دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳:۰۸
۰ نفر

همشهری آنلاین- مهدی تهرانی: مهمترین فیلم جنگی سال‌های اخیر؛ به احتمال زیاد همین درام جنگی خشم(Fury) ساخته دیوید آیر است.

 آوريل 1945. روستاهاي منتهي به برلين. در واپسين روزهاي اتمام جنگ جهاني دوم؛ يك گروهان تانكيست ارتش آمريكا؛ به فرماندهي سرگروهبان دان وارددي(براد پيت) ماموريت دارد با گروهي 5 نفره به مصاف تانك‌هاي تايگر ارتش نازي برود...

ژانر جنگي داراي قواعد تعريف شده‌اي است. در درام جنگي يا قهرمانان جنگ به صورت شخصيت‌هاي اسطوره‌اي نشان داده مي‌شوند. يا عظمت جنگ و بعد حماسي آن مد نظر است. و يا اينكه تاريخ جنگ به گونه‌اي حقيقي روايت مي‌گردد و عمده كاراكترها به عنوان قهرمان در نظر گرفته مي‌شوند.

درام جنگي "ديويد آير" نه مانند فيلم به ياد ماندني "ژنرال پاتن" ساخته فرانكلين جي شافنر محصول 1970 به انگاره‌هاي سياسي  جنگ توجه دارد. و نه مانند فيلم خوش ساخت "نجات سرباز رايان" ساخته استيون اسپيلبرگ محصول 1998 اسطوره‌ها را روايت مي‌كند. و نه مانند فيلم جنگي و شاعرانه "دشمن پشت دروازه" ساخته ژان ژاك آنو محصول 2001 يك روايت سراسر حقيقي و تاريخي از جنگ را بازگو مي‌كند. در خشم بيش از هرچيز "ارزش زندگي" روايت مي‌شود و اينكه بهاي يك روز از زندگي چقدر است.اگرچه همين روايت در گل و لايي به رنگ خون رقم خورده باشد.

خشم(fury) با بازی براد پیت ساخته دیوید آیر محصول  ۲۰۱۴

"خشم" توسط كاگرداني ساخته شده كه بيش از هرچيز يك فيلمنامه نويس ششدانگ است. فيلم‌نامه‌هايي مانند روز تمرين(2001) و سوات (2002) كه توسط ديويد آير نگاشته شدند؛ همگي تسلط او را به عمق و فضا و ميدان ثابت كرده‌اند. او حتي  آثاري سطحي و تجاري مثل قسمت سريع و خشمگين(2001) را هم در كارنامه دارد.

در زمينه كارگرداني نيز "پادشاهان خيابان" محصول 2008 را از او شاهد بوده‌ايم كه اولين تجربه فيلمسازي‌اش نيز بوده است. در عمده اين آثار؛ او داستانك‌هايش را درون يك دايره منطقي به لحاظ فرم و فضا تعريف كرده است. خشم اما به عنوان جدي‌ترين فيلم او از اين تجربه ها كمك فراوان گرفته است.

آير در "خشم"؛ بيش از هرچيز، باورپذيري افراد گروه 5 نفره "گروهبان وارددي" را در اولويت قرار داده است. او قواعد ژانر را مي‌شناسد اما در اين فيلم جنگي؛ آير گاهي اصول ژانر را كنار گذارده و باعث شده برخي صحنه‌ها با تعليق فراوان و يك نتيجه غيرقطعي به پايان برسد. رفتاري كه باعث شده "خشم" عليرغم تمام خشونت عريان و خون ريزي‌هاي كلان خود؛ قابل پيگيري تا انتها باشد. و همين امتياز موجب تاثير گذاري فيلم گرديده است.

با اينهمه "خشم" توسط آير به گونه‌اي مديريت شده كه سهم تحرك و سكون به خوبي رعايت شده است. در فيلم جنگي تحرك نقطه قوتي است تا ميزان برجستگي‌هاي قهرمانانه به تماشاگر اعلام شود. و سكون نيز از سوي ديگر، مسبب شناخت‌هاي دروني كاراكترهااست.

