همیشه دوست داری کریستیانو رونالدوي رسانه باشی، رو در روی سوژه زل بزنی و خیلی راحت او را مجاب کنی با کلماتی که به زبان میآوری. گویی پشت ضربه ایستگاهی ایستادی و میخواهی کسی مثل کیروش را به حرف بیاوری...
اما حتی «سی.آر.سون» در زمین فوتبال هم نتوانست از پس سوژه مورد نظر برآید. کارلوس کیروش بزرگترین دستیار سابق فوتبال و مربی عصیانگری که حتی وزیر هم نتوانست حریف محبوبیتاش شود، از حرف زدن در زمانهای بحرانی دوری میکند.
كيروش همانی است که سر الکس فرگوسن در ستایش او از یک جمله کوتاه استفاده میکند؛ آن هم با لحنی که سرشار از افسوس از دست دادن است: «او یک برلیان بود، برلیان واقعی.»
استفاده از ماضی بعید در این جمله نشان میدهد فرگی خوب میداند چه کسی را از دست داده ولی دستیار همیشگی باید روزی راهش را جدا میکرد و حالا خودش را به عنوان بزرگترین مربی خاورمیانه با آنتیتز فوتبال آسیا معرفی کرده است.
همین کلمه دستیار میتواند به شما کمک کند به جای سوالهای کلیشهای از «کوچ» (او را در بین کادر فنی اینگونه صدا میزنند)، نگاهی به عادتهای روزمره دستیارانش بیندازید تا به تمام سوالهای بیپاسخ خود درباره کاریزمای مرد پرتغالی دست پیدا کنید. او رفتارهایش پشت دستیارانش نهفته و به همین دلیل است که با وسواس خاصی آنها را دستچین کرده.
از مترجم و نفر اول کمکها گرفته تا مدیر رسانهای. نکته قابل توجه درباره خودش این است که فقط در مقابل شما و سوالهایتان لبخند میزند آن هم به خاطر این است که «چند لقمه اسپانیایی» یا به زبان مادریاش «پورتوگس» با او حرف میزنی.
پس زمان را نباید از دست داد. با مطالعه بر روی رفتارهای «کمکهایش» به خود او میرسید. حالا کارلوس را چگونه میتوان توصیف کرد؟ و دستیارانش را؟
او همان کسی است که در ورزشگاه مینیرو باعث شد آدرنالین خون چندهزار آرژانتینی تا دقایق پایانی بازی با ایران بالا برود، او همان کسی است که واشنگتنپست بعد از قهرمانی منچستر در لوژنیکی و بالا بردن جام چمپیونزلیگ نوشت «کارلوس راز قهرمانی بود».
او خودش اینجا در قلب تهران درست مثل ماتریکس چند کارلوس دیگر را زاد و ولد کرده و گزاف نیست اگر بگوییم دستیاران دستیار بزرگ فوتبال هر کدامشان یک کارلوس واقعی هستند.
حتی شهیرترین شخصیتهای تاریخی نیز همیشه در پشت موفقیتهایشان یک دستیار فوقالعاده داشتند، شاید مثالش کمي گزافهگویی باشد ولی فیدل کاسترو هم بدون چهگوارا قابل تصور نبود... دستیار بودن برای «کوچ» یعنی همهچیز، چون او خودش شاخصترین دستیار فوتبال بود.
شاید کمی هم بزرگتر از مردی به نام فرگوسن و این ادعا وقتی نشان داده میشود که پسران خلف او تبدیل به ناخلفانی میشوند که نمیتوانند میراث پیرمرد اسکاتلندی را به دوش بکشند و باز هم به همین دلیل است که در نظرسنجی غولآسای هواداران «منیو» نام کارلوس برای هدایت این تیم به چشم میخورد...
حالا باید دید دستیاران کیروش چه زمانی را برای مرد اول شدن در بخشهای خود انتخاب میکنند.
