زندگی از قرار معلوم باید برای اغلب ما بر وفق مراد باشد. گفتهاند زندگی ارمغانی است از فرصتهای بیشمار و تحقق آرزوها، وعدهای است برای روزهای سرشار از موفقیت و رضایت خاطر بیشتر. اغلب ما به یک زندگی خانوادگی خوب، یک شغل موفق و رضایت خاطر بیشتر نیاز داریم و آن را از زندگی انتظار میکشیم.
در اعماق وجود خود میدانیم که شایسته سهم مناسبی هستیم و این حق ماست که به این خواسته خود برسیم. آیا هرگز به این فکر افتادهاید که چرا شرایط آن طور که باید نیست؟ چرا نمیتوانیم آن چه را که میخواهیم و شایسته آن هستیم به دست آوریم؟ چرا در حالی که بعضیها به نظر راضی و خوشبخت میرسند دیگران ناخشنود و ناراضی هستند؟ این تفاوت از چیست؟
آیا مسئله سرنوشت و قسمت است که آینده ما را اسرارآمیز طراحی میکند و اختیار محدودی برای تعیین مسیر زندگیمان به ما واگذار میکند؟ چیست که ما را از پیشرفت بازمیدارد؟
در اغلب موارد آن دیواری که راه را برای برخی از ما سد کرده است و ما را از پیشرفت باز میدارد «فقر» است.وضعیت فقر و سیاستها و برنامههای مبارزه با آن در سطوح ملی و بینالمللی موضوع گفت و گوی ما با دکتر محمدعلی فرزین، مدیر طرحهای توسعه اقتصادی و اجتماعی دفتر عمران سازمان ملل متحد (UNDP) در ایران است.با هم میخوانیم:
- فقر از دیدگاه سازمان ملل چه تعریفی دارد؟
- اصولاً فقر 3 تعریف دارد که شامل 1: فقر قابلیتی: در این نوع فقر مشکلات مختلفی از قبیل کمبود خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و آموزش و پرورش دیده میشود. درواقع این یک دیدگاه از محرومیت است که شاخص آن در سازمان ملل شاخص فقر انسانی است 2- فقر نسبی: در این تعریف درآمدهای افراد به یک درآمد متوسط نسبت داده میشود مثلاً اگر درآمد متوسط کشور 40 هزار تومان باشد50 درصد آن را به عنوان معیار خط فقر قرار میدهند که در این صورت اگر درآمد یکی از افراد جامعه زیر20 هزار تومان باشد این فرد فقیر است.سومین تعریف فقر هم ،فقر مطلق است.
- با توجه به آخرین آمار اعلام شده خط فقر از سوی وزارت رفاه که حدود 400 هزار تومان است در حال حاضر وضعیت فقر را چگونه ارزیابی میکنید؟
- بنابه گفته سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور یک ایرانی باید روزانه 2100 کالری مصرف نماید که آمارها نشان میدهد در سال 1384 هفت درصد جمعیت کشور از این لحاظ زیر خط فقر بودند. اما از نظر دولت ایران، یک ایرانی باید از سرپناه متوسط، لباس مناسب، آموزش و بهداشت و از غذای کافی بهرهمند شود. همچنین امکان فراهم کردن هزینههای زندگی خویش را داشته باشد که در غیر این صورت این فرد، فقیر تلقی میشود.
- عامل اصلی فقر در ایران چیست؟
- بیکاری عامل اصلی فقر است. یعنی بیکاری که از عدم سرمایهگذاریهای درست و مناسب در کار تولید است. در واقع افرادی که بیکارند، فقیر هستند و علت آن است که سرمایهگذاری مناسب در بخشهای مختلف انجام نشده و خیلی از مشاغل غیررسمی و با دستمزدهای پایین است. همچنین عدم توان کافی جمعیت محروم برای انجام کارهای مناسب و پردرآمدتر از مهمترین عوامل ایجاد فقر است.
