علاقه مردم به نمایشهایی که در ماه محرم برگزار میشود مینویسد: «در پانزده روز اول محرم هیچکس به چیزی جز آن نمیاندیشد دایر کردن تعزیه یک امر خیر محسوب میشود و هر کسی به نحوی در تشکیل و جریان مراسم کمکی کرده باشد امید دارد که کم و بیش از ثواب اخروی برخوردار گردد.»
ارنست اورسل، جهانگرد بلژیکی درباره این ایام سوگواری در کتاب خود با نام «سفرنامه اورسل» اینطور نوشته است: «به گمان هیچکس در دنیا قادر نیست میزان ناامیدی و خشم و ترحمی که قلب این جمعیت انبوه را میلرزاند، توصیف کند. لعن و نفرین خشمآلود علیه یزید و شمر و استمداد پر شور از امامان و صدای گریههای بغضآلود در فضای پهناور تکیه طنینانداز بود و از سینه پر درد هزاران نفر آوای حسین! حسین! باصفا و صداقت بیشائبه بیرون میجهید.»
نظر شما