اما سر و صدایی که برای مصطفی کرمی به راه افتاد، خیلی کمتر از پگاه بود و آدمهایی که به سراغش رفتند هم کمتر. البته در روزهای آخر هفته گذشته، تعدادی از اهالی سینما به سراغش رفتند و احوالش را پرسیدند. ما هم با نگاهی به اتفاقاتی که قبل و بعد از این ماجرا افتاد، حال و احوالش را جویا میشویم. [آتش سبز دوباره افروخته شد]
1-مصطفی کرمی بهعنوان دستیار فیلمبردار، در حال فیلمبرداری یک فیلم مستند، دچار برقگرفتگی شد و وقتی به بیمارستان رسید، 2 دست و انگشتان پایش را از دست داد.
اداره برق منطقه اعلام کرده بود که برق را قطع کرده است اما برق قطع نشده بود؛ یک سیم از دیوار جدا میشود و فیلمبرداری که آن پایین ایستاده را دچار سانحه میکند. به این میگویند سانحهای دیگر در سینمای ایران؛ سینمایی که آدمهایش نمیتوانند با خیال راحت راهشان را بروند و کارشان را انجام دهند. تازه وقتی اتفاقی میافتد، کسی نیست که مسئولیت آن را برعهده بگیرد.
طاهری - مستندساز و یکی از دوستان نزدیک مصطفی کرمی - میگوید: «هزینههای بیمارستان حدود 40میلیون تومان شده است، ضمن اینکه دیه دست و پای مصطفی کرمی نیز حدود 30میلیون تومان برآورد شده است و حوزه هنری به عنوان تهیهکننده این فیلم، از زیر بار پرداخت این هزینهها شانه خالی کرده است.
مسئولان حوزه هنری اعلام کردهاند که هیچگونه تعهدی برای پرداخت این هزینهها ندارند و این مسئولیت را به گردن کارگردان فیلم انداختهاند و متاسفانه به زودی تراژدی دادگاهیشدن این فیلمساز آغاز میشود.»
حتی وقتی اتفاقی میافتد، باز هم کسی نیست که مسئولیت حادثه را بر عهده بگیرد و تکلیف آدم مشخص نیست. حتی تا همین چند روز پیش - به جز اهالی مستندساز - هیچکس به دیدار مصطفی کرمی نرفته بود. اما هفته گذشته، سر و کله اهالی خانه سینما پیدا شد و با دستیار فیلمبردار دیدار کردند.
2-پرویز پرستویی به غیر از اینکه بازیگر است، این روزها به عنوان دبیر یازدهمین جشن خانه سینما فعالیت میکند. او که همراه با رضا میرکریمی - کارگردان و مدیرعامل خانه سینما - و منوچهر شاهسواری و محمدرضا هنرمند به عیادت مصطفی کرمی رفته است، میگوید: «این جوان با نفس گرمش که هنوز جاری است، به ما این پیام را داد که به درد چنین آدمهایی باید رسیدگی شود.
فیلمی که او را به این روز انداخته درباره کابلدزدی بوده است و این کابل چنان سیلیای به او زده که اینگونه شده است. باید این قضیه را خیلی جدی دانست و یک تصمیم قاطع و اساسی برای آن گرفت. ممکن است فردا این اتفاق برای من هم بیفتد، چه تضمینی وجود دارد که در آن شرایط من بتوانم کاری انجام دهم؟».
3 -در این جلسه، مصطفی کرمی با این افراد صحبت کرد. مطمئن باشید که آنها تا پیش از این همدیگر را از نزدیک ندیده بودند اما این سینماست که آنها را در کنار هم قرار میدهد.
کرمی در این جلسه گفت: «همیشه علاقهمند بودم روزی از نزدیک آقای پرستویی را ببینم اما نمیدانم چرا در این موقعیت این اتفاق افتاد. الان روحیهام خیلی خوب است و میخواهم دوباره به خط مقدم بروم». دستیار فیلمبردار در شرایطی به آرزویش میرسد که دیگر نمیتواند این آرزو را داشته باشد و فیلمی را فیلمبرداری کند که بازیگرش پرویز پرستویی است.
