تکیه، مخصوص ایرانیان شیعه است؛ نه ایرانیان سنی مذهب تکیه دارند و نه شیعیان غیر ایرانی. از این رو جایگاهی فرامذهبی است که در طول زمان، وجوه گوناگون فرهنگ ایرانی در آن جلوهگر شده است.
به گفته علی بلوکباشی؛ پژوهشگر حوزه مردم شناسی«رفتارهای آیینی مردم، عموما با اسطورهها و باورهای دینی آنان پیوند دارند. این رفتارها هرچه بیشتر به گذشته بازمیگردند، جوهره دینی و بن مایه اسطورهای آنها پررنگتر میشود و چنین است که در گذر روزگاران، طبع ازلیگرای مردم، رویدادهای تاریخی را با مجموعهای از افسانهها، قصهها و باورها درمیآمیزد و به شکل سنتی آیینی - نمایشی در میآورد. برخی پژوهشگران، تعزیهخوانی را دنباله سنت شاهنامهخوانی دانسته و گفتهاند که نظم دراماتیک شاهنامه در دورههای بعد، جایش را به درام مذهبی داد و شبیهخوانی جای آن را گرفت.» پژوهشگران درباره زمان پیدایی تعزیهخوانی، اختلاف نظر دارند. گاه آن را تا دوره فرمانروایی آلبویه یعنی بیش از هزار سال پیش عقب بردهاند و گاه به دوران صفویه (سده 16 و 17 میلادی) مربوط دانستهاند، ما گذشته از آغاز تعزیهخوانی، روشن است که این نمایش آیینی- مذهبی در دوران قاجار به اوج رسید و برای اجرای آن، تکایای بسیاری در سراسر ایران ساخته شد.
یکی از نخستین نقشههای تهران که در دوران سلطنت محمدشاه قاجار و احتمالا پیش از سال ۱۲۶۰هـ.ق ترسیم شده، نشان میدهد که تکایای زیادی در همه محلههای شهر و گاه بسیار نزدیک به هم وجود داشتند. در سال ۱۲۶۹هـ.ق كه برابر با پنجمین سال سلطنت ناصرالدین شاه قاجار بود، تهران ۵۴ تکیه و ۱۱۲ مسجد داشت؛ یعنی تقریبا به ازای هر ۲ مسجد یک تکیه وجود داشت. جالبتر اینکه تعداد مدارس پایتخت به مراتب کمتر از تکایای آن بود. برای نمونه، محله عودلاجان ۴ مدرسه و ۱۲ تکیه داشت و در محله چالمیدان که فاقد مدرسه بود، ۱۰ تکیه ساخته بودند. به دیگر سخن، در تکیه چیزهایی یافت میشد که در مسجد و مدرسه نبود: نمایش، موسیقی، نقاشی، نقالی و... تکیه؛ یک حوزه عمومی بسیار قوی بود که زنان نیز به شکل گستردهای در آن حضور مییافتند. تابلوی معروف «تکیه دولت» اثر کمالالملک غفاری نشان میدهد که بخش عمده حاضران در تکیه را زنان تشکیل داده و از آن مهمتر اینکه در جلوی مجلس مينشستند.
اگر شاهان گذشته، با ساختن مساجد جامع در پایتخت، قدرت و ثروت خویش را در چشم توده مردم مینشاندند، ناصرالدین شاه ترجیح داد که این مهم را با ساختن تکیه صورت دهد: تکیه دولت. بیشک او نمیتوانست دسته موزیک نظامی و فراشان شاهی و زنبورکچیها و دیگران را که جزیی از تجملات سلطنتش بودند در مسجد به مردم نشان دهد. از این رو ذهن او که به قولی «از همه چیز وسیله تفریح میتراشید» معطوف به تکیه شد. با این حال، آنچه اغلب مردم را به سوی تکیه دولت میکشاند، نه تفریح شاهانه بلکه ارادت به اهل بیت پیامبر(ص) و شرکت در مراسم تعزیت سالار شهیدان بود و این ناصرالدین شاه بود که میخواست با استفاده از علقههای مذهبی مردم، اهداف خاص خود را تعقیب کند.