- کمپ، قلب تیم ملی
کمتر مربی در ایران وجود دارد که سنت را فدای دیسیپلین مدرنیته کند ولی کارلوس کیروش هم خودش و هم دستیارانش را مجاب کرده تا بر اساس قواعد و مقررات خاصی برای روز خود برنامهریزی کنند.
تمام اینها را میتوان از ساختمان دوطبقهای که میان ساختمان اصلی کمپ و زمین چمن ساخته شده دريافت. این ساختمان از بدو ورود کارلوس تاسیس شده و چنان امکاناتی دارد که کمتر به ذهن خطور میکند.
طبقه اول یک خشکشویی مجهز برای تمیز کردن لباس کادر و بازیکنان وجود دارد که اولین مساله قابل اهمیت در دسترس بودن لباسهای تمیز و اتوکشیده است، این موضوع برای مربی اهمیت ویژهای دارد. از نظر او بازیکنان باید ظاهری آراسته و تمیز و یکدست داشته باشند و او اعتقاد دارد نظافت و شکیل بودن در روحیه بازیکنان تاثیر بسزایی دارد.
در همان طبقه، مرکز چربیسنجی و آمادگی بازیکنان تاسیس شده است؛ مرکزی که از لحاظ علمی باید در تمام باشگاهها و تیمهای ملی فوتبال وجود داشته باشد. بازیکنان در تمام اردوها باید میزان چربی بدنشان آزموده شود تا کسی حتی یک گرم بالاتر از آن چیزی نباشد که مربی بدنسازی به آن نظر دارد.
طبقه دوم این ساختمان کوچک ولی حرفهای مرکز توانبخشی و آکادمی پزشکی است. اتاق دپارتمان تیم ملی نیز در همین طبقه است؛ طبقهاي با 15اتاق مجهز برای تمام کادر تیم از جمله کادر فنی، مدیر اجرایی، آنالیزورها و مدیر رسانهای.
اتاق مدیر رسانهای تا قبل از این خالی بود ولی با حضور محسن معتمدکیا این اتاق نیز به مدیر رسانهای جوان تیم ملی سپرده شد تا تمام واکنشهای رسانهها و خبرهای مربوط به تیم ملی در این اتاق رصد شود.
آخرین اتاق این طبقه در انتهای راهرو اتاق کیروش است در کنار اتاق مربی سالنی که دستیاران برای آنالیز بازیها در آنجا گرد هم میآیند.
در این اتاق کمکمربیها و آنالیزورهای تیم با تجهیزات کامل بازیهای لیگ را رصد میکنند و بر اساس بودجه تعیینشده از سوی فدراسیون فوتبال قراردادی با یکی از بزرگترین شبکههای ماهوارهای ورزشی انعقاد شده تا بازیها ضبط شده و برای این مرکز فرستاده شود. بازیهایی که در سراسر دنیا به شکل مستقیم پخش میشود هم برای دستیاران کیروش به نمايش گذاشته میشود.
این دقیقا همان متد حرفهای است که از سوی مربی تیم ملی برای دستیاران طراحی شده و نکته قابل توجه در طبقه دوم وجود تخته وایتبوردی است که حال و هوای خاصی دارد. تختهای که روی آن برنامه دستیاران نوشته شده و روزی نیست که مربیها زمانی را برای بحث کردن درباره برنامهها و آنالیز روند کاری سپری نکنند.
حال و هوایی که شاید خیلیها فکر میکنند شبیه پادگانهای نظامی است ولی این روشها در فضایی کاملا دوستانه اجرا میشود و حتی کارلوس نسبت به نظرهای دستیاران خود در تمام حوزهها حرفشنوی خاصی دارد.
او به هیچوجه از روش دیکتاتوری برای دیکته کردن نظراتش استفاده نمیکند. دستیاران او میگویند کارلوس همیشه لبخند بر لب دارد و خیلی اوقات شده نظرهای ما را بر نظر خودش ترجیح داده و هیچگاه از مشورتها به راحتی عبور نمیکند.
