در اینکه پیکارهای جامجهانی، مسابقاتی در حد تورنمنتهای تقریبا سطح بالای بینالمللی است و تنها نامی پرطمطراق دارد و بسیاری از کشورهای کشتیخیز سعی در محک زدن کشتیگیران پشتوانه خود در این مسابقات دارند و نتایج برایشان اهمیتی ندارد، تردیدی وجود ندارد.
با این تفاسیر باید دید و شنید که مهم بودن یا نبودن این مسابقات، از زبان چه کسی يا چه کسانی صادر میشود و سپس به نقد ماجرا پرداخت!
تحلیل نتایج یک تیم در پیکارهای جامجهانی ارتباطی مستقیم با تفکرِ تصمیمگیرندگان تیمهای ملی دارد و در مرحله نقد نتایج، باید موشکافانه اقدام کرد و از یاد نبرد که «با چه بضاعتی»، «چه نتایجی» خلق شده و اصلا هدف از حضور چه بوده است؟
چنین تحلیلهای موشکافانهای به این دلیل اهمیت دارد که تصمیمگیرندگان کشتی فرنگی هوس نکنند بعد از فتح جامجهانی تصور قله قاف را در ذهن بپرورانند و بعد از قبول شکست به این جمله کلیشهای که «نتایج جامجهانی مهم نیست» پناه ببرند!
- کسی «نمیتواند» منکر ارزش جامجهانی برای «ما» باشد!
اگر مسئول یا تصمیمگیرندهای در کشتی ایران وجود دارد که مدعی است رقابتهای جامجهانی برای مسئولان فدراسیون کشتی و تصمیمگیرندگان تیم ملی کشتی فرنگی ارزش و اهمیتی ندارد و این دسته، مسابقات را به چشم میدانی تدارکاتی میبینند، باید ادعای او را با تعجب مورد بررسی قرار داد و شاید هم بطلبد نیشخندی را چاشنی آن کرد.
چراکه شواهد و قرائن حکایت از آن دارد که مسئولان فدراسیون کشتی و تصمیمگیرندگان کشتی فرنگی برای کسب عنوان قهرمانی در این مسابقات، از هیچ تلاشی جهت بهکارگیری تمام بضاعت کشتی فرنگی ایران فروگذار نکرده و بهترین گواه این مدعا، داستان به میدان فرستادن ستارهها در رقابتهای سال گذشته و فشار بیش از حد آوردن به برخی چهرههای شاخص، در پیکارهای امسال است.
در این خصوص باید این سوال را از تصمیمگیرندگان کشتی فرنگی پرسید که اگر مدعی هستند پیکارهای جامجهانی اهمیتی ندارد، چرا سال گذشته با زمین و زمان جنگیدند تا ستارههای المپیکی را به میدان بفرستند؟!
مگر نه اینکه در این راه اتفاقات ناخوشایندی برای کشتی فرنگی ایران افتاد و فرنگیکاران طی اقدامی که جای توجیه و حمایت ندارد، حضور در تمرینات اردویی را تحریم کردند و پس از پیغام و پسغامهای فروان به اردو برگشتند و مسئولان تیم ملی هم با آغوش باز پذیرای آنها شدند تا قهرمانی را به هیچ قیمتی از دست ندهند؟!
مگر نه اینکه بر اساس تعریف ما از اهمیت نتایج جامجهانی و ماندن جام در خانه، شخص رئیس فدراسیون قبل از دیدار نهایی مسابقات سال گذشته به موضوع چیدمان ورود مستقیم پیدا کرد و شخصا از حمید سوریان خواست که به میدان برود؟
- مسابقات امسال، برای مسئولان کشتی فرنگی «بینهایت» مهم بود!
به جریان پراهمیت بودن مسابقات سال گذشته اشاره کردیم تا زمینه را برای ادعای مهم بودن مسابقات امسال نزد تصمیمگیرندگان کشتی فرنگی فراهم کنیم.
مسابقات امسال، قطعا اهمیت فوقالعادهای برای مسئولان فدراسیون کشتی و تصمیمگیرندگان کشتی فرنگی داشت؛ چه، در این راه مسئولان تیم ملی بارها در خفا و سپس بهصورت علنی و رسانهای از چهرههای سرشناس «خواهش» کردند که در جامجهانی به میدان بروند و وقتی این تلاشها بیثمر ماند، پای مردم را به عنوان قاضی به میان کشیدند و خاطرنشان ساختند غایبان جامجهانی باید پاسخگوی مردم باشند!
اینکه انتظار تمامی کسانی که کمترین مطالعهای در خصوص مباحث مدیریتی دارند، از مسئولان کشتی فرنگی این است که بهجای دست به دامان کشتیگیر و مردم شدن، خود به مدیریت ماجرا پرداخته و به رتق و فتق امور بپردازند.