از این گذشته در گذر زمان، بسیاری از چیزهایی که در جامعه حرمت داشتند، خود را به زیر چادر تکایا کشیدند و تحت لوای تعزیه خوانی به حیات خویش ادامه دادند. این سخن روح الله خالقی، موسیقیدان بزرگ معاصر است که گفته: «نغمهها، ردیفها و گوشههای قدیمی موسیقی ایرانی که به سبب حرمت مذهبی از زندگی مردم دور مانده بود و بیم از یاد رفتن و نابودی آن میرفت، در پناه تعزیه امنیت یافت تا به زندگی خود ادامه داد.» و سخن معروفی از دیگر موسیقیدان معاصر، ابوالحسن صبا، نقل شده که «تعزیه، موسیقی ما را حفظ کرده است.»پیوند تعزیه با موسیقی ایران تا بدان پایه است که گاه در نام گذاری ردیفها و گوشههای آوازی مؤثر افتاده؛ مثلا در تعزیه خوانیهای دوره قاجار، عبدالله بن حسن، اشعار خود را در گوشهای از آواز «راک» میخواند و بدین سبب آن گوشه امروزه معروف به «راک عبدالله» است.
برخی بر این باورند که منع تعزیه خوانی در دوره پهلوي اول، ضربهای سخت بر پیکر این نمایش آیینی - مذهبی بود و موجب از رونق افتادن و نهایتا اضمحلال تکایا شد،اما این نظر نمیتواند تصویر کاملی را از ماجرا به دست دهد. اولا نفوذ دولت پهلوی اول، به جز در تهران و چند شهر بزرگ، بدان پایه نبود که بتواند بنیان تعزیه خوانیهای بیشمار را براندازد و ثانیا دوره منع تعزیه خوانی نسبت به پیشینه دور و دراز آن، یک میان پرده کوتاه بود.
با دگرگونیهای فرهنگی و اجتماعی که در ایران پس از مشروطه رخ داد و آنگاه با برآمدن دولت پهلوی اول، همه آنچه در پوشش تکیه و تعزیه قرار داشت، در جاهايي دیگر، مجال فراختري پيدا كرد. موسیقی صاحب آموزشگاه شد و تکیه گاهی چون رادیو پیدا کرد؛ نمایش سنتی به نفع تئاتر غربی که نفوذ روزافزونی در ایران داشت، کنار رفت و بعدها به آن پیوند خورد و بقیه چیزها نیز به همین ترتیب از تکایا کوچیدند. تکیه ماند و یک محمل مذهبی برای سوگواری سالار شهیدان که میتوانست در حسینیه یا مسجد برگزار شود. از همین رو، تکایای تهران یکی پس از دیگری رو به فراموشی رفتند و تن به ویرانی سپردند، اما در شهرهای کوچک مرکز ایران و در جوامعی که هنوز به شدت سنتی ماندهاند - مثلا شهر زواره- تکیه هنوز برپا و تعزیه خوانی به راه است.
- تكيهگردي در سه گوشه ايران
رضا ستوده
اگرچه تکیه دولت را بزرگترین و باشکوهترین تکیه ایران دانستهاند، اما با تخریب این تکیه در دهه 1320 خورشیدی، این مقام به تکیه معاونالملک کرمانشاه رسید که نمونه کاملی است از یک تکیه در شکل تاریخی خود.این تکیه در سال ۱۲7۱ خورشیدی به همت حسین معینی، ملقب به معاون الملک و معین الرعایا (پدر بزرگ رحیم معینی کرمانشاهی، شاعر معاصر) ساخته شد. این تکیه دارای تعدادی دکان، حمام و ميهمانسرا بود که مسافران و در راه ماندگان در آن اقامت میگزیدند. با این حال چند سال بعد و در خلال درگیریهای مربوط به جنبش مشروطه، به آتش کشیده و نیمه ویران شد. البته حسین خان معینی خیلی زود آن را بازسازی کرد، اما در سال 1390 توسط مخالفان سیاسی خود ترور شد و به قتل رسید. بدین ترتیب اداره امور تکیه به برادر او حسن خان معینی رسید که مزارش در یکی از اتاقهای تکیه قرار دارد، اما حسین خان معینی را در بارگاه حضرت علی(ع) در نجف به خاک سپردهاند.
