صنایع دستی این استان با توجه به ویژگیها و شاخصههای آن میتواند به عنوان یک پیامرسان جدی از فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی در سطح جهانی نقش ایفاء کند.
بر اساس تحقیقات و کاوش های باستانشناسی سابقه و قدمت صنایع دستی در استان مازندران به قبل از میلاد مسیح میرسد.گواه این مدعا، کشف غار کمربند و هوتو در بهشهر و اشیاء به دست آمده از آن که متعلق به 6 هزار سال پیش از میلاد مسیح است که حکایت از آگاهی مردم آن عصر به فن ریسندگی و تبدیل پشم به نخ دارد.
همچنین وجود مصنوعات سنگی، سنگ تراشیدههای مسی، سفالی و مفرغی زرین، نشانه تولید لوازم خانگی توسط مردم این استان در گذشته بوده است.
در نقش های قالی کلاردشت گویی طبیعت زیبا و در عین حال سخت کوهستانی متجلی میشود. زیراندازهای دست بافته هنرمندان مازندرانی و صنایع دستی مرتبط با سفال و کوزه و سرامیک و منبت و معرق و سوزندوزی ها و خاتم و مینا و کندهکاریها و اشکال و اجسام ساخته شده در جای جای این سرزمین، آرامش، ایمان، عشق، رضا و محبت را به مخاطب خود هدیه میکند و دستان هنرمندانش فرش محبت زیرپای افراد میگستراند تا هم اوج خیال و پرواز را به رخ بکشد و هم نهایت فروتنی و از خود گذشتگی و مهمان نوازی مازندرانیها را نشان دهد.
از جمله صنایع دستی استان مازندران میتوان به قالی بافی، گلیم بافی، جاجیمچه بافی، بافت گلیمچه، چوقا، شمد و ملحفه، سوزن دوزی، رنگرزی و چاپ سنتی سفالگری و سرامیک سازی، فرآوردههای پوست و چرم، هنرهای مرتبط با فلز، هنرهای مرتبط با چوب، حصیر بافی، طراحی سنتی و نگارگری، صحافی و جلد سازی سنتی، صنایع دستی دریایی عروسک سازی اشاره کرد.
قالی بافی و گلیم بافی از رشتههای اصلی و اساسی مازندران نیست ولی در استان بافته میشود. در شرایطی که فرش در بعضی مناطق حرف اول برای ابراز وجود دارد تنها شهرت خود را در مازندران به سایر رشته ها واگذار کرده است و نقشه هایی که در مازندران بافته میشود مربوط به سایر مناطق است.
در ادامه برخی از صنایع دستی شهرهای مختلف استان مازندران معرفی شده است:
- دستبافی (نساجی سنتی):
امروزه دستبافی به صورت تهیه و تولید انواع پارچه ها و برخی زیراندازها جاجیم، جاجیمچه، روتختی، رومیزی، روسری، لباسهای محلی، ملحفه و شمد و ... .
در بسیاری از مناطق روستایی و برخی نقاط شهری استان مازندران مرسوم است رامیان در استان مازندران نیز یکی از مراکز مهم پارچه های ابریشمی محسوب میشود.
بعضی از دستبافان از دستگاههای ساده بافندگی نظیر دستگاههای دو وردی و چهاروردی استفاده مینمایند و برخی از آنها دستگاههای ژاکارد دستی، تک فاز و سه فاز را نیز به تدریج جایگزین دستگاههای قدیمی کردهاند.
- قالی کلاردشت:
قالی کلاردشت، فرشی است که در منطقه مازندران و حتی در ایران، بسیار ناشناخته است و حتی بین تجار و بافندگان نیز نا آشنا است.
این قالی در بازار داخل بطور کل خریدار بسیار اندکی دارد و تنها گروهی از صادرکنندگان قالی اقدام به صادرات آن به کشورهای اروپایی می نمایند.
معروفترین قالی کلاردشت در روستای مکارود استان بافته می شود. قالی کلاردشت جزء قالیهای درشت با فت می باشد که به قالی خرسک نیز معروف است.
نقوش قالی کلاردشت عمدتاً ذهنی و بدون نقشه هستند. در نقشهای قالی کلاردشت گویی طبیعت زیبا و در عین حال سخت کوهستانی متجلی می شود.
نقش "مل چفته" در حاشیه گلیم هرسین دقیقاً در حاشیه نقش متن یک قالی قدیمی کلاردشت مشاهده می شود.
از دیگر نقوش قالی در کلاردشت می توان به نقش جنگلی، صندوقی، رودبارکی، مجمه ای، گل سینی، عینکی، چخماقی، رسولی، شمله، خرکی، شکری، سیخ کبابی و مزلقان اشاره کرد.