البته تصميم آخر را خودش میگیرد ولی مشورت کردن هم به شکل حرفهای در دستور کار کارلوس است. شاید چیزی که برای او درباره بازیکنان و کمکمربیها و تیم آنالیز و رسانهای اهمیت دارد یکدست بودن است.
- صرف ناهار، از رژیم دریایی تا سالاد اسفناج
یکدست بودن در تمام زمینهها وجود دارد، درست مثل وقت صرف ناهار که بازیکنان جدا از کادر مربیان دور یک میز جدا مینشینند و در آن لحظه هیچکس حق ندارد با صدای بلند حرف بزند یا اینکه از تلفن همراه استفاده کند.
در روزهای نزدیک به مسابقه، رژیم غذایی بازیکنان با وسواس خاصی ارائه میشود. این وظیفه بر عهده دکتر خانلری و یک خانمی است که مسئول هماهنگکننده غذای تغذیه تیم با هتل آزادی است.
ولی در روزهای عادی همهچیز روتین انجام میشود و منوهای مختلف مثل ماهی و میگو، بیف (گوشت)، فیله مرغ و سوپ در همه وعدهها مشترک است و انواع سالادهای مختلف به ویژه سالادهایی که اسفناج و کلم در آن به وفور دیده میشود و میوه فصل که در تمام وعدهها اجباری است.
- بمب خبری، حضور مربی رئال در کنار کارلوس
والتر دیسالو را خوب میشناسید، پروفسوری در علم فیزیک و ورزش که سال گذشته در همایش علم و فوتبال در تهران شرکت کرد و حتی خود کارلوس کیروش نیز یکی از کسانی بود که در صندلیهای جلوي این سخنرانی نشسته بود و مدام از این پروفسور برجسته فوتبال سوال میکرد.
البته او مدرک دکترای خود در زمینه علم فیزیک و ورزش را در ایتالیا کسب کرد ولی او را با نام پروفسور بدنساز میشناسند. والتر دیسالوي ایتالیایی که سابقه حضور در تیمهای منچستریونایتد، لاتزیو، رئال مادرید و تیم ملی پرتغال را دارد به درخواست کارلوس کیروش میخواهد بعد از جام ملتهای آسیا به تهران بیاید تا در آکادمی تخصصی ارتقای فوتبال برای تمام تیمهای ملی شروع به تدریس کند.
البته خبر خوبی نیز در همین مورد وجود دارد و آن تاسیس ساختمان دوطبقه دیگری است که تقریبا هشتاددرصد آن انجام شده و تنها بیست درصد تا افتتاح این مرکز علمی برای تیمهای ملی باقی مانده است.
در این ساختمان قرار است پروفسور والتر دیسالو کارهای علمی و آنالیز حرفهای را به دست بگیرد. البته دو نکته مثبت و منفی درباره این مربی حرفهای بدنسازی ایتالیايیالاصل وجود دارد.
یکی در مورد نوع بدنسازی که کریس رونالدو در زمان حضور این مرد در منچستریونایتد انجام میداد؛ تمرینات طاقتفرسایی که فیزیک کریس جوان را در آن روزها تبدیل به یک بدن تفکیکشده کرد که این مساله روند رو به رشد بهترین ستاره جهان را بهبود بخشید.
و نکته دوم که کمی تاملبرانگیز است، شکایت بازیکنان رئال مادرید در همان سالهایی بود که این تیم به مکان چهارم در لالیگا دست پیدا کرد. فاجعهای که بعدها از سوی بازیکنان تنها مقصرش بدنساز تیم اعلام شد.
بازیکنانی مثل دیوید بکام و رونالدو نازاریا از نوع تمرینات او به همراه لوئیس فیگو انتقاد میکردند. به هر صورت میتوان بر اساس کارنامه کاری او، آمدنش به ایران برای ارتقای سطح علمی در فوتبال را به فال نیک گرفت.
منبع:همشهريتماشاگر
نظر شما