به هر روی ساختمان تکیه معاونالملک از حیث معماری بسیار مجلل و در عین حال، بزرگ است و این در حالی است که به استثنای تکیه دولت تهران، غالب تکیهها بنایی ساده داشتند. میتوان پنداشت که همجواری کرمانشاه با مناطق سنی نشین کردستان و عراق، بانی را برآن داشته که از تکیه خود وسیلهای برای تبلیغ مذهب شیعه بسازد. با این حال، آنچه تکیه معاون را بسیار درخور اهمیت ساخته، تصاویر نقش بسته بر کاشیهای آن است که به وسیله بزرگترین هنرمندان آن عصر مانند حسن کاشیپز تهرانی، سید حسن مانی و حسین نقاش تهرانی آفریده شدهاند و در نوع خود از بهترین نمونههای اواخر دوره قاجار هستند. تصاویر کاشیها شامل صحنههای مختلف واقعه کربلا و دیگر داستانهای مذهبی مانند قصه حضرت یوسف(ع) است و چون تکیه در دوران اوجگیری احساسات ملی ساخته شده، تصاویر شاهان باستانی ایران و حتی تصاویر کتیبه بیستون نیز روی کاشیهایش نقش بسته است. بناي تكيه مرکب از یک جلوخان بزرگ، یک حیاط ورودی به نام حسینیه، یک ساختمان گنبد دار میانی به نام زینبیه و یک حیاط بزرگ به نام عباسیه است که مراسم تعزیه خوانی در آن برگزار میشده است. در شرق این حیاط، یک ساختمان دو طبقه نیز ساخته شده که اکنون به عنوان موزه مورد استفاده قرار میگیرد. در این موزه آثاری به نمایش گذاشتهشدهاند که سنخیتی با موضوع تکیه و تعزیهخوانی ندارند و از این حیث با وجود ارزشمند بودن آثار به نمایش درآمده، بیتناسب جلوه میکند.
در تکیه معاون همواره به روی گردشگران و بازدیدکنندگان باز است و البته طبق وقفنامه آن هنوز هم در ایام سوگواری محرم مراسم روضهخوانی در آن برپاست.
- نسخه کوچک تکیه دولت
اگرچه تکیه دولت توسط بانک ملی ایران خراب شد تا به جایش ساختمان این بانک را بنا کنند،اما خاطره آن در تکیه دیگری به نام تکیه نیاوران تا حدودی حفظ شد. تکیه نیاوران در دوره سلطنت ناصرالدینشاه قاجار ساخته شد. علت هم این بود که شاه در تابستانها برای گریز از گرمای آزار دهنده تهران به شمیران میرفت. برخی سالها محرم با تابستان مصادف میشد و شاه که نمیخواست شرکت در مراسم تعزیهخوانی را از دست بدهد، فرمان داد تکیهای را در نیاوران و نزدیک به کاخ صاحبقرانیه بنا کنند و این همان تکیه معروف نیاوران است که اکنون به سال قمري 162 سال عمر دارد و اگر تا کنون آن را از نزدیک ندیدهاید، به احتمال زیاد از صفحه تلویزیون مشاهده کردهاید. چون خیلی از فیلمها و مجموعههای تلویزیونی در این تکیه تصویربرداری شدهاند.
تکیه نیاوران در ابتدا یک بنای خشتی با یک صحن مرکزی بود که در میانه آن سکوی نمایش تعزیه قرار داشت و روی آن را نیز با یک چادر بزرگ سقف زده بودند. در زمان پهلوي اول که تعزیه خوانی ممنوع شد، این تکیه زیبا را به انبار کاه و علوفه تبدیل کردند تا در بیحرمتی به یک جایگاه مذهبی چیزی کم نگذاشته باشند! اما بعد از دوره پهلوي اول تکیه به سرعت توسط اهالی روستای نیاوران بازسازی شد و چون چادر آن نیز از بین رفته بود، سقفش را به شیروانی تبدیل کردند. سپس در سال 1348 مورد مرمت اساسی قرار گرفت و سازه آن با بتن و تیرآهن مستحکم شد.