گلهایی که در متن فرش کلاردشت استفاده میکنند، عبارتند از: رسین گل (که به آن"طناب رسن" میگویند)، شاخ نر، چنگ گربه، گل کلوچه، حلوا قجل (که یک نوع حلوا با کره محلی و عسل درست می شود)، نقشه گوزن، گنجشک، مسیر کاه گل، شانه هیری، گل ترکمن، گل لاری، گل شاه عباسی، پیل مل یا پول گردن، ماهی گل، گل چخماق، لوله پنجه، پیچ پیچی، پمپال، گل سینی، میش دندان، گل پیاله، پتو گل، کریم خانی، چهارواز، چنار، گل شیدی، پل بز (بز بدون شاخ) و بز چلچلهای (بز شاخ دار).
- سفالگری و سرامیک سازی:
سفالگری در مازندران از رشتههای بسیار رایج است. خاک رس در منطقه بسیار یافت می شود و به دلیل در دسترس بودن خاک رس، این از رشته های رایج استان می باشد.
مهمترین مراکز سفالگری استان مازندران عبارتند از کلاگر محله جویبار در 19 کیلومتری قائم شهر، چالوس، تنکابن و برخی از روستاهای بابل و آمل.
- حصیر بافی:
حصیربافی نیز از جمله هنرهایی است که جنبه خود مصرفی دارد ولی در حال حاضر جنبه هنری کمتری دارد و بیشتر برای روزمره استفاده میشود
- طراحی سنتی و نگارگری:
طراحی سنتی و نگارگری از جمله هنرها و صنایع دستی استان است که تولید و عرضه آن بسیار محدود شده است.
کنده کاری روی چوب:
در استان مازندران به دلیل شرایط جوی و محیطی و وجود جنگلهای فراوان تولید صنایع و هنرهای چوبی بسیار رایج است. از جمله اشیای کندهکاری شده، پیمانه و ظرف شیر، قاشق شربت خوری، صندوق تخته شطرنج یا تخته نرد و قندان و مجسمه های حیوانات است.
چوبهایی که برای این رشته هنری استفاده میشود دارای سطح صاف و مناسبی بوده مثل چوب گردو، فوفل، راش انار سرخ، انار زرد و افرا. اما برای کارهای ظریفتر از چوب گلابی استفاده می شود.
ایجاد نقشهای برجسته از جمله فنون معمول است، و آن را منبت مینامند. یکی دیگر از روشهایی که زیاد به کار برده می شود و با برجسته کاری ترکیب میشود، مشبک است. یکی از فعالیتهای منبتکاران در گذشته ساختن قالبهای مشبک در و پنجره بود، که گاهی اوقات فضای بین گره ها با شیشه رنگی پر می شد، این گرهها را قامه می نامیدند.
- نمدمالی:
نمد مالی یکی از رشتههای پر طرفدار استان است. تهیه نمد براساس دو خاصیت پشم است، یکی خاصیت جعدیابی و دیگری پوستهای شدن. زمانی که پشم در حرارت مرطوب مجعد شده و الیاف آن درهم میروند پوستهها نمیگذارند الیاف دوباره از هم باز شوند این بهم پیچیدگی، بافت نا منظمی درست میکند.
نمد مالی در بیشتر مناطق استان مازندران به خصوص در منطقه کجور و روستاهای اطراف رامسر رواج دارد. ماده اصلی نمد پشم و گوسفند و به رنگهای طبیعی مانند سفید و سیاه و قهوه ای و برای نقش اندازی آن از پشمهای رنگ شده شیمیایی بهره میجویند.
معمولا" ساخت یک قطعه نمد یک روز به طول می انجامید و اغلب چند نفر روی آن کار می کنند.
- در ضریح، صندوق مزار، ارسی :
از قرن پنجم تا هفتم قمری هنرمند منبکار با استفاده از شیوه قاب و گره، طرحهای نو آفریده از قرن هشتم هجری نمونههای فراوانی از رسم و عناصر هندسی و اشکال نباتی و گل و بته روی منبرهای چوبی، صندوق مزارها، در و پنجره و رحل قرآن باقی مانده است.
از اوایل قرن نهم هجری این هنر رونق ویژهای یافت و صنعتگران موفق شدند در آثار خود با به کارگیری انواع خطوط نمونههای ارزشمندی را بیافرینند که اکنون زینت بخش مرقد امامزادگان و بزرگان دینی است.
پنجرههای زیبا و خوش نقش و نگار چوبی که نشانه نور و روشنایی است با استفاده از هنر گرهسازی و نقشهای هندسی سه گوشه و چهار گوشه، ستارههای چهار پر و هشت پر و و درنهایت شیشههای رنگین پیشانی و رواق بناها را آذین میبخشد این پنجره ها به اورسی معروفند.
