همه این سؤالها به این خاطر بود که وقتی چند سال پیش آمریکا میزبان المپیاد فیزیک بود، به دانشآموزان ایرانی ویزا نداد. با همه این حواشی، انجمن معلمان فیزیک آمریکا بالاخره والدین دانشآموزان و مسئولان را راضی کرد که در المپیاد فیزیک ایران شرکت کنند. آنها به ایران آمدند و تجربه خوبی کسب کردند.
این تجربیات در وبلاگ سرپرستان تیم آمریکا آمده است. این وبلاگ توسط انجمن معلمان آمریکا - که تلفنی و از طریق ایمیل با سرپرستان تیم آمریکا در ایران ارتباط داشتند – بهروز شده است: http://aapt-physicsteachers-aapt.blogspot.com
جمعه 13 جولای : به ایران خوش آمدید
نیمه شب ـ ایران: ما به سلامت به ایران رسیدیم و با خوشامدگویی گرمی مواجه شدیم. همه کارشان را بهخوبی انجام میدهند اما به دلیل مسافرت طولانی از دوبی به تهران، اوضاع برای ما طاقتفرسا شده است. گروه بعد از ثبتنام، در مهمانی شام (خوشامدگویی) در دانشگاه صنعتی اصفهان شرکت کرد.
این مهمانی به تیم فرصتی داد تا با شرکتکنندگان دیگر کشورها آشنا شوند و از غذاهای متنوع، موسیقی و هنر لذت ببرند. دانشگاه جای زیبایی است و همینطور محل اسکان دانشآموزان. جنی (تنها عضو دختر تیم آمریکا) یک هماتاقی سوئیسی و یک راهنمای مخصوص دارد. 4 دانشآموز دیگر نیز یک راهنما دارند.
یکشنبه 15جولای: همه چیز خوب است
(''All is ''KHOB)
همه ما در اصفهان خوب هستیم؛ قطعه سبزی از صحرا که به آرامی در پای تپههای باشکوه سنگی آرمیده است. اصفهان که سالها قبل پایتخت ایران بوده است به میراث تاریخیاش افتخار میکند. به نظر میرسد اهالی اصفهان عاشق رودی هستند که در آن پیچ میخورد و با مجموعهای از پلها آن را آرایش کردهاند.
این رود، شهر قدیمی را از خواهر مدرناش جدا میکند. دمای هوا بسیار زیاد اما قابل تحمل است. برگزارکنندگان و همه افرادی که با آنها تعامل داریم بسیار خوشبرخورد و مهماننواز هستند. به نظر میرسد برای بسیاری از آنها جالب است که تیم ما اینجا حضور دارد.
همه چیز خیلی خوب برنامهریزی شده است. غذاها خیلی زیاد است؛ برنج با زعفران و کباب و غذای گیاهی برای گیاهخواران و میانوعدههایی در طول روز. وسایل حمل و نقل، اتوبوسهای بزرگ مرسدس هستند که همیشه در محل اقامت دانشآموزان و سرپرستان آماده هستند. قرار است از یک کلیسا و یک مسجد قدیمی بازدید کنیم. هزاران مسیحی، یهودی و زرتشتی در این شهر زندگی میکنند.
حدود نیم ساعت دیگر دانشآموزان در امتحان تئوری شرکت میکنند. سرپرستان دیروز پس از 7 ساعت بحث، سؤالها را تایید کردند و تا 3:30 صبح - موقع «اذان» - در حال ترجمه سؤالها به زبان خود بودند. ما دانشآموزان را امشب موقع شام خواهیم دید. امیدواریم بتوانند مدال بگیرند. بعد از آن دوباره باید تا بعد از امتحان تجربی با آنها خداحافظی کنیم. همین چرخه قرار است برای امتحان تجربی هم تکرار شود.
یکشنبه 15 جولای : امتحان تئوری تمام شد
بچهها همین حالا امتحان را تمام کردهاند. به نظر آنها امتحان تئوری بسیار سخت بوده است. وقتی آنها در حال امتحاندادن بودند، ما و سرپرستان دیگر کشورها در حال بازدید از جاهایی بودیم که دانشآموزان روز قبل رفته بودند. مهمترین نکته در این سفر آن است که دانشآموزان آمریکایی میفهمند دانشآموزان همه کشورها میتوانند در یک جا جمع شوند و چیزهایی از فرهنگهای یکدیگر یاد بگیرند. وقتی خاطره امتحانها در ذهن آنها محو شود، تنها چیزی که برای تمام عمر برایشان باقی میماند، تعامل و تجربههای شخصی آنها در طول این سفر است.
