حتی بعضی از آنها مانند فتحالله فرود و موسی مهام و غلامحسین ابتهاج به زندان رفتند.
نصر پس از ریاست شهرداری با گرفتن سمت مشاور وزیر از شهرداری رفت و به جای او جوانی پرتحرک و جویای نام به نام احمد نفیسی راس کار آمد. او هم اقداماتی را انجام داد و با تمام اقشار جامعه و رسانهها از در دوستی وارد شد، ولی بعدها در این پست گرفتار یک پرونده قضایی شده و از این سمت کنار رفت.
نفیسی در هنگام کار در شهرداری نمیتوانست با وزارت کشور که شهرداری یکی از ادارات تابعه این وزارتخانه بود کنار بیاید و قبول نمیکرد که وزیر کشور تصمیمات شهرداری را تصویب کند و به خاطر همین اختلاف، شغل خود را از دست داد و به جای او شخصی به نام توانا بر سر کار آمد. نفیسی بعدها از زندان درآمد و خانهنشین شد.
بعد از توانا هم دکتر ضیاءالدین شادمان شهردار تهران شد. این شخص در شهرداری دست به اقداماتی بیسابقه زد و جنجالی را به پا کرد و آتش این جنجال که بازنشسته کردن و بازخرید کردن عده زیادی از مدیران شهرداری بود دامن او را گرفت و او نیز استعفا کرد و به جای او افرادی چون سرلک و سرتیپ صفاری بر سر کار آمدند ولی آنها هم نماندند و جای خود را به جواد شهرستانی دادند.
شهرستانی شهردار مشهد بود که به تهران آمده بود. مدت ریاست او کمتر از یک سال بود و خیابان معروف جردن (آفریقا) در زمان او احداث شد و در شهریور ۱۳۴۸ انجمن شهر تهران، شهرستانی را از کار برکنار کرد و به جای او نیکپی را به سمت شهردار تهران منصوب کردند.
او هشتسال متوالی شهردار تهران بود او راهنمایی و رانندگی را جزو ادارات شهرداری کرد و نارضایتی افسران آن اداره را برانگیخت و با بولدوزرهای شهرداری به خانهها و سرپناههای مردم حاشیه تهران حمله کرده و آنها را بر سر این مردم فقیر خراب کرد.
نیکپی در سال ۱۳۵۶ توسط انجمن شهر از کار برکنار شد. بعد از برکناری نیکپی در سال ۱۳۵۶ جواد شهرستانی مجددا به شهرداری بازگشت و توسط انجمن شهر به عنوان شهردار تهران برگزیده شد، ولی با شروع حکومت جمهوری اسلامی، شهرستانی از این پست برکنار شد و با پایان یافتن دوره پهلوی در ایران و آغاز حکومت اسلامی، داستان تمام شهرداران تهران که هر کدام به نحوی بر سر کار آمده بودند نیز پایان یافت، ولی چهره شهر تهران عوض نشده بود.
تهران اکنون شهری بزرگ است با کارهایی که ناتمام مانده و تمام میشود و کارهای تازهای که شروع شده و حتماً به پایان میرسد.