لاک تراشی:
لاک تراشی در مناطق روستایی و جنگلی مورد توجه پیشه وران هنرمندان بوده و انواع سازههای آن بر اساس نیاز زندگی روزمره رشد یافته است.
روستاییان ساکن مناطق جنگلی در گذشته بیشترین نیازهای خود را از چوب تهیه میکردند و در ساخت لوازم چوبی از مهارت خوبی برخوردار بودند.
استادکاران با استفاده از ریشه و تنه درختان بدون بهره گیری از ابزار کار امروزی ظروف چوبی مانند جوله، کلز، لاک دانه پاش، قند چوله، تنباکو چوله، قاشق، ملاقه، کترا، تولید میکرند.
هنر لاک تراشی یک کار ابتکاری است و جنگل نشینان با شناختی که از انواع درختان جنگلی دارند برای ساخت مصنوعات چوبی از ریشه و چوب درختان خاصی با استفاده از ابزار کار بسیار ابتدایی استفاده میکنند.
درختانی که از چوب آنها برای این کار بهره میگیرند افرا، راش، ملج، توسکا، ممرز، شمشاد، نم دار و انجیلی است. ظروفی که از ریشه درختان تهیه می شود سبک تر و در مقابل سرما و گرما مقاوم تر است ترک بر نمیدارد و در اثر ضربه به سادگی نمیشکند.
لاک تراشان معتقدند ظروفی که از ریشه درختان تهیه میشود، اگر خوب نگه داری شود عمر مفید آنها حداقل بالای صد سال خواهد بود. برخی از ظروف چوبی که در مازندارن کاربرد دارد عبارتند از :
دانه پاش: به جای سینی برای پاک کردن برنج و حبوبات به کار میرود.
جوله: این وسیله شبیه پارچ آب، باگردن باریک و دهانهای گشاد و در اندازههای متفاوت ساخته میشود. در قدیم برای دوشیدن شیر و نگه داری انواع مواد لبنی از آن بهره میگرفتند از نقشهای متدوال روی بدنه جوله می توان از جوله نقش مارپیچ ، نقش زنجیرهای و نقش حلوایی نام برد. بزرگترین نوع جوله مندر نامیده میشود که حدود 18کیلوگرم وزن دارد. نوع دیگری از جوله که جوله کون نام دارد از ریشه درخت افرا تراشیده می شود.
کلز: از این وسیله چوبی به جای ملاقه برای هم زدن و سرد کردن شیر استفاده میشود. در مناطق مختلف مازندران این وسیله به نام های گوناگون خوانده میشود. به طور مثال در منطقه رامسر گیال در بخش مرکزی کلز یا کیلز و در منطقه گرگان کمچه لز نامیده می شود.
قاشق و ملاقه وکفگیر: این وسایل که در زبان محلی «گچه» «پل گیر» و «کترا» نامیده میشود. از ساقه و شاخه درخت شمشاد تهیه شده و در کنار انواع وسایل امروزی همچون گذشته کابرد دارند.
کیله لاک: به عنوان پیمانه استفاده میشود. هر پیمانه حدود 6 کیلوگرم «شالی» و یا «جو» و حدود5/7 کیلوگرم « گندم » ظرفیت دارد.
عصا :از چوب درخت آزاد که به زبان محلی «ازدار» نام دارد تهیه میشود.
قند چوله : وسیلهای است برای خرد کردن قند.
تنباکو چوله: از این وسیله به عنوان ظرف تنباکو استفاده میشود.
سیر کوب: این وسیله در اندازههای متفاوت ساخته می شود. در قدیم از این ظرف به جای هاون برای کوبیدن و خرد کردن نیز استفاده می شد.
حصیر بافی: حصیر بافی در برخی از روستاهای استان مازندران به ویژه در غرب استان رایج است. در مازندران از نوعی حصیر به نام «کوب» برای زیر انداز استفاده میشود. برای بافت «کوب» از گیاهان خود رو چون «گاله» و «واش» که در باتلاقها و آب بندانها میروید بهره میجویند. برای تهیه زنبیل و سبد نیز از همین گیاهان استفاده میشود.
- گلیم بافی:
گلیم بافی نیز یکی از دیگر صنایع دستی و سنتی استان محسوب می شود. در حال حاضر در بیشتر روستاها و شهرهای استان به این هنر اشتغال دارند. نقوش گلیم اغلب به شکل هندسی است و بافنده با الهام گرفتن از اطراف طبیعت خود، نقش می زند. رنگ گلیم نیز بر گرفته از طبیعت پیرامون و غالب رنگ های تند و شاد مانند قرمز ، نارنجی ، کرم، سبز، سرمه ای است.