در اين راستا جنس فيلم جنگي خشم جور است. سكانس‌هاي پرتحرك جنگ و منازعه سرشار از خون و خونريزي است و همه اين‌ها در يك گل و لاي عجيب درهم شده است. حتي در فيلمي مثل "دشمن پشت دروازه" ساخته ژان ژاك آنو؛ كه زمان و مكانش در زمستان استالينگراد روي مي‌داد اينقدر از گل و لاي خبري نبود. گل و لايي كه نماد بازدارنده‌گي از جنگ نيز اشاره دارد.

در اين سكانس‌هاي جنگي؛ نبرد تانك‌هاي شرمن آمريكايي با تانكهاي تايگر آلماني سرراست روايت شده‌اند. سكانس درگيري 3 تانك شرمن با يك تانك تايگر غول‌پيكر آلماني سرنخ‌ها را به تماشاگر مي‌دهد كه اين نبرد آخري نخواهد بود.

خشم(fury) با بازی براد پیت ساخته دیوید آیر محصول  ۲۰۱۴

سرشاخ شدن تانك‌ها با همه خوش ساختي‌اش به اندازه سكانس معرفي كاركتر اصلي فيلم تاثيرگذار نيست. جائيكه آير ثابت مي‌كند در جنگ بحث اول بي‌رحمي در كشتار است. در اين سكانس گروهبان وارددي به يك افسر ارتش نازي حمله مي‌كند و ضمن كشتن او چشم وي را نيز از حدقه در مي‌آورد...

معرفي ابزار جنگ و برتري فيزيكي اگرچه با سكانس‌هاي پرتحرك همراه است؛ اما شناساندن كاراكترها و شناسايي ابعاد روحي آنها،اما عمدتا در موقع سكون رخ مي‌دهد. البته پيش از اين آير، مقدماتي نمادين، از اين گروه 5 نفره برايمان ارائه كرده است.

در واقع قبل از سكانس درگيري تانك‌هاي شرمن با تانك تايگر آلماني؛ تماشاگر كاراكتر دان وارددي را شناخته است. و هنگاميكه گروه در جاده‌هاي منتهي به برلين در خانه‌اي مخفي مي‌شوند؛ پرداخت‌هاي ديگر كاراكترها به بهترين وجهي كامل مي‌شود.

در اين دسته همه جور آدمي وجود دارد. جداي از "دان ورددي" كه فرمانده گروه است و با بي رحمي و همچنين مسئوليت پذيري و كاريزمايش از قبل آشنا شده‌ايم؛ گرادي تراويس ( بابازي جان برنتال) ظاهرا فعالترين عضو گروه و يك آدمكش قهار جلوه گري مي‌كند.

بويد سوان(شيا لبوف) ديگر عضو گروه؛ خداترس و شديدا مذهبي است. گوردو گارسيا( بابازي مايكل پنا) بيشتر يك شنونده اما مطيع وارددي است و دست آخر جوانكي به نام نورمن اليسون( بابازي لوگان لرمن) كه اصلا آدم جنگ نيست. تمام اين افراد به نوعي آئينه تمام نماي اقشار مختلفي هستند كه از نقاط مختلف و با فرهنگ‌هاي متفاوت ناچارا در هنگامه جنگ زير سقف! يك تانك جاي گرفته‌اند.

ديويد آير در مقام فيلمنامه نويس در همين سكانس‌هاي ساكن بهترين گفتارها را در براي بازيگرانش در نظر گرفته است. همو در مقام كارگردان پيش از اين؛ ويژگي‌هاي گروهبان دان وارددي را به ما نشان داده است. كشتن افسر آلماني و در آوردن چشم وي و همچنين بدرفتاري با اسيران جنگي ( نماي شليك او به كمر يك اسير آلماني را به ياد بياوريد) همگي در خدمت پرداخت كاراكتر قهرمانانه گروهبان وارددي است.