- کدام یک از بخشها و مراکز در فقر شدید به سر میبرند؟
- در کشور ما سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی از فقیرترین استانها هستند که البته مناطقی مانند ایلام، بخشهایی از کرمان و هرمزگان هم محروم هستند که علتهای آن از قبیل: عوامل تاریخی، مسائل قومی و فرهنگی، دوردست بودن این مناطق از مرکز کشور، عدم سرمایهگذاریهای مناسب در گذشته است. به طور کلی در ایران به دلایل مزبور و رشد جمعیت و نیز مهاجرتهایی که صورت گرفته، کارها آن طور که باید به ثمر نرسیده است.
- چه راهکارهایی را برای جلوگیری از افزایش فقر در جامعه پیشنهاد میکنید؟
- باید در ابتدا به خط فقر به صورت نسبی نگاه کنیم یعنی اختلاف درآمد یک فرد را با درآمد میانه کشوری مقایسه کنیم. در این صورت تعداد افرادی که زیر خط فقر نسبی هستند زیاد است اما اگر طبق گفته شما با نگاه وزیر رفاه بنگریم این میزان متفاوت خواهد بود.
- تاکنون چه فعالیتهایی در جهت تحقق اهداف توسعه هزاره از سوی سازمان ملل در ایران انجام شده است؟
- اهداف توسعه هزاره برنامه مشخصی است و باید براساس آن فقر و محرومیت را در کشور کاهش دهیم. فقر را باید فراگیر دید چون فقر ابعاد مختلفی دارد و شامل 8 آرمان توسعه هزاره میباشد.
در برنامه اهداف توسعه هزاره 18 هدف وجود دارد و مشخص میکند که باید به چه چیزهایی توجه کرد تا این آرمانها (آرمانهای کرامت و توسعه انسانی) تحقق یابد. همچنین برای این 8 آرمان و 18هدف، 48شاخص وجود دارد که مجموعه اهداف توسعه هزاره هستند که یک برنامهریزی و دیدگاه کلی در جهت ایجاد رفاه برای مردم یک کشور میباشند و سازمان ملل نیز به دنبال تحقق این برنامه است و در سپتامبر سال2000 (شهریور 79) تمام سران کشورهای جهان از جمله رئیس جمهوری وقت ایران در سازمان ملل گرد هم آمدند و این اعلامیه هزاره را پذیرفتند و نسبت به آن متعهد شدند.
پس از آن کشور ایران هم در این برنامه فعال شد و سرانجام در سال 2004 (آذر83) گزارش اول خود را در خصوص اهداف توسعه هزاره به چاپ رسانید و دومین گزارش نیز به زودی به اتمام و به چاپ میرسد و به عموم معرفی میگردد.
همچنین در رابطه با فعالیتهایی که در ایران انجام شده دفتر عمران سازمان ملل متحد حمایتها و کمکهای فنی و مالی در جهت تحقق یافتن این گزارشها داشته است که حمایت درجهت ایجاد این ظرفیتها محسوب میشود.
چند پروژه برای شناسایی این روشها و رویهها در کشور در پیش داریم که نمونه آنها پروژه ملی اهداف توسعه هزاره است که به الگوسازی و روش شناختی کمک میکند و پروژه دیگری به نام برنامه توسعه منطقهای است که قصد دارد آن طرف سکه الگوی برنامهریزی کلان را نشان دهد (در سطح اجرا و خرد) که هنوز به اجرا نرسیده است و پروژه دیگری که آن هم هنوز به اجرا نرسیده به جهت تولید آمار بهتر در خصوص آن 48 شاخص میباشد.
- وضعیت هرکدام از آرمانهای توسعه هزاره در کشور ما چگونه است؟
- باتوجه به 8 آرمان مزبور و گزارشهای دولت، بحث فقر مطلق(گرسنگی و تغذیه) وضع کشور سال به سال رو به بهبود است و فقر نسبی به دلیل تورم و افزایش قیمت داراییها در تهدید است. دسترسی همه به آموزش سالانه بهتر میشود (هر سال حدود 97 درصد جمعیت ثبت نام آموزشی میشوند).
