شخصیت مجید در سیزده، نه آنقدری در فیلمنامه پرداخت و پررنگ شده، نه نقش مهمی در پیشبردن درام و پرکردن جاهای خالی داستان دارد (غیر از شاید سکانس قتل «فرهادسیاه»، که از دیالوگش به سامی ـ آزاده صمدی ـ میفهمیم دوتایی سعی داشتند سر غول 250کیلویی را کلاه بگذارند) و نه در پروسهی اجرا و کارگردانی، سهم و وزن قابل ملاحظهای روی نقشش افتاده.
بااینهمه، احتمالا بعد از کاراکترهای پدر و پسر (امیر جعفری، یسنا میرطهماسب) بیش از باقی شخصیتها در ذهن تماشاگر باقی میمانَد، و این صرفا ناشی از بازی نوید محمدزاده، و البته حسن انتخاب هومن سیدی برای این نقش است.
تا این حد که میتوان حدس زد کارگردان در مرحلهی نوشتن فیلمنامه، از اول او را برای کاراکتر مجید در نظر داشته و مطمئن بوده که فیزیک و بازی محمدزاده میتواند بهقدر کفایت شخصیت را پیش چشم مخاطب از آبوگل دربیاورد و بار کاستیهای فیلمنامه را یکتنه بهدوش بکشد.
در اغلب بازیهای محمدزاده، شور و شیطنتی دیده میشود که شاید از شخصیت واقعیاش میآید و بر نقش سایه میاندازد. این ویژگی را پیشتر، لااقل در دوتا از بازیهای تئاتریاش ـ یک دقیقه سکوت (آیدا کیخایی) و پچپچههای پشت خط نبرد (اشکان خیلنژاد) ـ دیده بودیم.
آن هم در قالب نقشهایی که در اجراهای اصلی و یک دهه قبلشان، با بازی بهروز بقایی و فرهاد اصلانی روی صحنه جان گرفته بودند و بازی او چنان بود که خاطرهی خوش تماشاگران اجراهای قبلی محمد یعقوبی و علیرضا نادری از بین نرود.
صدای خاص و کمی زیر محمدزاده، اندام ترکهای و ریزه، صورت استخوانی و لاغر، بینی کشیده و چشمهای نیمهبادامی، همگی ملاحت و «نمک»ی به فیزیکش میدهند که ناگزیر، سپردن برخی نقشها به او را دشوار یا حتی غیرممکن میکند (نمونهی ناموفقش، بازی در نقش مأمور پلیس نمایش مرد بالشی یعقوبی).
اما درعینحال، هرگاه کاراکتر فیلمنامه/ نمایشنامه احتیاج به خلبازی و مشنگی داشته باشد، آن بازیگوشی ظاهری و ذاتی، به کمکش میآید و عصای دستش میشود.
البته تصریح و تأکید بر این نکته ضروری است که این ویژگی فیزیکی و شخصیتی محمدزاده را نباید با بازیگرانی که در کمدیهای سخیف و بیارزش و روزافزون این روزها، صرفا نقش «گاز خندهآور» ماجرا را بر عهده میگیرند، اشتباه گرفت.
او یاد گرفته چطور این انرژی و شوخوشنگی را بهاندازه خرج کند تا هرجا لازم است به ضرورت حسوحال صحنه و موقعیت داستانی، در جلدی جدی فرو رود و بتواند مخاطبش را تحت تأثیر احساسی قرار دهد.
همچنان که در صحنههای پایانی دو نمایش پیشگفته، بهشکلی قابل قبول از پس این کار برآمده است.
محمدزاده این کنترل آگاهانه را در سیزده هم رعایت کرده. نقشش در فیلم، بیش از آنکه زهر و تلخی قصه را بگیرد و گاهی تماشاگر را به لبخند و خندهای وادارد، وظیفهای ندارد.
اما او برای رسیدن به این هدف، هوشمندانه بر بند باریک تعادل حرکت کرده؛ بیهیچ آکسان و تأکیدگذاری بیمورد، بیهیچ تلاشی برای دوربین دزدی، معرکهگردانی در صحنهها و بهچشمآمدن بیشازحد، بیهیچ بداههپردازی و مزهریزی افراطی، تنها آنچه را برعهدهاش بوده به انجام رسانده.
مثلا نگاه کنید به وقتی که بین نخالههای ساختمان نیمهکاره، پی قطرهای (لابد نفازولین) میگردد و بعد راحت و بیخیال، دراز میکشد و آن را در چشمش میچکاند، یا وقتی دم به دمِ «بمانی» میدهد و همانطور که توی سنگ توالتِ شکسته نشسته با او کلکل میکند، یا از آنها بهتر خندهی کودکانه و ناگهانی و ناخودآگاهش وقتی در دورهمی شبانهشان، بمانی بهشکلی غیرمنتظره به رَپِر پرسروصدا «به تو چه!» میگوید.
در کنار اینها، بهخاطر دقتش روی عنصر کلیدی کنترل، وقتی مقابل فرهادسیاه میترسد و با دستپاچگی سعی دارد دستبهسرش کند، یا وقتی با خشم سر سامی داد میزند که چرا فرهاد را با چاقو زده، رفتارش گسسته و جدا از آن شوخی و شیطنتها بهنظر نمیرسد، و بهاینترتیب توانسته یکدستی و تداوم نقش را در لحظاتی که حس صحنه و حس شخصیت بهکلی با هم متفاوتاند حفظ کند.
هرچند در اواخر بازیاش در فیلم، یعنی در سکانسی که ناخواسته تیر به پایش میخورد و بعدش بنای آهوناله میگذارد و بهدنبال آن، وقتی سامی کنار بیمارستان رهایش میکند و او از فرط درد و خماری دیالوگهای هذیانگونه میگوید، این تعادل تا اندازهی قابل ملاحظهای از دست رفته، طبیعیبودنش را کمرنگ کرده و به شخصیت، رنگ و طعمی کاریکاتوری داده.
محمدزادهی 28ساله، با حضور پنج ـ ششسالهاش روی سن تئاتر و همین بازیهای کمشمارش در سینما نشان داده بازیگر خوشفکر و بااستعدادی است. کسی که اگر حرفوحدیثهای جشنوارهی پارسال بر سر عصبانی نیستم!
پیش نمیآمد، امروز از جوانترین برندگان سیمرغ بازیگری سینمای ما بود. او اگر قدر خودش را بداند، در ادامهی فعالیت بازیگری و انتخابهایش همچون مسیری که تا حالا آمده با دقت و احتیاط و مراقبت عمل کند و البته خیلی زود اسیر حاشیههایی مثل گفتن اینکه «هروقت بخوام سیمرغ میگیرم» نشود، قطعا در آینده بیشتر از او خواهیم شنید.
منبع:همشهري 24
نظر شما