دوشنبه 16 جولای: آمادگی برای امتحان تجربی
دانشآموزان روحیه بسیار مثبتی از تجربههای هیجانانگیز خود در ایران دارند. آنها حدس میزنند که در امتحان تئوری دوم شوند. البته یک چنین حدسهایی بین امتحان تئوری و عملی و گرفتن نمرههای اولیه، طبیعی است. وقتی فردا صبح دانشآموزان برای شرکت در امتحان بیدار شوند، بسیاری از مربیان آنها در حال جبران بیخوابی ناشی از مرور و ترجمه سؤالهای امتحان تجربی خواهند بود.
چهارشنبه 18 جولای : دانشآموزان توریست
دیشب بعد از راهپیمایی در کنار رودخانه و بازدید از پلهای تاریخی اصفهان، شام را در باشگاه بانک ملی خوردیم. دانشآموزان، جدا از ما آنطرف رودخانه قدم میزدند و ما بیصبرانه و عصبی منتظر بودیم آنها را ببینیم تا بفهمیم امتحان را چطور دادهاند. فکر میکنم همه موافق بودند که تمام کردن امتحان در 5ساعت بسیار مشکل بوده است. غیرممکن نبود اما مشکل بود. هنوز چیزی از نمرههای امتحان نمیدانیم اما به زودی سرپرستان نمرهها را میگیرند.
امروز برای بازدید هشت بهشت و چهل ستون و بازار به شهر رفتیم. مغازهدارها در بازار به خوبی کمک کردند تا پولهایمان را خرج کنیم. البته با انصاف و ادب این کار را میکردند و حتی یادمان دادند که چطور چانه بزنیم!
جمعه 20 جولای : نتایج نهایی
از وقتی دانشآموزان امتحانهایشان را دادهاند، سختی کار به سرپرستان تیمها و کمیته علمی منتقل شده است. تصحیح اولیه توسط ایرانیها انجام شده است و بعد از آن کشورها به طور جداگانه امتحان و نمرهها را مرور میکنند تا بتوانند نمرهها را اضافه کنند. حتی نیم نمره یا یک دهم نمره هم میتواند مدالی نصیب دانشآموزان کند یا رنگ مدال آنها را تغییر دهد.
نصف جهان در اصفهان
برای ما ایرانیها المپیاد موضوع جذابی است. اهمیتش در حدی است که مدالآوران المپیاد را قهرمان ملی به حساب میآوریم و جوایزی در حد معافیت از کنکور و سربازی به آنها میدهیم. اما در سی و هشتمین المپیاد جهانی فیزیک، قهرمانان ملی علاوه بر تیم المپیاد، کسان دیگری هم بودند؛ کسانی که نتیجه 3 سال کار و برنامهریزیشان، برگزاری المپیاد جهانی فیزیک در اصفهان بود.
المپیاد فیزیک از 23 تا 31 تیرماه 86، با حضور 326 دانشآموز از 69 کشور جهان در ایران برگزار شد. برگزاری این المپیاد در اصفهان، تجربه بسیار خوبی برای ایران به شمار میرود، به این خاطر که شرکتکنندگان در المپیاد ـ یعنی سرپرستان تیمها و دانشآموزان ـ از آمدن به ایران بسیار راضی و خوشحال بودند.
مهماننوازی زایندهرود
در این 10 روز، اصفهان حال و هوای خاصی داشت. تمام شهر پر از پوسترهای المپیاد فیزیک بود و بیشتر مردم شهر خیلی خوب میدانستند میزبان دانشآموزانی از سراسر دنیا هستند. حتی شبکه استانی اصفهان هم لوگوی المپیاد را به جای لوگوی شبکهاش گذاشته بود. در این مدت دانشآموزان در خوابگاه دانشگاه صنعتی اصفهان اقامت داشتند و محل برگزاری آزمونها سالن تربیت بدنی آن دانشگاه بود.
