چندي قبل مردي به دادسراي امور جنايي تهران رفت و مدعي شد 3مرد كه خود را مأمور پليس معرفي ميكردند وي را از خانهاش ربودهاند و ساعتي بعد در ازاي دريافت سنگهاي قيمتي به ارزش 400 ميليون تومان آزادش كردهاند. اين مرد گفت: روز قبل همراه همسرم در خانهام واقع در دهكده المپيك بودم كه زنگ خانه به صدا در آمد.
وقتي همسرم در را باز كرد 2مرد كه اسلحه، بيسيم و شوكر داشتند او را كنار زدند و وارد شدند. آنها گفتند مأمور پليس آگاهي هستند و بايد مرا به اتهام قتل عمدي بازداشت كنند. آنها حتي يك حكم هم به من نشان دادند و باورم شد كه آنها واقعا پليس هستند. آنها خانهام را بازرسي كردند و در ادامه دستانم را با دستبند پلاستيكي و چشمانم را با روسري بستند و مرا سوار ماشيني كه جلوي در بود كردند.
شاكي ادامه داد: خيلي ترسيده بودم و نميدانستم قرار است چه اتفاقي بيفتد. آنها ميگفتند من قاتل هستم اما روحم از حرفهايي كه ميزدند بيخبر بود. چند دقيقه بعد يكي از آنها گفت اگر پول بدهي آزادت ميكنيم. ظاهرا آنها ميدانستند من در كار فروش سنگهاي گرانبها هستم و گفتند اگر سنگ هم به آنها بدهم آزادم ميكنند. به اين ترتيب آنها كنار خيابان توقف كردند و من با شوهر خواهرم تماس گرفتم و به او گفتم مقداري سنگ كه داخل يك جعبه در خانه مادرم نگهداري ميكردم برايم بياورد. شوهر خواهرم سنگها را آورد و طبق خواسته آنها، بدون اينكه ما را نگاه كند جعبه سنگها را كنار خيابان گذاشت و رفت و دقايقي بعد آنها مرا آزاد كردند و رفتند.
- بهدنبال راننده اخراجي
اظهارات اين مرد نشان ميداد او طعمه يك آدمربايي شده و 2ماموري كه از آنها صحبت ميكند، مأموران قلابي هستند. هرچند مرد ثروتمند چهره آدمربايان را نديده بود اما همسرش سرنخ مهمي را در اختيار پليس گذاشت. او گفت زماني كه آنها شوهرش را بازداشت كرده بودند راننده سابق شوهرش كه مدتي قبل اخراج شده بود را جلوي در خانه ديده است و ممكن است وي در اين آدمربايي 400ميليون توماني دست داشته باشد.
چرا كه پيش از اين نيز مرد ثروتمند را تهديد كرده بود. به اين ترتيب راننده اخراجي به نام آرش دستگير شد. هر چند وي ابتدا وانمود ميكرد كه از آدمربايي بياطلاع است اما ساعتي بعد از آغاز بازجوييها اعتراف كرد نقشه ربودن صاحبكار سابقش را با همدستي 2دوستش به نامهاي بابك و ناصر طراحي و اجرا كرده است. او گفت: من حدود يكماه بهعنوان راننده براي شاكي كار ميكردم و قرار بود او روزي 100هزار تومان به من دستمزد بدهد اما او براي يكماه كار فقط 400هزار تومان به من داد و مرا اخراج كرد.
وقتي اين موضوع را براي دوستانم تعريف كردم، قرار شد با كمك آنها به زور طلبم را پس بگيريم. بهدنبال اعترافات اين مرد 2همدست وي نيز بازداشت شدند. آنها با اعتراف به مشاركت در آدمربايي گفتند فقط براي كمك به دوستشان دست به اين كار زدهاند. با اين حال مأموران در بازرسي از مخفيگاهشان مقدار زيادي از سنگهاي قيمتي مسروقه را كشف كردند كه نشان ميداد آنها سنگها را بين خود تقسيم كردهاند. در چنين شرايطي صبح ديروز متهمان به شعبه دوم بازپرسي دادسراي امور جنايي تهران منتقل شدند و از سوي بازپرس بستانزاده تحت بازجويي قرار گرفتند.
- جزئيات باجگيري ميليوني
بعد از آنكه اتهام آدمربايي به 3متهم تفهيم شد آنها جزئيات اين ماجرا را شرح دادند. بابك گفت: وقتي آرش گفت صاحبكارش كه مرد ثروتمندي است حقوقش را نداده من و ناصر دلمان به حالش سوخت و خواستيم به او كمك كنيم. به همين دليل نقشه آدمربايي را طراحي و اجرا كرديم. آن روز آرش جلوي در خانه صاحبكارش منتظر ماند و من و ناصر وارد شديم.
ناصر از قبل برگهاي شبيه حكم قضايي آماده كرده بود و من هم يك شوكر و يك فندك كه شبيه كلت بود همراهم بود و نقشه آدمربايي را عملي كرديم. در بين راه ناصر به شاكي گفت اگر پول بدهي آزاد ميشوي. او گفت پول ندارد اما به جاي آن ميتواند سنگهاي قيمتي به ما بدهد. او تلفني از يك نفر خواست جعبه سنگهاي قيمتياش را برايش بياورد و ما پس از گرفتن جعبه سنگهاي قيمتي چشمان جوان ثروتمند را باز و او را آزاد كرديم. 2متهم ديگر نيز در اظهاراتي مشابه جزئيات اين باجگيري را شرح دادند. براساس اين گزارش هماكنون 3متهم در بازداشت بهسرميبرند و تحقيقات از آنها ادامه دارد.
نظر شما