طاهری - همان دوست مستندساز مصطفی - میگوید: «مصطفی سرگرم تحصیل در سال آخر فیلمبرداری سینما بود که در شروع کار خود دچار این حادثه شد. ما امیدواریم که او بتواند از بیمه ازکارافتادگی بهرهمند شود و در رشته دیگری فعالیت خود را ادامه دهد چراکه کار فیلمبرداری بدون دست، امکانپذیر نیست».
او خودش را به اهالی خانه سینما اینگونه معرفی میکند؛ «فیلم مستند سفر ریاست جمهوری را تصویربرداری کردهام و دوتا مستند را هم کارگردانی کردهام و کارهای زیاد دیگری نیز انجام دادهام». و اما مرحله دردناک ماجرا؛ مصطفی میگوید: «عمل اصلی انجام شده است و در یک مرحله به علت اینکه اعلام کردند بیهوشی خیلی برایم خطرناک است، 4 عضو بدنم قطع شد و الان هم با عملهای دیگری، خونمردگیها از بدنم خارج میشود».
4 -فیلمبردار جوان - شما بگویید دانشجوی فیلمبرداری - در حالی که روی تخت بیمارستان خوابیده است، میگوید: «همیشه فکر میکردم تنها هستم اما الان میبینم تمام مردمان دنیا با من هستند. من همیشه در زندگیام کار کردهام و عضو هیچ کجا نشدهام». فیلمبردار جوان تا پیش از این آرزوهای زیادی داشته است.
خودش به میرکریمی میگوید:« فیلمی جنگی در سالهای گذشته به نام «حماسه مهران» در غرب کشور - محل زادگاهم - ساخته شده بود که نزدیکانم در آن بازی داشتند اما هیچوقت این فیلم اکران نشد و همیشه مردم آنجا دوست داشتند که این فیلم را ببینند و من خیلی دوست دارم مستندی درباره این مسئله و فراهمشدن شرایط اکران این فیلم بسازم». اما امکان چنین چیزی وجود ندارد، هرچند پرستویی و دیگرانی که به عیادت او رفتهاند، قول همکاری هم بدهند.
5 - در همین دیدار است که کرمی خبر میدهد از پس هزینههای درمانش برنمیآید. او میگوید: «من از نظر مالی به هیچ جایی تکیه ندارم و تا الان خداروزیرسان من بوده و آشنایی با شما برای من یک اتفاق بزرگ است.»
میرکریمی پاسخ میدهد: «خانه سینما قدرت اجرایی و بضاعت مالی ندارد اما این قول را میدهم که از کرمی به عنوان یک عضو از خانواده سینما حمایت کنیم و از هر عضو دیگر این خانواده هم که در چنین شرایطی قرار بگیرد، به شدت دفاع خواهیم کرد». اما اینها که برای فیلمبردار جوان کمک مالی نمیشود. در آخرین خبری که درباره این فیلمبردار آمده است، یک شماره حساب اعلام شده.
انجمن سینمای جوانان ایران، به منظور جمعآوری حمایتهای عمومی هنرمندان، سینماگران و هنرجویان دفاتر انجمن در سراسر کشور، شماره حسابی را به نام مصطفی کرمی - هنرمند جوان سانحه دیده سینما – اختصاص داده است.
این اقدام در راستای پیشنهاد ناصر باکیده - مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران - مبنی بر لزوم اتحاد جمعی در خانواده سینمای ایران - به ویژه خانواده سینمای جوان کشور - جهت همدلی، حمایت و کمک به بهبود این فیلمبردار جوان، صورت گرفته است. و اما شماره حساب: شماره حساب 210384448 بانک تجارت - شعبه مهر- کد318، به نام مصطفی کرمی.