معلوم نیست این هیچی دقیقا از کجا میآید؛یک باور عرفی، یک بیتوجهی قانونی، یک نادیده گرفتن اجباری یا... اسم او را میگذارند «زن خانهدار» و بعد نقش کمرنگی به او میدهند.
در این میان همه بسترهای تاریخی که حضور آنها را کمرنگ کرده، نادیده گرفته میشود و آنها با عنوان هیچی تعریف میشوند. همین هیچی در سال1385 حدود 7/16درصد تولید ناخالص داخلی بوده است؛ یعنی سهم کار زنان خانهدار در تولید ناخالص داخلی 7/16درصد است اما خانهداری در کشور ما هنوز شغل نیست.
بنا به تعریف ارائهشده از سوی مرکز آمار ایران، خانهدار فردی است که شاغل، بیکار (جویای کار) و محصل به حساب نمیآید؛ براساس یافتههای تحقیقی که معاونت پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی به سفارش مرکز امور مشارکت زنان انجام داده در سال 1383، ارزش افزوده سالانه کار خانگی در تهران یعنی سود مالی خالص حاصل از انجام کارهای خانه برابر 41 میلیارد و 51 میلیون و 992 هزار و 800 ریال است و ارزش افزوده ماهانه کار خانگی برابر با 3 میلیارد و 420 میلیون و 999 هزار و 400 ریال است.
یا بنا بر یک تحقیق انجامشده در سال1373، ارزش افزوده مبلغ پخت غذا به عنوان یک فعالیت رایج خانهداری، 15هزار میلیارد ریال در تولید ناخالص ملی بوده است.
در یک نگاه سطحی کارهای خانه محدود میشود به شستوشو و پختوپز... اما اگر کمی دقت کنیم، خانهداری ترکیبی از مشاغل مختلف و مجموعهای از مهارتهاست.
یک زن خانهدار باید از بسیاری زمینههای کاری مختلف آگاهی مختصری داشته باشد. برای مثال، یک خانم خانهدار باید از پزشکی و پرستاری و کمکهای اولیه سررشته داشته باشد، اگر هم نداشته باشد به مرور به دست میآورد چون لازم است در صورت بیماری همسر و فرزندان تا پیش از معالجه پزشک، به مداوا پرداخته و از آنان پرستاری کند و یا زمان غذا پختن، نکات تغذیهای یا رژیمی را برای فرزندان و همسر در نظر بگیرد.
از همه مهمتر باید اقتصاد خانواده را مدیریت کند و... همه اینها در کنار هم دقت، زمان، تدبیر و تلاش میخواهد؛ دقیقا همان چیزهایی که هر زن شاغلی برای حفظ و موفقیت شغلیاش به آن نیاز دارد.
نتیجه یک تحقیق: حضور زنان در جامعه بیشتر است
حس و نگاه زنان خانهدار نسبت به کارشان متفاوت است. مثلا ممکن است زنی، خانهداری را کاری تکراری، خستهکننده و بدون خلاقیت فرض کند و در مقابل، زن دیگری آشپزی یا تغییر دکوراسیون خانهاش را خیلی جذاب و خلاقانه ببیند؛ اما شاید برای زنان کشور ما به این دلیل که خانهداری با حس مادری و همسرداری همراه است، بیشتر با نگاه حسی و معنوی همراه باشد.
اتفاقا نتایج یک کار پژوهشی با عنوان «محاسبه ارزش کار خانگی زنان» ابعاد جالبی از این مسئله را روشن میکند. در بررسی نمونههای آماری این پژوهش مشخص شده که زنان خانهدار شهر تهران بیشتر از آنکه در پی ارزشگذاری «مادی – پولی» کار خود باشند – که البته آن را بسیار بعید و غیرممکن میدانند – خواهان معرفی جایگاه واقعی ارزش کار خود در جامعه هستند. زنان خانهدار اعتقاد داشتند که به راحتی نمیتوان ارزش مادی کار خانگی را تعیین کرد زیرا امور خانهداری دارای ارزش معنوی است.
نمونههایی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند، اعتقاد داشتند که بیشترین امور خانهداری شامل آشپزی، نظافت منزل، شستوشوی ظروف و البسه، اتوکشی و امور آموزش فرزندان است اما نگهداری و مراقبت از سالخوردگان، آوردن و بردن کودکان به مدرسه و باغبانی به عنوان امور خانهداری محسوب نمیشود.
جالب اینجاست که زنان در مقایسه با مردان، ساعات بیشتری را در کارهای پرداختنشده (کارهای غیرخانگی) و ساعات کمتری را در کل برای کارهای پرداختشده (کار خانگی) صرف میکنند؛ یعنی کل ساعات کار روزانه زنان از کل ساعات کار روزانه مردان طولانیتر است و از اینرو، زنان اوقات فراغت کمتری نسبت به مردان دارند.
همچنین اگرچه زنان ساعات بیشتری را در مجموع کار میکنند اما برحسب دارایی و درآمد شخصی اندازهگیری شده، دسترسی کمتری به پول داشته و بنابراین ثروت و کنترل کمتری در فرایندهای اقتصادی که در آنها مشارکت میکنند، دارند.
رئیس مرکز زنان و خانواده: کار در خانه، تامین آینده
مرکز زنان و خانواده میخواست این طرح تصویب شود اما استدلال آنها پذیرفته نشد. با این همه رئیس این مرکز هنوز اصرار دارد این طرح را برگرداند؛ «به طور کلی در کشور ما نقش اصلی مردان بهعنوان تامینکننده نیازهای اقتصادی خانواده در خارج از خانه – یعنی جایی که معاملات و فعالیتها به وسیله پول انجام میشود – شکل میگیرد؛ در حالی که نقش اصلی زنان به عنوان همسر و مادر در داخل خانواده – یعنی جایی که تبادل پول جهت کسب درآمد در آن صورت نمیگیرد – شکل میگیرد».
زهرا طبیبزاده – رئیس مرکز زنان و خانواده – با این توضیح ادامه میدهد: «در نتیجه، آنچه مردان در بازار، تولید یا خریداری میکنند و با پول مبادله میشود، به عنوان کار یا فعالیت اقتصادی (سودآور) در نظر گرفته میشود؛ در حالی که عملکرد زنان مستقیما به ایجاد تولید و پول نمیانجامد و چون تعاریف اقتصادی نیز عمدتا به طور اخص بر فعالیتها و منابع مالی که در بازار اتفاق میافتد متمرکز است، فعالیتهای انجامشده در خانه را شامل نمیشود.»
طبیبزاده معتقد است: «موضوع تامین زندگی زنان و ارزشگذاری کار خانگی آنان از جمله موضوعات موردنظر این مرکز بوده اما با موضوع شغل پنداشتن کار خانگی زنان متفاوت است و بر همین اساس، پیگیری ایجاد صندوق بیمه زنان خانهدار توسط مرکز امور زنان و خانواده در دستور کار قرار گرفته است؛ چرا که اعتقاد بر این است که زنان خانهدار در ازای انجام فعالیتهای خانگی و مدیریت در منزل، لازم است از آینده اجتماعی و اقتصادی امنی برخوردار شوند».
مشاور خانواده: توافق دو طرفه
حالا که به زحمتها و تلاشهای زنان خانهدار به شکل یک شغل و حرفه نگاه نمیشود چه باید کرد؟ میگویند «هرآنچه ارزان به دست آید ارزش چندانی نخواهد داشت» و روی همین اصل هم بعضیها معتقدند که چون زنان خانهدار حقوق و دستمزدی دریافت نمیکنند و هر آنچه را که دارند به طور رایگان در طبق اخلاص میگذارند، کار زنان خانهدار هم بیارج و قرب خواهد بود. اما همین مسئله هم راهحلهایی دارد!
مثلا چاره کار در این است که برای خانهداری هم مثل تمام مشاغل دیگر دستمزد تعیین شود اما نه لزوما از طرف دولت؛ «تجربه نشان داده که اختصاص مبلغی برای زن که بتواند در آن آزادانه دخل و تصرف کند، مشکل را حل میکند؛ چرا که هم به زن یک استقلال مالی نسبی میدهد و هم اهمیت و ارزش کارش را در خانواده مورد توجه قرار میدهد».
میترا فقیهی – مشاور خانواده – ادامه میدهد: «البته گروهی نیز معتقدند به هیچ عنوان نمیتوان برای کار زن در خانه ارزش اقتصادی تعیین کرد. زن در خانه با عشق و علاقه و به خاطر حفظ کانون گرم خانواده از خواب و خوراک خود میزند تا همسر و فرزندانش در آرامش زندگی کنند و تنها به خاطر اینکه بتواند بهتر به محیط خانواده و تربیت فرزندان رسیدگی کند، از فرصتهای بسیار مناسب شغلی چشمپوشی میکند».
فقیهی با مطرح کردن این سؤال که «کسی که حداقل 10 تا 12 ساعت در شبانهروز بدون تعطیلی و مرخصی کار میکند، به اجر مادی نیاز ندارد؟»میگوید: «تجربه نشان میدهد زنان خانهدار بیشتر از هر چیز به خانواده میاندیشند و حتی اگر پساندازی هم داشته باشند، باز آن را صرف مخارج منزل میکنند.
بنابراین اگر همسران با توافق و رضایت دوطرفه، مبلغی را برای این منظور در نظر بگیرند، نهتنها مشکلی پیش نمیآید بلکه انگیزه زنان خانهدار هم افزایش مییابد».