باوجودی که سالانه بیشتر آمارهای جنسیتی رو به بهبود است و اخیراً متوجه شدیم که تعداد دختران دانشجو از پسران دانشجو به طور قابل ملاحظهای پیشی گرفته است، اما برخی آمارها نیز کاهش نسبی نشان میدهد؛ مثل افت درصد نمایندگان زن در مجلس شورای اسلامی. طبق آمارهای دولت به دلیل گسترش شبکه بهداشت کشور، بهداشت کودکان و مادران نیز رو به بهبود است.
اما مسائل تورمی و تغذیه برای گروههای حاشیهای و محروم همچنان تهدیدکننده است. همچنین در رابطه با ایدز هنوز تهدیدات بسیاری برای ما وجود دارد و با شیوع بیشتر این بیماری روبهرو هستیم و طبق گزارش دولت نمایانگر احتمالاً 60 تا80 هزار نفر HIV + هستند (حدود 15هزار نفر طبق آمارهای ثبتی با ضریب 5برابر که احتمال ارقام مزبور را به ما میدهد) روند آرمان محیطزیست مناسب نیست.(در ایران مسائل اقتصادی و مالی ارجح بر رعایت استانداردهای محیط زیستی هستند).
آرمان هشتم چندین شاخص دارد که در رابطه با توان توسعه و مدیریت کلان است. یکی از شاخصهایش اشتغال جوانان است که در کشور ما مشکل است.
- همانطور که مطلع هستید در هر جامعهای مشکلات مختلف آسیبهایی را به همراه دارند، فقر به عنوان یک معضل چشمگیر چه آسیبهایی برای جامعه به دنبال دارد؟
- موضوعی که توجه سازمان ملل را جلب کرده، رشد و توسعه فراگیر است یعنی یک رشد و توسعه اجتماعی اقتصادی فراگیر که شامل حال همه افراد جامعه شود و به نوعی همه مردم از آن بهرهمند شوند. همچنین باوجود چنین توسعه اقتصادی فراگیر وضع اجتماعی سامان مییابد. اما زمانی که فقر مطلق زیاد است درصدی از جامعه از رشد اقتصادی محروم خواهند ماند.
سرانجام فقر باعث میشود آن تعداد از افراد جامعه در چرخه اقتصادی قرار نگیرند و از وجود آنها برای ایجاد کار و تولید، داد و ستد و نیز مصرف استفاده نشود. این دسته افراد فقیر مطلق خارج از چرخه اقتصادی کشور به سر میبرند، در این صورت سیستم اقتصادی از نیروی مصرف محروم میگردد و رشد بالقوه اقتصادی نخواهیم داشت.
همچنین مسائل و انحرافات اجتماعی زیادی چون جنایت، فحشا، نارضایتیهای اجتماعی در مورد افراد گرسنه پیش میآید.بنابراین هرچه میزان افراد فقیر در جامعه زیاد شود، مشکلات هم رو به رشد میروند و اگر این میزان فقر همانند کشورهای آفریقایی افزایش پیدا کند سیستم اقتصادی فلج میشود.
به عنوان مثال زمانی ایدز در جنوب آفریقا درصد بسیار کمی از مردمان آن کشور را گرفتار کرد و دولتآن هیچ اعتنایی نداشت و این بیاعتنایی باعث شد که 30 الی40 درصد جمعیت آن مبتلا به ایدز شوند و تمام سیستم نظام اجتماعی اقتصادی کشورشان درگیر حمایت از آنان شوند و همین امر در مورد محرومیت غذایی ممکن است پیش آید که اگر در کشوری میزان درصد محرومیت بالا رود، آن کشور اقتصاد ضعیفی خواهد داشت و دیگر رشد توسعه فراگیر ندارد.
بر این اساس دولتها باید راهکاری اتخاذ نمایندکه رشد اقتصادی توزیع مناسبی داشته باشد و ارزش افزوده درست به وجود بیاید و درست هم پخش شود.