افشای نامه محرمانه اوباما به مقام معظم رهبری، اعتراضات و انتقادات وسیعی را علیه کاخ سفید و رئیسجمهور ایالات متحده به راه انداخت.
نامهای که به گفته رسانهها با محتوای استمدادجویی از ایران برای مبارزه با گروهک داعش نوشته شده بود. والاستریت ژورنال که برای نخستینبار پرده از این نامه برداشت، مینویسد که این نامه درباره منافع مشترک ایران و آمریکا برای مبارزه با تروریستهای داعش بوده است.
بنا بر این گزارش، اوباما گفته که همکاری ایران و آمریکا بر سر مبارزه با گروهک تروریستی داعش بستگی به همکاری ایران در زمینه توافق بلندمدت هستهای تا تاریخ ۲۴نوامبر (سوم آذر) دارد.
این گزارش همچنین میافزاید که اوباما به اطلاع حضرت آیتالله خامنهای رسانده است که حملات هوایی ایالات متحده، مواضع دولت بشار اسد را مورد حمله قرار نخواهد داد.
نخستین مخالفتها و تندترین انتقادات علیه نگارش این نامه از سوی جمهوریخواهان ابراز شد. سناتور جان مککین و لیندسی گراهام در بیانیهای شدیداللحن اقدام اوباما را «شرمآور» و «منزجرکننده» خوانده و میگویند «شرمآور است درست در زمانی که فریاد نیروهای میانهروی سوریه برای کمک بیشتر از سوی دولت آمریکا گوش شنوایی نمییابد، باراک اوباما، رئیسجمهور، از آیتالله خامنهای خواسته به جنگ علیه حکومت اسلامی بپیوندد.»
مایک راجرز، نماینده جمهوریخواه در مجلس نمایندگان هم در مصاحبهای با اماسانبیسی نگرانی متحدان منطقهای آمریکا را مورد توجه قرار داده و میگوید: «این نامه واقعا نگرانکننده است و منجر به نگرانی و آشفتگی شرکای ایالات متحده در خاورمیانه میشود که هم اینک در حال مبارزه با داعش هستند.»
در همین حال، اندیشکده بروکینگز هم در یادداشتی به قلم سوزان مالونی، نامه اوباما به رهبری ایران را «اشتباه» خوانده و مینویسد این اقدام رئیسجمهور آمریکا به جای آنکه راهحلی برای حل مساله هستهای ایران و دیگر اهداف آمریکا باشد، مانعی بر سر این راه خواهد بود. مالونی مینویسد «ضدیت با آمریکا یک اصل اساسی برای «آیتالله خامنهای» بوده است.
در مرکز جهانبینی او قرار دارد و با تملق - بهخصوص تملق دشمن اصلیاش- تغییری نمییابد.» گروهی دیگر از رسانههای آمریکایی نامه اوباما را نشانه ضعف و اضطراب دولت آمریکا و مایه «تحقیر و سرافکندگی» آن دانستند.
نشنال ریویو در این زمینه نوشت: «در ایران این نامه را به عنوان ضعف آمریکا قلمداد میکنند. اما موضوع عمیقتری وجود دارد؛ در حالی که آمریکا از بیروت تا بغداد و صنعا دچار انفعال است، ایران با فرصتطلبی قدرت میگیرد.» این نشریه آمریکایی همچنین مینویسد: «وقتی آیتالله خامنهای نامهای آمیخته با اضطراب دریافت میکند، تشویق و مصمم میشود توافق هستهای را با قواعد ایران پیش ببرد.
او یک انقلابی با دغدغههای مصلحتاندیشانه است.» رسانههای رژیم صهیونیستی هم جبهه دیگری برای انتقاد از اوباما گشودند.
شبکه ۱۰ اسرائیل از ارسال این نامه بدون اطلاع دولت تل آویو! خبر داد. شبکه ۷ این رژیم هم این نامه را نشاندهنده شکلگیری توافقی «سیاه» بین ایران و آمریکا ارزیابی کرد و از اضطراب و دستپاچگی مقامات اسرائیل خبر داد.
در این میان فارین پالیسی در یادداشتی به قلم تریتا پارسی، پاسخ منتقدان خشمگین اوباما را با اشاره به همکاری جرج بوش با ایران در ماجرای عملیات نظامی علیه طالبان و حمله به افغانستان داده و از اینکه بوش پس از رفع نیاز خود در افغانستان ایران را «محور شرارت» خوانده انتقاد کرده و مینویسد: «این اقدام بوش فرصتهای ایالات متحده برای همکاری با ایران در آینده را از بین برد.» این نویسنده با دفاع از اقدام اوباما در نگارش نامه به مقام معظم رهبری، روابط سازنده ایالات متحده با ایران و وجود یک خاورمیانه صلحآمیز را همان چیزی میداند که منتقدان اوباما از آن وحشت دارند و حاضرند به هر قیمتی از آن جلوگیری کنند.
اما درباره اینکه نامه اوباما و مسائل مطروحه در آن برای ایران چه پیامی دارد و این پیام چه اعتباری نزد ایران خواهد داشت، باید تاکید کرد بیاعتمادی ایران نسبت به آمریکا موضوعی نیست که با نامه و تماس تلفنی و اقدامات اینچنینی قابل رفع باشد.
آنچه برای ایران واقعیت دارد، این است که آمریکا از ابتدای انقلاب تاکنون همواره با زبان تهدید و تحریم با ایران سخن گفته است. اگر آمریکا واقعا قصد تجدیدنظر در روابط با ایران را دارد، مذاکرات هستهای فرصت مناسبی برای آن است تا دست از بهانهجویی بردارد و با کنار گذاشتن زبان تهدید و تحریم، حسننیت خود را در این باره به اثبات برساند.
اینکه اوباما نامه بنویسد و بخواهد برای همکاری علیه تروریستهای داعش، ایران از حقوق هستهایاش کوتاه بیاید، مطمئنا چیزی نیست که قابل قبول ایران باشد.
منبع:همشهري ماه
نظر شما