نیمه شب یکی از آخرین روزهای تیرماه، وقتی راننده جوان یک خودرو پژو 206 با سرعت جنون آمیزی وارد خیابان پیروزی شد، با خودرویی که در کنار خیابان پارک شده برخورد کرد راننده جوان با دیدن ماموران سعی کرد از صحنه بگریزد.
کارآگاهان پلیس که به فرار عجیب مرد جوان مشکوک شده بودند، به تعقیب وی پرداخته و پس از متوقفکردن این خودرو بازرسی داخل آن را آغاز کردند.
در این بازرسیها بود که ماموران با رد خون که از صندلی کنار راننده تا زیر داشبورد خودرو امتداد یافته بود مواجه شدند و این در حالی بود که یک قمه و چادر زنانه در صندوق عقب خودرو به چشم میخورد.
وجود این شواهد همراه با سکوت عجیب راننده مجروح که از معمایی جنایی حکایت داشت، ماموران را بر آن داشت تا ماجرا را به حسین اصغرزاده بازپرس ویژه قتل تهران اطلاع دهند.
خودروی قرضی
با آغاز تحقیقات تخصصی، مشخص شد خودرو متعلق به دوست راننده جوان است و وی چند ساعتی آن را برای شرکت در یک نزاع از دوستش قرض کرده است.
این در حالی بود که مالک خودرو مدعی بود وقتی خودرو را به دوستش امانت داده قمه و چادری در آن وجود نداشته است.
به این ترتیب وی برای ادامه تحقیقات به شعبه دوم بازپرسی دادسرای جنایی انتقال یافت اما به محض ورود به شعبه، بازپرس اصغرزاده متوجه شد که 4 سال قبل، در حالی که این جوان تنها 17 سال سن داشت به اتهام اخلال در نظم عمومی دستگیر و زیر نظر وی دردادگاه فرودگاه محاکمه شده بود.
بازپرس حسین اصغرزاده با توجه به اطلاعی که از سابقه خشن این جوان داشت، دستور نمونهبرداری ازآثار خون داخل خودرو را صادر کرد و در حالی که راننده جوان مدعی بود خون ها به خاطر جراحت اوست، نتیجه آزمایشات پزشکی قانونی نشان داد نمونه خونها متعلق به دو نفر است.
بنابراین وی برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان اداره دهم آگاهی قرار گرفت.
جوانی با کلکسیونی از شرارت
بازپرس حسین اصغرزاده درباره این متهم گفت: این جوان که پیش از این به دلیل اتهامات زنای به عنف، آدم ربایی و اخلال در نظم عمومی در سالهای 82 و 84 با کیفرخواست اعدام پروندهاش به دادگاه فرستاده شده و تبرئه شدهبود، در بازجوییها تا کنون اعتراف کردهاست که قمه متعلق به وی است ولی صاحب چادر را نمی شناسد، اما بررسیها درباره روشن شدن صاحب چادر و دلیل وجود خون بر روی صندلی خودرو تا فاششدن راز سکوت مرموز وی ادامه خواهد یافت.