سرپرستان دانشآموزان هم در هتل کوثر اصفهان اسکان داده شده بودند. به جز این مکانها، جاهای دیگری هم در اصفهان درگیر المپیاد بودند. یکی از آنها هتل آسمان بود؛ جایی که محل اقامت اعضای کمیته علمیای بود که ورقهها را تصحیح میکردند.
چه جوری، این جوری شد؟
اما داستان میزبان شدن ایران هم موضوع جالبی است. طبق اساسنامه المپیاد جهانی فیزیک، هر کشوری که 3 سال در المپیاد شرکت کرد، باید برای میزبانی اعلام آمادگی کند. دلیل وجود این بند در اساسنامه، آن است که هزینههای برگزاری برعهده کشور میزبان است و اوضاع نباید به گونهای باشد که همیشه عدهای محدود میزبان باشند.
به این ترتیب بود که ایران چند سال بعد از اولین حضورش در المپیاد فیزیک در سال 1368، برای میزبانی اعلام آمادگی کرد. از همان موقع، سال2007 را برای میزبانی ایران تعیین کردند و کارهای برنامهریزی از 3 سال قبل شروع شد.
دقیقا به خاطر همین برنامهریزیهای دقیق و اقدامات پیش از المپیاد بود که اکثر شرکتکنندگان از آمدن به ایران راضی بودند و با خوشحالی ایران را ترک کردند. در واقع تمام سرپرستان و دانشآموزان از عملکرد کمیته علمی المپیاد ـ که مورد توجه این همه آدم بود ـ تعریف میکردند. البته اتفاقاتی هم در حاشیه المپیاد، آنها را تحتتاثیر قرار میداد و بهشدت هیجانزده میکرد.
نکته جالب در مورد شرکتکنندگان این بود که اکثر آنها با روحیهای مثبت به ایران آمده بودند تا چیزهای جدیدی را تجربه کنند. آنها از کشورهای متنوعی آمده بودند؛ از توسعه یافتهترین کشورها بگیر تا کشورهایی که امکانات بسیار کمی دارند.
با این حال هیچکدام از آنها انتظار نداشتند که همه چیز مانند کشور خودشان یا المپیادهای قبلی باشد. اینجا همه چیز یک تجربه جدید به حساب میآمد؛ از تجربه حجاب برای دختران غیرمسلمان بگیر تا دیدن روستای تاریخی ابیانه و چشیدن طعم جدید غذاهای ایرانی.
جهان در نصف جهان
هلندیها اصفهان را به دلیل داستانی که در کتابهای درسیشان آمده بود میشناختند؛ همان داستان مثنوی که مردی،عزرائیل را میبیند و برای فرار از مرگ، بهجای دوری میرود.خیلیهای دیگر هم قبلا چیزهایی از اصفهان شنیده بودند.
اصلا یکی از دلایل ضمنی انتخاب اصفهان به عنوان محل رقابتها، شهرت آن به عنوان یک شهر توریستی در دنیا بود؛ شهری که نه آلودگی و ترافیک پایتخت را دارد و نه از لحاظ امکانات چیزی از آن کم میآورد. اما مهمترین دلیل، وجود دانشگاه صنعتی اصفهان به عنوان یک مرکز دانشگاهی با امکانات لازم برای برگزاری المپیاد بود.
رضایت شرکتکنندگان از حضور در اصفهان نشان داد که این انتخاب کاملا بجا بوده است. این رضایت به حدی بود که خیلی از خارجیها در روزهای آخر، آرزو میکردند دوباره به ایران برگردند.
و نتیجه میگیریم که ...
امروز با برگزاری المپیاد فیزیک در ایران، شرایط میزبانی دیگر المپیادها هم برای باشگاه دانشپژوهان جوان و وزارت آموزش و پرورش به وجود آمده است. تجربه مدیریت و ساماندهی این رویداد بزرگ، آنقدر خوب بود که نباید به راحتی از کنارش گذشت. و ما حالا به تعداد شرکتکنندگان در المپیاد، نمایندگانی در 70 کشور دنیا داریم که سفر به ایران را به هممیهنان خود توصیه میکنند. این همه زحمت به همین یک نکته میارزید.