خارج از حوصله این بحث است؛ اما قطعا نفی و نقد «سناریوی» تصمیمگیرندگان کشتی فرنگی مبنی بر بیاهمیت بودن نتایج جامجهانی، رسالت ماست.
- به چه قیمتی برخی فرنگیکاران را به مسلخ فرستادیم؟
بیشک قدر و قیمت و قهرمانی در رقابتهای جامجهانی براي مسئولان کشتی بسیار بالا بوده که در این راه بارها به ستارههای شاخص پیغام و پسغام دادند که کشتی بگیرند و البته در این راه، بارها تهدید کردند و بخشیدند و برخورد پدرانه(!) را دلیل بخششهای دائم خود قلمداد کردند.
در این راه اما چنگ انداختن به برخی راهکارها، ثمری جز شکست و نابودی چهرههای شاخص و هزارالبته نگونبخت نداشت!
برای پی بردن به عمق فاجعه باید مصاحبههای قبل از آغاز جام که توسط کشتیگیران رسانهای شده را مورد مطالعه قرار داد و انگشت حیرت به دهان گزید.
چراکه با وجود مسجل بودن مشکلات آنها، همان هوي و هوس تکرار قهرمانی سال گذشته که هوش و حواس تصمیمگیرندگان کشتی را برده بود، حکم به کاهش نامتعارف وزن کشتیگیران مورد اشاره داد و حالا باید به انتظار نشست و دید که آنها در آیندهای نزدیک با چه مشکلاتی دست به گریبان خواهند شد.
بدون تردید هیچکس تعیین خط مشی توسط کشتیگیران و قهرمانسالاری را تایید نمیکند.
ولی وقتی اعتراض و ادله فرنگیکاران مبنی بر مشکلات جسمانیشان منطقی بوده، باید این سوال را از کادر فنی پرسید که چرا سنگینی بار مسابقات را روی شانه برخی فرنگیکاران گذاشتند تا بهواسطه کاهش زیاد از حد وزن طی ماههای اخیر خرد و خاکشیر شده و در پایان با قبول شکستهای قابل پیشبینی، جسم و روحشان رنجور شود؟ اصلا اگر این نفرات به پیروزی دست مییافتند، چه اتفاق میمونی برای کشتی ایران میافتاد که بابت آن چنین هزینه تاسفباری را پرداختیم؟!
- بیابانگرد و اخلاقی قربانی شدند!
«بلا»یی که مسئولان کشتی فرنگی در رقابتهای جامجهانی بر سر افشین بیابانگرد و حبیباله اخلاقی آوردند، تحت هیچ شرایطی قابل توجیه نیست و به ضرس قاطع مدعی هستیم اگر به دشمنان یا رقبای خارجی تیم ملی کشتی فرنگی این فرصت داده میشد که به دو مهره یادشده بدترین ضربه ممکن را وارد کنند، هر گزینهای به ذهنشان خطور میکرد جز این تصمیمی که کادر فنی تیم ملی در جامجهانی اتخاذ کرد!
در این میان اهالی کشتی و آنهایی که دستی بر آتش دارند، بهخوبی میدانند که افشین بیابانگرد حتی برای رسیدن سر وزن 71کیلوگرم هم باید تن به کاهش وزن بدهد و وقتی در شرایطی عجیب و بحرانی به داد تیم ملی رسید و جورکش شد و در بازیهای آسیایی به وزن 66کیلوگرم آمد، آیا نباید مسئولان تیم ملی کشتی فرنگی با اتخاذ تصمیمی علمی، زمینه بازگشت او به چرخه تمرین و مسابقات را به بهترین شکل ممکن فراهم میکردند؟
مگر نه اینکه علم روز دنیا روی این موضوع صحه میگذارد که طی ماههای گذشته بیابانگرد بیش از سایرین متحمل فشار ناشی از کاهش وزن شده و حتی از اردونشینان هم عقب است؟
پس چرا کادر فنی با تحمیل عقیده خود، این کشتیگیر را بار دیگر محکوم به کاهش وزن زیاد کرده و علاوه بر مشاهده شکست یکطرفه او در جامجهانی، بدترین لطمه ممکن را به زندگی ورزشی و از آن مهمتر، سلامت بیابانگرد زد؟!
حبیباله اخلاقی هم درست وضعیتی شبیه به بیابانگرد داشت و طی دو حضور پرفشار در مسابقات جهانی و بازیهای آسیایی در وزنی پایینتر از وزن همیشگی خود به میدان رفت و درست زمانی که اعلام کرد بهخاطر غیرالمپیکی بودن وزن 80کیلوگرم، دیگر قصد حضور در این وزن را ندارد.
کادر فنی تیم ملی بهخاطر همین مسابقات جامجهانی که آن را بیاهمیت میخواند و با وجود اصرار و التماس اخلاقی، او را مجبور به کاهش نزدیک به 10کیلوگرم کرد تا ثمرهاش شکست اخلاقی و وارد شدن فشاری وحشتناک به جسم و روح او باشد.
- هدف رقبا المپیک است، هدف ما جامجهانی!
اگر تصور شود تصمیمات عجیب و شبههبرانگیز مسئولان تیم ملی کشتی فرنگی تنها محدود به برخورد نهچندان جالب (اصرار، خواهش، تهدید) با چهرههای المپیکی و فشار آوردن خارج از عرف علمی به چهرههایی چون بیابانگرد و اخلاقی است، سخت در اشتباه بودهایم.
چراکه این اشتباهات دامنهدار بود و زمانی به اوج رسید که مشاهده کردیم پیام بویری در وزنی پایینتر به میدان آمده است!
در حالی که تفکر تیمهای رقیب ما المپیکی است و تمام تلاش خود را بهکار میگیرند تا با تفکری حرفهای، خود را با شرایط و محدودیتهای المپیک وفق بدهند، مسئولان کشتی فرنگی ما افق دیدشان را از المپیک به جامجهانی جهانی تغییر داده و همه را متعجب کردهاند!
اگر جامجهانی واقعا برای مسئولان کشتی فرنگی ما میدانی تدارکاتی بود و نتایجش غیرمهم (طبق اظهارات رسانهای مسئولان کشتی فرنگی)، چرا باید پیام بویری که در وزنی المپیکی مدال جوانان جهان را به سینه زده و در همین وزن مدال بازیهای آسیایی را هم از آن خود کرده است، برای اولینبار در جامجهانی به وزنی پایینتر که غیرالمپیکی است روانه کنیم؟!
این جوان جویای نام وقتی در سن و سالی پایین و در وزنی المپیکی در حال جا افتادن است، کدام ادله محکمهپسند حکم به حضور او در وزنی پایینتر داده است؟!
بدون تردید این موضوع را مربیان بینامونشان باشگاهها هم میدانند که میدان دادن بویری در وزن خودش که وزنی است المپیکی، به نفع او و کشتی فرنگی ایران است؛ اما ظاهرا مسئولان کشتی فرنگی در پی خلق نتایج تاریخی و کشفیات عجیب بودهاند که حکم به حضور او در وزنی پایینتر دادهاند!
برای چندمینبار باید یادآور شد که نتایج رقابتهای جامجهانی آنقدر برای مسئولان کشتی ما مهم بود که در راه دستیابی به موفقیت، بزرگترین اشتباهات ممکن را مرتکب شده و نهتنها طعم پیروزی و فینالیست شدن و قهرمانی را نچشیدند، بلکه لطمات زیادی را بر پیکره این رشته وارد کردند.
- با خودمان صادق باشیم!
جامجهانی را باختهایم. منظور از باخت، اشاره صرف به نتایج این مسابقات نیست، که اگر هدفمند پا به این رقابتها میگذاشتیم و به رتبه هشتم میرسیدیم، قطعا میتوانستیم نتیجه یادشده را بیاهمیت جلوه دهیم.
منظور از شکست، صادق نبودن با خودمان است.
وقتی برای کسب عنوان قهرمانی تمام توان خود را بهکار میگیریم و بعد از زیر سوال رفتن مدیریت و عدم توان در استفاده از تمامی بضاعت، شیوههای غیرعلمی را بهکار گرفته و در فاصله چند روز نفرات خود را، هم در جام تختی و هم در جامجهانی به میدان میفرستیم و عدهای چهره شاخص را مجبور به کاهش وزن نامتعارف کرده و عدهای دیگر را بهخاطر کسب نتایج در وزنی غیرالمپیکی به میدان میفرستیم .
در نهایت با وجود در اختیار داشتن هفت ملیپوش (حاضر در مسابقات جهانی و بازیهای آسیایی) مدعی میشویم که با تیمی جوان به استقبال جامجهانی رفتهایم، نه نتایج را، که قافیه را باختهایم و در این میان بد نیست کمی به فکر فرو رفته و تصمیمات نسنجیده، غیراصولی و غیرعلمی خود را به بوته نقد بگذاریم.
ای کاش این اتفاقات همچون هزاران اتفاق نامیمون تاریخ کشتی فرنگی ایران، راه فراموشخانه را در پیش نگرفته و در کمیتهها و شوراهای خوشرنگولعاب فدراسیون کشتی مورد نقد و بررسی قرار گیرد تا کشتیدوستان امید خود را در خصوص نابسامانی کشتی فرنگی از دست نداده و امیدوار باشند که مراجع بالادست در فدراسیون پیگیر امور هستند.
نويسنده:حسين زارعي/منبع:همشهري تماشاگر
نظر شما