اين نخستينبار در سالهاي اخير است كه از يونان به جاي تصاوير اعتراض و خشونت خياباني، تصاوير شادي و اتحاد مردمي ديده ميشود. ولي اين شادي موقتي است.
حزب چپ افراطي سيريزا كه تنها 10سال از عمرش ميگذرد، با رهبري 37ساله، تنها با شعار خلاص كردن مردم از مصيبت اقتصادي سالهاي اخير، بدون برنامه مشخص و جزئيات عملياتي، برنده بزرگ انتخابات يونان شدهاست. مردمي كه در بحران مالي سال2009، يكشبه همه پسانداز عمر خود را از دست دادند، چارهاي جز بستن اميد به برگههاي رأيشان و انداختن اين برگهها به نام حزب سيريزا در صندوق نداشتند. حزبي كه گفته عليه رياضت اقتصادي انقلاب ميكند، دستمزدها را افزايش ميدهد و اروپا را مجبور ميكند نيمي از بدهيهاي يونان را ببخشد و درنهايت اگر لازم شد، از اتحاديه اروپا و از يورو خارج ميشود.
خروج از يورو و تسليم نشدن دربرابر قوانين سختگيرانه و يكپارچه اتحاديه اروپا، صدايي است كه تنها از يونان شنيده نميشود. از يونان بحرانزده تا انگليس كه بهگفته وزير دارايياش پوياترين و موفقترين اقتصاد جهان را دارد، صداي جدايي شنيده ميشود. اين صداها البته ابتدا از احزاب افراطي راست و چپ اروپا شنيده شد و احزاب ميانه مانند محافظهكاران و ليبرالدمكراتهاي انگليس، مجبور شدند براي جانماندن از صندوقهاي رأي، با راستهاي افراطي همراه شوند.
حاميان جدايي در اروپا تنها به جدايي از اتحاديه يا يورو خلاصه نميشوند. گروهي از جدايي سرزميني سخن ميگويند مانند اسكاتلند و كاتالونيا. گروهي ديگر از جدايي اجتماعي حرف ميزنند مانند حاميان اخراج مهاجران. حاميان اين جداييها، تجربه 2دهه گذشته اتحاد در اروپا را به استناد بحرانهاي مالي سالهاي اخير، تجربهاي شكستخورده ميدانند و اكنون بهدنبال تجربهاي جديد هستند. بسياري از يونانيهايي كه در اين انتخابات به حزب سيريزا رأي دادند، براي نخستينبار در انتخابات شركت كردهبودند. آنها نميدانند وعدههايي كه سيريزا داده اساسا چقدر امكان موفقيت دارد و تنها به اين اميد بستهاند كه از چندماه ديگر درصدي به درآمدهايشان اضافه شود.
اين همان اميدي است كه موجب شده رأيدهندگان آلماني و فرانسوي و انگليسي و سوئدي، حول احزابي گرد بيايند كه وعده كاهش بيكاري با اخراج مهاجران را دادهاند. اميد در سياست، نيروي قدرتمندي است. اين نيرو اكنون باعث شتابگرفتن گريز از مركز در اروپا شدهاست. اما چندماه كه از حضور اين احزاب در قدرت بگذرد، غيرواقعي بودن اين وعدههاي احساسي در جهان امروز، براي رأيدهندگانشان مشخص ميشود. وقتي رهبران اين احزاب بهجاي شعارهاي احساسي در خيابان، با واقعيتهاي اداره دولت در شرايط بحران روبهرو شوند، موقتي بودن جاذبه اين نيروي گريز از مركز هم براي همه روشن خواهد شد.
نظر شما