برنج و نوشابه ایرانی پرطرفدار بود
احسان لطفی: طراحی سؤالهای المپیاد در هر سال برعهده کشوری است که میزبانی را پذیرفته است. هر المپیاد شامل 3سؤال نظری و یک سؤال تجربی است.
قبل از آزمون، جلسهای با حضور کمیته علمی کشور میزبان و سرپرستان کشورهای شرکتکننده، برای بررسی و تصویب سؤالها برگزار میشود. خوشبختانه سؤالهای المپیاد امسال، مورد توجه بیشتر سرپرستان قرار گرفت. در واقع همین انتظار هم میرفت؛ سال گذشته خیلیها به ایرانیها گفته بودند سؤالهای سخت طرح نکنید!
مهمترین خبر المپیاد امسال، درگذشت رئیس المپیاد جهانی - والدمار گورژکوفسکی - در طول برگزاری المپیاد در ایران بود. این فیزیکدان لهستانی، بنیانگذار المپیاد جهانی فیزیک بود و به گفته بسیاری از شرکتکنندگان، خوششانس بود که هنگام انجام کاری که دوست داشت از دنیا رفت.
علاوه بر طرح سؤال، تصحیح ورقهها نیز برعهده میزبان است. تصحیح چند هزار ورقه، کار بسیار طاقتفرسایی بود که 80 مصحح ایرانی از دانشگاههای مختلف به خوبی از عهده آن برآمدند. تصحیح دقیق آنها باعث شد جلسه توافق بر سر نمره - که با حضور سرپرستان در روز قبل از اختتامیه برگزار میشود - خیلی زود به نتیجه برسد.
از قبل میشد حدس زد که عکسالعمل تیمها در مقابل غذاهای ایرانی جالب باشد. دانمارکیها از همه چیز خوششان آمده بود و طالب بودند غذاهای تازه را امتحان کنند. میوهها را هم دوست داشتند چون در سرمای کشورشان هیچ چیز زیاد آبدار نمیشود. بلاروسیها برای اولین بار، شربت آبلیمو را به واسطه تیمیارشان تجربه کردند و به اتفاق آرا پسندیدند.
فرانسویها گلاب را کشف کرده بودند و نتایج آزمایشهایشان نشان داده بود که هم خوشمزه است، هم تشنگی را برطرف میکند.
برنج و نوشابه ایرانی هم از دیگر عناوین پرطرفدار قلمداد شد. فرانسویها همچنین عنوان کردند ایران یک مشکل دارد و آن غذاهای خوشمزهای است که اشتها را بیش از حد باز میکند! قبرسیها غذا را خوردند و بشقاب را شکستند و اعلام کردند خوب است اما غذای قبرس بهتر است و تا آخر المپیاد، پیتزا سفارش دادند؛ نتیجهای که عزیزان کروات هم در روزهای آخر به آن رسیدند و به خیانتکاران ملحق شدند. برزیلیها هم از نان کنجددار خوششان آمده بود.
پوشش شرکتکنندگان زن از مسائلی بود که برگزارکنندهها کمی نگرانش بودند اما خوشبختانه اتفاق خاصی نیفتاد. تعداد زیادی مانتو در رنگها و مدلهای مختلف از قبل تهیه شده بود که بانوان محترم میتوانستند پوششان را با آزادی کامل از بین آنها انتخاب کنند. روزهای اول کمی از گرمای هوا شکایت کردند اما وقتی داشتند میرفتند دیگر عادت کرده بودند.
نپال برای اولین بار بود که در یک المپیاد جهانی شرکت میکرد. این حماسه آنقدر برایشان هیجانانگیز بود که سعی کردند به همه زبانها حرف بزنند. فارسی را خیلی خوب یاد گرفتند. جایزه گورژکوفسکی را هم به خانه بردند که البته کس دیگری نمیتوانست بگیرد چون هر سال به تیمی که برای اولین بار در المپیاد شرکت میکند، اهدا میشود. اینبار البته رئیس زنده نبود و مراسم اهدا حال و هوای خاصی داشت.
لوئیس فیلیپه، تنها شرکتکننده تیم تکنفره کوبا بود؛ تیمی که تنها با یک شرکتکننده در این رقابتها شرکت کرده بود که همان لوئیس فیلیپه تک و تنها باشد. لوئیس لوح افتخار گرفت.