آنچه فلسطينيان مطرح كردهاند قطعنامهاي درارتباط با اجرايي كردن قطعنامه 242يعني عقبنشيني اسرائيل از مناطق اشغالي سال 1967فلسطين است. فحواي اين پيش نويس اين است كه اسرائيل ملزم شود در برهه زماني تعيين شدهاي بين يك تا 2سال از اين مناطق عقب نشيني كند. اما متأسفانه اين پيشنهاد فلسطيني 8بار اصلاحيه خورده است. براساس يكي از اين حك و اصلاحها، به جاي اينكه به اسرائيل اولتيماتوم داده شود، گفته شده است كه در ظرف 3سال براساس توافق دوطرف، اسرائيل عقبنشيني كند. اين بدان معناست كه بدون توافق با اسرائيل، قطعنامه ارزشي ندارد.
مسئله ديگر، تأكيد بر قدس شرقي بهعنوان منطقهاي اشغالي است كه اسرائيل بايد از آن عقب نشيني كند اما در اين پيش نويس بدان اشارهاي نشده است. تعديل و اصلاح ديگر در اين پيشنويس آن است كه هيچ كدام از دوطرف حق اقدام يكطرفه را ندارد. اين بدان معناست كه به جاي اينكه مرجعيت فلسطينيها قطعنامه 242باشد كه در آن به عقب نشيني كامل و سريع اسرائيل اشاره شده، اكنون به اين پيش نويس منتقل شده كه در آن مرجع، دوطرف متنازع شدهاند كه يكي از آنها اسرائيل است.
مجموعه اين تغييرات بهگونهاي گسترده و مسخكننده پيشنويسي است كه بيفايده شده و ادامه اين راه در حال حاضر، از طرف بسياري از گروههاي فلسطيني محكوم شده است. بهعبارت دقيقتر، حزب ملت فلسطين كه يك حزب چپ كمونيستي است، جبهه دمكراتيك، جريانهايي در داخل فتح و بسياري از احزاب همراه سازش تأكيد كردهاند كه با اين اصلاحات موافق نيستند و اين پيشنويس به صلاح نيست و ابو مازن نبايد آن را پيگيري كند.
اين امر نشان از آن دارد كه اصلاحات چنان گسترده بوده كه اين قطعنامه را بهطور كامل وارونه كرده است و در حال حاضر اين قطعنامه اگر تصويب شود بسياري از پايهها و اصول را تغيير خواهد داد؛ يعني قطعنامه جديدي بهوجود ميآيد كه نافي قطعنامههاي 242و 338و نافي حق بازگشت آوارگان فلسطيني خواهد بود و در نهايت پايه جديدي براي حل بحران شكل ميگيرد كه كاملا به نفع رژيم صهيونيستي است.
در اين بين، هرچند آنچه درباب اين حك و اصلاحها گفته ميشود پشت پرده است و هيچ اعلامي در مورد تغييرات صورت نميگيرد و در نتيجه، عمده اين سخنان گمانهزني است، اما اين نكته را نيز نبايد از ياد برد كه يكي از سياستهاي رژيم صهيونيستي تبديل تهديد به فرصت است. بهعبارت ديگر، قطعنامهاي كه ميتوانست تهديدي براي اين رژيم باشد اكنون تبديل به فرصتي براي آن شده است و اسرائيل با مطرح كردن ماهيت يهودي خود، سعي ميكند آن را ضميمه قطعنامه عربي كند و فلسطينيان را به اين صورت وادار به قبول ماهيت يهودي خود سازد.
اما اظهارات مقامهاي آمريكايي درباب وتوي اين پيشنويس، پيش از انجام اين حك و اصلاحها بوده است و پس از انجام اين تغييرات، ديگر مقامهاي آمريكايي سخني درباب وتوي آن نميگويند؛ آمريكا بر اين نكته اصرار دارد كه اگر در جريان بحث تغييري يابد، آن را وتو خواهد كرد.
درباره بازخورد و انعكاس اين پيشنويس بر انتخابات پارلماني در اراضي اشغالي نيز، بايد به اين نكته توجه داشت كه اسرائيليها خواستار تعويق زمان ارائه اين پيشنويس به شوراي امنيت، پس از برگزاري انتخابات يعني بعد از 27اسفند هستند. ديگر اينكه اگر نتانياهو بتواند با استفاده از آمريكا اين كار را بكند، دستاورد مهمي براي وي خواهد بود زيرا يكي از اتهامهاي توجيه شده به نتانياهو اين است كه وي رابطه استراتژيك اسرائيل و آمريكا را متزلزل كرده است. بنابراين، تعويق زمان ارائه اين پيش نويس به شوراي امنيت، نشان خواهد داد كه همچنان رابطه نتانياهو با آمريكا مثبت و اين به نفع اوست.
- كارشناس مسائل خاورميانه
نظر شما