- جاجیم بافی :
در میان دست بافت های روستایی ، جاجیم از اهمیت بیشتری برخوردار است و کاربردهایی نظیر زیرانداز، پشتی، سجاده رختخواب پیچ، مفرش، پتو، وریه کرسی و... داردو این هنر در بسیاری از مناطق روستایی از جمله «متکازین» از توابع بهشهر بخش دودانگه شهرستان ساری، آلاشت سواد کوه ، کجور، نوشهر و کلاردشت چالوس اقبال و توجه است. در روستای کوهستانی و ییلاقی متکازین در بخش هزار جریب بهشهر ، اصولا" بافت جاجیم توسط زنان صورت می گیرد و مردان جز در مرحله تهیه پشم، نقش چندانی ندارند. در بافت جاجیم این منطقه پس از بافتن حاشیه، نقش اندازی که در اصطلاح «گل» خوانده می شود صورت می گیرد . این نقش ها اسامی مختلفی دارند چهار گل، خشتی ، پنجه ای، گل آفتاب گردان، آفتاب تیره، حاشیه های اطراف نیز با طرح مثلث دندانه دار پر می شود.برای بافت جاجیم در اندازه های بزرگ تر دو یا چند عدد جاجیم بافته شده به اندازه عرض دار موجود را به یکدیگر متصل می نمایند و یک جاجیم در اندازه دل خواه شکل می گیرد.
- جوراب بافی :
جوراب بافی یکی از صنایع دستی رایج و بومی منطقه است که به ویژه در روستای صالحان از جمله صنایع دستی اساسی محسوب می شود. این صنعت بومی را میتوان بر مبنای تولید و مصرف آن به جوراب چکمه ای یا گردن بلند و گردن کوتاه تقسیم کرد. در روستاهای منطقه در حال حاضر تولید جوراب به شکل ساده انجام می شود و پشم گرفته شده از گوسفند بدون ررنگ آمیزی واستفاده از نقوش مختلف عرضه شده و جنبه هنری ندارد.
- موج بافی:
ماده اولیه موج بافی که به نام های «رختخواب پیچ» و «ایزار» نیز معروف است، پشم است. به همین دلیل ارزان و قابل شستشو دارای استحکام، نرم و سبک است. موج بافی به دلیل صفت هایی که بر شمردیم، به عنوان هنری فراگیری در کذشته مطرح بود و اکنون میز کم وبیش در این منطقه رواج دارد.امروزه این هنر بیشتر در روستاهای منطقه کجور به جا مانده است. گونه ای از این دست بافت ها با همین کاربرد «چاد شب» نامیده می شود. معروف ترین آن «چادر شب دارایی» است که دارای رنگ های متنوع به وبژه طیف های گوناگون رنگ قرمز که جاذبه بیشتری نسبت به رنگ های دیگر دارد است. در این منطقه در کنار بافت این نوع پارچه، سفره های ظریف و پرارزش نیز بافته می شود.
- پارچه بافی :
در گذشته بافت انواع پارچه هاپشمی، ابریشمی و نخی معمول بود. نوعی پارچه ابریشمی که الیجه نام داشت برای دوخت کت زنانه به کار می رفت. از پارچه های پشمی «چوغا» و «باشلق» برای پالتو استفاده می شود. و از شمد که نوعی پارچه خنک و لطیف است در تابستان به جای پتو استفاده می شود.
- چنته لفور :
چنته نوعی کیف دسته دار است که در قریه «لفور» از توابع سواد کوه تولید می شود برای بافت آن از دستگاه «کرک چال» استفاده می شود و مراحل تولید آن مانند جاجیم است با این تفاوت که پس از پایان کار، دوردوزی و گاه با مهره های تزیینی و خرمهره تزیین می شود.
- سفال گری :
یکی از مراکز ساخت سفال و سفال گری، کلاگر، محله جویبار و اقای غلامعلی چینی ساز از استادان به نام این منطقه است. ابزار سفال گری شامل چرخ، کاردک برای بریدن و سوراخ کردن کار، غربال ، سطل، تشت ، کوره ، ول کارد ، نخ ، قالب گل زدن است.
- حصیر بافی:
حصیربافی نیز از جمله هنرهایی است که جنبه خود مصرفی دارد ولی در حال حاضر جنبه هنری کمتری دارد و بیشتر برای روزمره استفاده می شود
- طراحی سنتی ونگارگری:
طراحی سنتی و نگارگری بسیار محدود است و تقریباً می توان گفت حرفی برای گفتن در این خطه سبز ندارد.
- صحافی و جلد سازی:
صحافی و جلد سازی سنتی نیز بسیار محدود است .
سایر رشته های صنایع دستی مثل صنایع دریایی، عروسک سازی و .... است. ولی مورد دیگری که از رشته های مهم مازندران به حساب می آید نمدمالی است.
نظر شما