 

او يك ماشين جنگي هيولاوشي است كه يقينا در اين چند ساله اينگونه دگرگون شده و اعمال خصوصيات انساني نسبت به دشمن اسير را از دست داده است. وارددي در سكانسي از كشتن آلماني جماعت؛ برداشت همراه با لذت خود را اينگونه توصيف مي‌كند: "من آلماني‌ها اول در شمال آفريقا بعدش در نورماندي و حالا هم توي خونه خودشون دارم ميكشم..."

پرداخت كاراكتر گروهبان دان وارددي؛ روايت سربازاني است كه اگرچه در ابتداي جنگ بدليل كرامات انساني از كشتن واهمه داشتند؛ اما اكنون كشتن برايشان لذت شده است. در كنار او ديگراني هستند كه يخشم(fury) با بازی براد پیت ساخته دیوید آیر محصول  ۲۰۱۴ا در حال تبديل شدن به اويند و يا اينكه هنور با قضيه كشتن و انگاره‌هاي كثيف جنگ كنار نيامده‌اند. اين مهمترين توفيق ديويد آير در پرداخت چنين كاراكترهايي است.

در خشم به جز براد پيت بازيگري در قواره او وجود ندارد. اين مهم به يكي از امتيازات فيلم تبديل گرديده است. خشم قرار نيست يك فيلم صرفا قهرمانانه جنگي باشد. وجود بازيگراني مانند شيالبوف و مايكل پنا و حتي حضور لوگان لرمن همگي باعث شده اند ارزش نقش مكمل در اين درام جنگي بيشتر به چشم بيايد.

نوع بازي براد پيت در "خشم" اما تفاوت قابل ملاحظه‌اي با "حرمزاده هاي لعنتي" ندارد.او به مانند همان فيلم فرمانده اي بي رحم و بي گذشت است با اين تفاوت كه در خشم او فقط فيزيك حركتي ندارد و همدل‌تر و همدردتر با افرادش است.

موسيقي متن استيون پرايس اثرگذاري ستودني دارد. پرايس كه ديگر كم كم  دارد جا پاي بزرگان سلفش مي‌گذارد در همراهي سكانس‌هاي پر از تعليق همانقدر عالي عمل كرده كه در صحنه‌هاي سكون. موسيقي او همراهي مناسبي با ساختار فيلم دارد.

رومن واسيانوف در مقام مديرفيلمبرداري كار سختي پيش رو داشته و حداقل مي‌توان گفت كارش بي نقص درآمده و دوي دان نيز تدوين يكدستي براي فيلم انجام داده است.

با همه اين حرف‌ها با ديدن فيلم خشم؛ يك مسئله كلي مي‌تواند ذهن تماشاگر را آزار دهد. پيش از در "حرامزاده هاي لعنتي" محصول 2008 ساخته كوئينتين تارانتينو گونه‌اي از خشونت ساديسمي در جنگ را ديده بوديم. در "نجان سرباز رايان" ساخته استيون اسپيلبرگ از خشونت ساديسمي خبري نيست اما نماهاي خشونت عريان و بي‌رحمي بي واسطه فراوان بود. در "دشمن پشت دروازه" زجر و فلاكت در كنار خون و خونريزي را شاهد بوديم و حالا در خشم همه‌ي اين انگاره‌ها كمابيش شاهد هستيم. بحث بر سر اين است كه آيا تماشاگر مي‌تواند از ديدن چنين صحنه‌هاي خشونت‌باري هنوز هم سرمست شود و سيراب گردد؟!

Fury

كارگرداني و فيلمنامه: ديويد آير؛ موسيقي: استيون پرايس؛ مدير فيلمبرداري: رومن واسيانوف؛ تدوين: دوي دان؛ زمان فيلم: 134 دقيقه؛ بودجه فيلم: 68 ميليون دلار؛ فروش فيلم: تا هفته ششم اكران(16 نوامبر)125 ميليون دلار؛ محصول كلمبيا آمريكا و انگلستان 2014

بازيگران: براد پيت(گروهبان دان وارددي)؛ شيا لبوف(بويد سوان)؛لوگان لرمن(نورمن اليسون)؛مايكل پنا( گوردو گارسيا)؛جان برنتال(گرادي تراويس).

کد خبر 278089

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha