يكي از آنان قصاص شد و پزشكان يكي از چشمانش را تخليه كردند ولي دومين نفر توانست براي 2ماه مهلت بگيرد.اولين پرونده اسيدپاشي به انتقامجويي خانوادگي در قم برميگردد كه سال 88 اتفاق افتاد.
در اين ماجرا مردي بهدليل اختلافاتي كه با همسرش داشت، قرباني اسيدپاشي شد. خواهر همسر اين مرد مردي را براي انتقامجويي اجير كرد و او در اقدامي هولناك مقدار زيادي اسيد روي مرد جوان پاشيد و 2چشم او را نابينا كرد. بهدنبال اين حادثه مرد اسيدپاش دستگير و با رأي دادگاه به قصاص چشم محكوم شد.
از آنجا كه امكانات اجراي حكم قصاص در قم مهيا نبود، اين پرونده با صدور نيابت قضايي به دادسراي امور جنايي تهران فرستاده و اين مرد صبح ديروز به زندان رجاييشهر منتقل شد تا قصاص شود. درحاليكه متخصصان پزشكي قانوني تجهيزات خاصي را مهيا كرده بودند بعد از انجام مقدمات قانوني يكي از چشمان مرد اسيدپاش تخليه شد اما با نظر قرباني حادثه تخليه دومين چشم او به 6ماه ديگر موكول شد.
به اين ترتيب اگر مرد اسيدپاش نتواند تا 6ماه ديگر رضايت شاكي را جلب كند، چشم ديگرش نيز قصاص خواهد شد. اما دومين جواني كه قرار بود قصاص شود 9سال قبل روي جواني به نام داوود روشنايي اسيد پاشيد و يك چشم وي را نابينا كرد. اين ماجرا به روز دوم آبانماه سال 84 برميگردد. در آن روز جواني به نام حميد در منطقه مجيديه روي داوود اسيد پاشيد و باعث نابينا شدن چشم چپش، از بين رفتن لاله گوش راستش و وارد شدن صدمات زيادي به صورت و گردنش شد.
هرچند اين قرباني اسيدپاشي تلاشهايي را براي مداوا انجام داد اما هزينههاي سنگين مانع از ادامه روند درماني شد. از سوي ديگر داوود در جريان محاكمه جوان اسيدپاش خواستار قصاص او شد و قضات شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران نيز به قصاص يك چشم جوان اسيدپاش رأي دادند. به اين ترتيب صبح ديروز داوود به زندان رجاييشهر رفت تا اين حكم را شخصا اجرا كند اما در آخرين لحظات منصرف شد و اجراي حكم را به 2ماه ديگر موكول كرد.
او در اينباره به خبرنگار همشهري گفت: بعد از انجام مقدمات حميد را روي تختي خواباندند و ميخواستند او را بيهوش كنند اما در همان لحظه پدر حميد وارد شد و از من مهلت خواست. من هم چون از سادات هستم به احترام حضرت زهرا(س) به حميد مهلت دادم تا 2ماه ديگر هزينه درمان چشمم را تأمين كند. در غير اين صورت حكم را اجرا خواهم كرد. وي ادامه داد: من اصلا حميد را نميشناختم و نميدانم او چرا اين كار را با من كرد. هرچند سلامتيام ديگر به من بازنميگردد اما اگر هزينههاي درمانم تأمين شود حميد را ميبخشم. من از هيچكس كمكي نميخواهم. خواسته من فقط از دولت است كه نيم نگاهي هم به قربانيان اسيدپاشي داشته باشد و از ما حمايت كند. من 30ساله هستم و از 21سالگي خانهنشين شدهام. در خانه اخبار مربوط به اسيدپاشي را دنبال ميكنم و روي اين خبرها حساس هستم.
نظر شما