مذاکرات درباره خط لوله گاز عظیم و چند میلیارد دلاری ایران میان تهران، اسلامآباد و دهلینو از اوایل دهه 1990 آغاز شد اما به علت خصومت دیرینه میان 2 کشور همسایه هند و پاکستان، این مذاکرات هیچ پیشرفت جدی به دنبال نداشت.
با آغاز مجدد مذاکرات در فوریه سال 2004، خط لوله گاز ایران به هند و پاکستان به خط لوله صلح موسوم شد و مذاکرات با اشتیاق هر 3 کشور با پیشرفت قابل توجه مواجه شد و اکنون مسائل بغرنجی همچون قیمت گاز، تعرفه ترانزیت، امنیت خط لوله و آخرین گره یعنی حق ایران در تغییر قیمت گاز در حال حل شدن است.
بر اساس این پروژه 7 میلیارد دلاری قرار است گاز ایران از منطقه عسلویه این کشور به مناطق بلوچستان و سند پاکستان و سپس به مقصد نهایی که دهلینو و مومبایی هند است، منتقل شود.
بدین ترتیب، گازطبیعی ایران به همسایگان تشنه انرژی آن منتقل خواهد شد؛ با وجود این، قیمت بالای گاز صادراتی، این پروژه عظیم را با موانعی مواجه ساخته است.
در طول مذاکرات جولای سال 2006، هند و پاکستان از پیشنهاد جدید ایران برای افزایش قیمت گاز متعجب شدند.
حتی پس از آنکه هند و پاکستان با افزایش قیمت به 93/4 دلار به ازای هر میلیون واحد گرمایی موافقت کردند، ایران اصرار کرد که این 2 کشور باید در چنین پروژه بلندمدتی «واقعیات بازار» را درک کنند و بدین ترتیب، تهران درخواست جدید خود را مطرح کرد: قیمت گاز صادراتی باید هر 3 سال مورد تجدید ارزیابی قرار گیرد.
بر اساس مفاد قرارداد، باید در مرحله اول این پروژه 2 کشور هند و پاکستان به طور مساوی روزانه 30 میلیون مترمکعب گازطبیعی از ایران دریافت کنند. مقامات ایرانی معتقدند که بند بازنگری قیمت نوعی سازوکار مطالعه واقعیات بازار است که به حفظ ارزش قرارداد کمک میکند.
علاوه بر ابعاد اقتصادی، ایران از قرارداد خط لوله گاز برای کسب حمایت سیاسی هند و پاکستان که در عرصه بینالمللی از متحدان آمریکا به شمار میروند، نیز سود خواهد جست.
در این شرایط، بازنگری در قیمت گاز در هر 3 سال یکبار، این امکان را به تهران میدهد که روابط اقتصادی خود را با هر یک از این 2 کشور بر مبنای روابط دیپلماتیک بسنجد.
آمریکا با وجود تایید نیاز فزاینده هند و پاکستان به منابع جدید انرژی، با ساخت خط لوله گاز ایران به هند و پاکستان مخالف است و به طور مداوم به این 2 کشور آسیایی برای کنار کشیدن از این پروژه فشار میآورد و در این راه از سیاست تهدید و ترغیب استفاده میکند.
در واقع، واشنگتن از این هراس دارد که پروژه فوق موجب قدرتمندتر شدن ایران شود، که اینگونه نیز خواهد بود. با وجود مخالفتهای آمریکا، هر دو کشور هند و پاکستان بر اجرای پروژه خط لوله گاز ایران، عزم راسخ دارند.
ایران نیز با به رخ کشیدن منابع عظیم گازی خود که دومین منابع بزرگ در سطح جهان است، بارها تصریح کرده که درآمد حاصل از پروژه خط لوله را صرف توسعه اقتصادی خود خواهد کرد.
مسئله دیگری که اجرای پروژه خط لوله گاز را به چالش میکشد، امنیت فیزیکی خط لوله خصوصاً در مناطق پراغتشاش پاکستان است. اگرچه اسلامآباد با ایجاد یک گارد محافظتی قدرتمند برای خط لوله موافقت کرده، اما دهلینو خواستار التزامهای تعهدآورتری از سوی پاکستان در این زمینه است.
با وجود تمامی موانع و فشارها، به نظر میرسد که هر 3 کشور به علت مزایای اقتصادی، سیاسی و استراتژیک خط لوله گاز، بر اجرای آن مصرند و خوشبینی بسیار غنیمیفرد، نماینده ایران در مذاکرات، حکایت از این دارد که باید منتظر آغاز صادرات گاز ایران به هند و پاکستان از اواخر سال 2011 بود.
شبکه امنیت و روابط بینالملل سوئیس
6 آگوست