امروزه تکیه نیاوران با همان حال و هوای قدیمی، یعنی با صحن مسقف و حجرههایی به دور آن و سکویی در میانه صحن، همچنان محل روضه خوانی و تعزیه خوانی و سخنرانی و مراسم ختم است،اما دیگر از آن تعزیهخوانیهای پرشکوه دوره قاجار که با آذین بندی حجرهها و آتش زدن خیمهها همراه بود، خبری نیست.
اگر در روزهای معمول به تکیه نیاوران بروید، بازدید از آن مستلزم هماهنگی با سرایدار است، اما هنگام برگزاری مراسم مذهبی در تکیه به روی عموم باز میشود و هیچ منعی برای ورود مردم وجود ندارد. این تکیه در شمال کاخ نیاوران و نبش خیابان جبلی قرار دارد.
- معماری و مراسم متفاوت
تکیه امیرچخماق در شهر یزد یکی از بزرگترین تکیههای ایران و از نمادهای مهم شهر یزد است که در ایام محرم مراسم معروف نخل گردانی در آن به اجرا درمیآید. اگرچه این تکیه به نام امیرچخماق، حاکم یزد در سده 15 میلادی خوانده میشود، اما هیچ ربطی به او ندارد. این امیرچخماق که نام اصلیاش جلالالدین شامی است، به عدالت و آبادگری شهره بود و همراه همسرش بیبی فاطمه خاتون، میدان و مسجدی را در یزد بنا نهاد که هم اکنون به نام خود او میدان و مسجد امیرچخماق خوانده میشود. بعدها در بالادست این میدان راسته بازاری را ساختند و سپس در دوره قاجار سر در بزرگی را ابتدای این بازار بنا کردند که معروف شد به تکیه امیرچخماق. این تکیه دارای حجرههای متعددی است که یکی از آنها به عنوان شاه نشین کاشیکاری شده و جایگاه بزرگترین مقام شرکت کننده در مراسم مذهبی است. جالب این که در زمان حاضر هم وقتی رؤسای جمهور به یزد سفر میکنند، در همین حجره برای مردم یزد به ایراد سخن میپردازند؛ زیرا هم دید خوبی به میدان دارد و هم حاضران در میدان آن را به خوبی میبینند. بقیه حجرهها هم برای دیگر افراد سرشناس بوده و مابقی مردم در فضای داخل میدان مشغول سوگواری یا تماشای مراسم میشدند.یکی دیگر از اجزای تکیه امیرچخماق نخل چوبی آن است که در مراسم نخل گردانی روز عاشورا به کار میآید.
نخل گردانی که در بسیاری از شهرهای مرکزی و کویری ایران اجرا میشود، نمادی است از تشییع پیکر شهیدان دشت کربلا. به هر روی، نخل موجود در تکیه امیرچخماق، معروف به «نخل حیدریها» قدیمیتر از خود تکیه است و برخی میگویند که حدود 450 سال پیش در دوره صفویه ساخته شده است. جالب این که طبق تحقیقات مرحوم ایرج افشار یزدی، پارچهای که روی این نخل میکشیدند در سال 1229 هجری قمری یعنی در زمان سلطنت فتحعلیشاه قاجار ساخته شده بود. پس دور نیست که خود نخل بسیار قدیمیتر باشد.بدین ترتیب مشخص میشود که تکیه امیرچخماق هم از نظر سبک و سیاق معماری و هم از حیث مراسمی که در آن برگزار میشود، با دیگر تکیههای ایران مانند تکیه معاونالملک یا تکیه دولت قدیم تفاوت زیادی دارد و شاید اطلاق نام تکیه بر آن فقط یک اشتراک لفظی باشد.
تکیه امیرچخماق در میدان امیرچخماق يزد قرار گرفته و چون جزئی از یک فضای عمومی شهری است، هر موقع از سال و هر زمان از شبانه روز که اراده کنید، میتوانید به دیدارش بروید.
- همشهري 6 و 7
نظر شما