همشهری آنلاین- مهدی تهرانی: این بخش به سینمای پس از انقلاب‌ اسلامی‌ ایران در سال‌ ۱۳۶۶ می‌پردازد.

صحنه ای از فیلم خارج از محدوده زنده یاد فرهاد خان محمدی استیف و امیر مولایی و زنده یاد مهری مهرنیا

واقعیت‌های اجتماعی و آن‌چه که در زندگی‌ مردم وجود دارد،عنصری است که بیان آن‌ به صورت تصویر و در«شکل سینما»راهکار خودش‌ را می‌خواهد، به این امر باید شرایط خاص فرهنگی، اجتماعی،سیاسی و صد البته اقتصادی را اضافه کرد.

در سال 1366 بسیاری از فیلم‌هایی که فرصت اکران‌ یافتند،به‌طور غیرقابل باوری قصد داشتند که در قالب ژانر درام اجتماعی یا ژانر کمدی و حتی ژانر عاطفی به‌ طرح واقعیت‌ها بپردازند.

پیش از این در سال 1365 فیلم‌هایی اکران شد که طرح توقع‌ مخاطب را بالا بردند و هم‌چنان که در قسمت چهارم این بحث اشاره شده بود؛  این‌ نوید به مخاطبان سینمای ایران و نوپایی شکل‌ گرفته‌اش داده شد که سال‌های بعد احتمالا وضعیت بهتر خواهدشد.اما آن‌چه در سال 1366 از فیلم‌های سینمایی رویت شد،به تعبیری ترس و التهاب را نزد مخاطب و متقدان برانگیخت.

در این‌ سال حدود 50 فیلم اکران شدند،اما در مجموع‌ نتیجه‌ی خوبی به دست نیامد و پویایی سال 1365 در سال 1366 دیده نمی‌شد.

مخاطبانی که در سال 1365 با فیلم‌هایی چون‌ "طلسم"، "بگذار زندگی کنم"؟، "دستفروش"، "کلید"، "پرواز در شب"، "ناخدا خورشید"، "خانه‌ی دوست‌ کجاست؟" و "اجاره‌نشین‌ها" ارتباط برقرار کرده‌ بودند و به تعبیری از دیدن این‌گونه فیلم‌ها لذت برده‌ بودند.این روند را در سال بعد مشاهده نکردند.

فیلم‌هایی مانند کلید و خانه‌ی دوست‌ کجاست؟به تعبیری آن‌چنان غوغایی برای مخاطبان‌ عام و خاص بپا کردند که این‌گونه تماشاگران تصور می‌کردند از این پس آن‌چه در ژانر«کودک»ببینند؛ قطعا دنباله‌روی آثار فوق بوده و چه بسا در بیان‌ سینمایی و ارایه‌ی واقعیت‌های مربوط به دنیای‌ کودکان حرف‌های جذاب‌تر و جدیدتر هم داشته‌ باشند.

این مخاطبان کاراکترهای امیر محمد در فیلم‌ "کلید"،نعمت‌زاده‌ها،در "خانه‌ی دوست کجاست؟" را بسیار واقعی پنداشتند که همین گونه نیز بود. زیرا که امثال این کودکان البته با شرایط و فضاهای‌ متفاوت در میان اکثر خانواده‌های ایرانی به فراوانی‌ قابل دسترسی و در نتیجه قابل همذات پنداری بود.

شاید وقتی دیگر محصول ۱۳۶۶ ساخته بهرام بیضایی

اثری مانند "ناخدا خورشید" نیز مخاطب را با سختی‌ها و آن‌چه که شرایط پیش‌بینی نشده در زندگی نام دارد بیش از پیش آشنا کرد.فیلم‌هایی‌ مانند "طلسم" و "بگذار زندگی کنم" با وجود تفاوت‌های‌ بنیادین در ساختارشان، آثاری بودند که با مخاطبان‌ واقعا روراستی داشتند.از این نظر از سوی‌ تماشاگران پذیرفته شدند.

اما یکی از فیلم‌هایی که به معنای واقعی کلمه‌ «واقعیت‌های اجتماعی»و آن هم واقعیت‌های‌ ملموس و«در حال حاضر جامعه»را برای مخاطبان‌ ارایه کرد،فیلم جالب توجه "اجاره‌نشین‌ها" نام‌ داشت.

اثری در ژانر کمدی که یکی از تلخ‌ترین‌ مشکلات اجتماعی را برای قشرهای مختلف جامعه‌ بازگو می‌کرد.طبیعی به نظر می‌رسید که وقتی مخاطب‌ با آثاری از این دست در سال 1365 روبه‌رو شد انتظارهای خاص برای سال‌های بعدی از سینمای ایران‌ داشت. روندی که در سال‌های بعد کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر شد و به واقع از اواخر سال 1366 باز هم یک‌ «درماندگی مقطعی»و یا یک فترت آغاز گردید.

در این سال فیلم‌هایی مانند "پرستار شب"، "آن سوی‌ آتش"، "ایستگاه"، "پاییزان"، "پرنده‌ی کوچک خوشبختی"، "خارج از محدوده"، "سایه‌های غم"، "کانی مانگا" و "شاید وقتی دیگر"، هرکدام به نوعی توانستند تماشاگران را راضی کنند.

در ضمن طبق معمول آن‌ سال‌ها، ژانر جنگی نیز یکی از اصلی‌ترین‌ موضوع‌ها برای فیلم‌سازی بود. در این میان "پرستار شب" و "کانی مانگا" جزو فیلم‌های مورد توجه قرار گرفتند، و در ژانر خانوادگی آثاری چون "سایه‌های‌ غم" و "ایستگاه"، درمرتبه‌ی نازل‌تر و فیلمی مانند "شاید وقتی دیگر" به عنوان اثری مطرح و جذاب سهم این‌ ژانر را برای تماشاگر علاقه‌مند حفظ کردند.

ولی‌ در مجموع سال 1366سالی نبود که انتظارها را برآورده کند؛ حتی دیدن فیلمی چون "آن سوی آتش" با آن همه‌ نوآوری در مضمون و ساختار نتوانست یک تنه-و یا جمع آن با چند فیلم خوب دیگر-بار فیلم‌های‌ ضعیف دیگر و فراری‌دهنده‌ی مخاطب را بر دوش بکشند.

  •      آن‌چه در درون می‌جوشد و دغدغه‌ی‌ مخاطب است

    کانی مانگا محصول ۱۳۶۶ ساخته سیف الله داد

در سال 1366 آن‌چه ارایه شد دیگر داستان‌هایی فراگیر نبودند. تماشاگر سینما عمدتا معمولی زندگی‌ می‌کند. سفره می‌اندازد و شب‌ها تلویزیون تماشا می‌کند. برای او کاراکترهای داستانی که ساده لباس‌ بپوشند،سر سفره بنشینند و بی‌تکلف زندگی کنند، همیشه مقبول بوده است. فاصله گرفتن از این‌ سادگی‌ها،به معنای طرد مخاطب است. در این رابطه‌ فیلمی مانند خارج از محدوده به این سادگی‌ها و دلمشغولی‌ها تعلق داشت و فیلم‌های ژانر جنگی نیز که به‌طور کلی بی‌تکلف بودند.

این موضوع را نیز در نظر بگیرید که از نظر کمیت آمار تولیدات‌ سینمایی در سال 1366 نسبت به شرایط حال حاضر خودش،قابل قبول به نظر می‌رسید؛ که در این سال‌ پنجاه فیلم اکران شدند،به تعبیری گزینش‌گری و انتخاب فیلم نیز برای تماشاگر قابل دسترسی بود؛ و چه شد که مخاطب سینما به آن‌چه می‌خواست‌ نرسید؟

برای مثال فیلمی مانند "مقاومت" را در نظر بگیرید.داستان این فیلم قرار است درباره‌ی جنگ‌ و محاصره‌ی آبادان باشد و تلاش برای شکستن این‌ حصر در سال 1359،اما به تعبیری این فقط یک‌ تمهید است و دیگر هیچ.

افرادی که برای شکستن‌ حصر آبادان پیش می‌روند،به ناچار مجبورند از راه‌ فرعی و دریا کمک بگیرند. توفانی عظیم ایجاد می‌شود و عده‌ای کشته،گم‌گشته و بقیه حیران و مستأصل باقی می‌مانند؛ و در این شرایط بحرانی‌ روند شکل‌گیری قصه به ارزیابی هرکدام از این‌ افراد سوق داده می‌شود. یعنی مقوله‌ی جنگ کنار گذاشته می‌شود،این در شرایطی است که مخاطب‌ با اشتیاق هرچه تمامتر منتظر است تا صحنه‌های‌ بسیار زیادی از رودررویی این افراد یعنی‌ قهرمان‌های خود در مقابل عراقی‌ها ببیند. پس‌ طبیعی است که این اتفاق نمی‌افتد و مخاطب در ژانر جنگی به حال خود رها می‌شود.

از این دست فیلم‌هایی که در ژانر خاصی ابتدا به ساکن تماشاگر را به سینما کشاندند و سپس فیلمی‌ نازل و در ژانرهای مختلط به مخاطب ارایه دادند، در سال 1366 و پس از آن کم نبودند.

حال در نظر بگیرید که مخاطب سینما تا سال پیش در روند هویت‌یابی سینمای ایران نقش بسزایی ایفا کرده‌ است و سینماگران نیز به‌هرحال روراستی خاص‌ خودشان(که سرمنشأ در دوران و فضای خاص‌ جامعه داشت) را در ارایه‌ی فیلمی با آثاری مرتبط با زندگی مردم نشان دادند.

در واقع سال 1366 سالی است که فیلم‌های‌ سینمایی ساخته و اکران شده در آن،حد وسط ندارند، یا با ساختاری ضعیف برگرفته از فیلم‌نامه‌ای نازل روایت شدند و یا این‌که به‌طور معدود آثاری قابل اعتنا از کار درآمدند. در سال‌های قبل‌تر و به ویژه در سال 1365 آثار تولیدی از نظر کیفیت ساختاری در مجموعه‌ای‌ یک دست قرار می‌گرفتند.

ژانر تریلر نیز که همواره دستمایه‌ی مناسبی‌ برای خلق یک فیلم پرکشش به حساب می‌آید،در این سال جز روایت کلیشه‌ای کار دیگری نداشت. فیلم "ترن" از این دست فیلم‌هاست، و به آن آثاری‌ مانند صعود،محموله و چند اثر دیگر را اضافه کنید.

به‌هرحال با جمع تمام آن‌چه در فوق گفته شد سینمای نوپای ایران پس از یک«پویایی دوره‌ای»در پایان سال 1366 و پس از گذشت 9 سال از تولد هویت جدیدش وارد فترت (و یا همان اصطلاحی‌ که در ابتدای نوشتار اشاره کردم) یعنی«درماندگی‌ دوره‌ای»خود شد، و طبیعی بود که تا سینماگر و مخاطب و منتقد به خود آیند چند سالی نیز از این‌ روند و فترت گذشت و بدبینی‌ها آغاز شد.

پرنده کوچک خوشبختی محصول ۱۳۶۶ ساخته پوران درخشنده

کد خبر 285108

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha