اگر رسانههای ما به این باور برسند که جهان آینده، جهان تصویری است و موفقیت از آن کسانی است که در حوزه روزنامهنگاری بصری قدمهای سریعتری برمیدارند، قطعا با درک ضروریات زمانی، بیشتر در این حوزه گام برمیدارند و به این مساله راغبتر میشوند.
دنیای روزنامهنگاری دنیای نو شدن مداوم روشها و محتواست. اما گاهی به دلایل مختلف روزنامهنگاران به جای رفتار متناسب این دنیای متغیر، خموده و تابع رفتارهای تکراری گذشته میشوند و کمتر از روشهای نوین برای ارتباط با مخاطب استفاده میکنند. گرافیک خبری و اطلاعرسان که عمری طولانیتر در جهان و عمری کودکانه در مطبوعات ایران دارد، یکی از این روشهای جدید در ارتباط با مخاطب امروز است.
در دنیایی که سرعت ادراک آن با سرعت درک نمایش بصری اطلاعات هماهنگتر است، استفاده از اینفوگرافها میتواند به مخاطب کمک کند تا جهان پیچیده اطراف را بهتر تحلیل و درک کند. مریم سلیمی از مولفان کتاب گرافیک خبری و اطلاعرسان در گفتوگو با شفقنا رسانه، به آینده این حوزه در ایران امیدوار و معتقد است شناخت بیشتر مدیران رسانههای ایرانی به اولویت شدن این حوزه در رسانهها کمک میکند. سلیمی در ادامه به پرسشهایی درباره کتاب گرافیک خبری و اطلاعرسان پاسخ گفته است.
- گرافیک خبری و اطلاعرسان یکی از زمینههای کاربردی رسانههای امروزی است که شاید به خاطر سنتی بودن فضای آموزش دانشگاهی روزنامهنگاری ایران و تفکیک شده دانستن تخصصهای روزنامهنگاری کمتر به آن توجه میشود. چه طور شد در این فضای سنتی آموزشی و فضای نیمه سنتی محیط کار، به سراغ این موضوع رفتید؟
همانطور که شما اشاره کردید گرافیک اطلاعرسان و خبری برای حوزه علمی و دانشگاهی ایران کمی ناآشناست و تمرکز در حوزه دانشگاهی در رشته گرافیک بر حوزههای ثابتی همچون طراحی پوستر، طراحی جلد کتاب، بستهبندی، طراحی لوگو، طراحی مجموعه اداری و مواردی مانند آن است. حتی گرافیک دانشگاهی در ایران کمترین ورود را به برخی حوزهها همچون گرافیک وب، گرافیک تلویزیونی، گرافیکهای برهم کنشی و دیگر انواع گرافیک غیرچاپی و غیرایستا دارد.
حوزه دانشگاهی در حوزه روزنامهنگاری نیز کمترین ورود را به حوزه روزنامهنگاری بصری دارد و این ورود، در سطح گرافیک مطبوعاتی است که دانشجویان با کلیاتی همچون نشانههای تصویری، تصویرسازی، طنز مصور و انواع عکسها و مواردی مشابه آن در حد یک درس دو یا سه واحدی آشنا میشوند.
هر چند جهان در این زمینه تلاش کرده است تا این خلاء را پُر و رشتههای میان رشتهای ایجاد کند، در ایران، هیچ پیوند علمی و دانشگاهی بین حوزه روزنامهنگاری و گرافیک نیست. این پیوند، به طور نسبی و به شکل تجربی صورت میگیرد که قطعا با کمال خود فاصله دارد.
با توجه به فضای تحصیلی و تدریسیام در حوزه روزنامهنگاری و گرافیک، معتقدم در چنین فضایی دانشجویان حداقلها را در دانشگاهها میآموزند و چنانچه علاقه به خلق اثر در حوزه روزنامهنگاری بصری داشته باشند، باید به تجربه و به علاقه، بقیه راه را طی کنند. در سال ۸۶ این اتفاق برای من نیز صادق بود که قصد داشتم وارد حوزه کار پایاننامه با موضوع گرافیک خبری و اطلاعرسان شوم.
اولین آشناییام با گرافیک خبری و اطلاعرسان به زمانی برمیگردد که یک گرافیک خبری از حادثه ترور شیخ احمد یاسین را در سال ۲۰۰۴ در خبرگزاری رویترز دیدم (که تعمداً نیز این نمونه را در بخش نمونههای کتاب گرافیک خبری و اطلاعرسان منتشر کردم که به نوعی نقطه پیوند من با این حوزه بود). در آن زمان چیزی درباره گرافیک خبری و اطلاعرسان نمیدانستم ولی برای آشنایی با آن مشتاق بودم. این آرزو و خواسته زمانی محقق شد که در سال ۸۶ در دانشگاه سوره به دنبال انتخاب موضوعی مناسب برای پایاننامهام در مقطع کارشناسی ارشد در رشته گرافیک بودم.
همان علاقه مرا به سوی گرافیک خبری و اطلاعرسان سوق داد و دکتر کامران افشار مهاجر نویسنده کتاب گرافیک مطبوعاتی استاد راهنمایم شد. اولین مقالات علمی ایرانی در این حوزه مربوط به دکتر یونس شکرخواه بود مثل مقالهای از او در سال ۶۵ در روزنامه کیهان. دیدن مقاله او من را به این نتیجه رساند که چه میزان گرافیک اطلاعرسان و خبری در ایران وامدار دکتر شکرخواه است. او نه تنها پذیرفت مشاور پایاننامهام شود بلکه در همان جلسه اول، چارچوب و نقشه راهی پیش رویم گذاشت که به واقع مرا در این مسیر یاری کرد.
دکتر شکرخواه و دکتر افشار مهاجر، همکاران قدیمی بودند و این اشتراکات و نیز تسلط و تجربه هر دو بر حوزه گرافیک مطبوعاتی و نیز زمینه کارشان در حوزه روزنامهنگاری نگاه دو وجهی مورد نیاز من را فراهم و کامل میکرد. برای انجام کار تحقیقم، جستجویم در همه دانشگاهها و کتابخانهها را آغاز کردم تا شاید بتوانم رد یا اثری از گرافیک خبری یا اطلاعرسان در ایران یا جهان بیابم. حتی اگر سفری خارج از کشور داشتم اول راه کتابفروشیها را پیش میگرفتم تا کتابی یا حتی روزنامهای حاوی یک نمونه در این خصوص بیابم. حتی از استاد فرید قاسمی (مسلط به تاریخ مطبوعات ایران) نیز در دستیابی به تاریخچه گرافیک اطلاعرسان و خبری یاری گرفتم. مجموع این تلاشها خود را در پایاننامه اولم نشان داد.
- در مقدمه گفتهاید که این کتاب نتیجه دو رساله دانشگاهی است، آیا هر دو رساله متعلق به خودتان بود؟
بله، دو رساله دانشگاهی مربوط به من است ولی قطعا نقش اساتیدم و حمایتها و راهنماییهای آنها در این میان بسیار پررنگ است، بویژه همراهی دکتر شکرخواه که از صفر تا ۱۰۰ پایاننامه و کتاب یاریام کرده است. حتی در پایاننامه دوم نیز با این که مشاورم اساتید دیگری بودند، تنهایم نگذاشت و باز به سوالات من وقت و بیوقت پاسخ میگفت. به جرأت میتوانم بگویم گرافیک خبری و اطلاعرسان در ایران وامدار دکتر شکرخواه است و نیز کتاب گرافیک خبری و اطلاعرسان حتی از پیش از انتشار.
درباره دو پایان نامهام باید بگویم که یکی از آنها را با عنوان «بررسی کاربرد گرافیک خبری در رسانههای آنلاین» در دانشگاه سوره در رشته گرافیک و دیگری را با عنوان «بررسی کاربرد گرافیک خبری در ۷ خبرگزاری و ۱۰ روزنامه آنلاین ایران» (از دیدگاه سردبیران و طراحان گرافیک در رسانههای مورد بررسی) در دانشگاه آزاد اسلامی در رشته روزنامهنگاری دفاع کردهام. هر دو پایاننامه مربوط به مقطع کارشناسی ارشد هستند. در پایاننامه اول کلیاتی از گرافیک اطلاعرسان و خبری در جهان و ایران ارائه کردم و در پایاننامه دوم، به بررسی عدم بهرهگیری از گرافیک اطلاعرسان و خبری از نوع آنلاین در ایران پرداختم و به ۵ مانع اصلی در این خصوص رسیدم.
- در هر رساله به چه بخشهایی پرداخته بودید؟
در حوزه گرافیک، دانشجو موظف است تا دو دفاع انجام دهد، دفاع تئوری و عملی. به این معنی که در کنار تهیه پایاننامه باید به ارایه کارهای عملی نیز در موضوع مورد بررسی اقدام کند. بنابراین من نیز ابتدا لازم بود تا به شناخت گرافیک خبری و اطلاعرسان، کاربردها و قابلیتها، فرآیند و نحوه تهیه و تولید آن و کلیه جزییات ساخت آن، رنگ و نقش آن، اصول حاکم بر این حوزه، انواع این نوع گرافیک، نرم افزارها و ... اقدام کنم تا ضمن ارایه پایاننامه، چند کار عملی نیز ارایه و از آن دفاع کنم.
موضوع عملی پایاننامهام، حادثه خروج از ریل قطار تهران-کرمان بود. تا زمانی که به طور عملی آن را درک نمیکردم قطعا قادر به اجرای این کار نبودم. همین نیاز، مرا به درک جزییات، مجبورتر و مشتاقتر میکرد. بنابراین علاوه بر منابع داخلی و خارجی، نیازمند مصاحبه با کسانی بودم که این نوع آثار را در جهان تولید میکنند. بر این اساس، با دبیران سرویس یا طراحان حوزه گرافیک خبری و اطلاعرسان در رسانههای بزرگ جهان همچون بی بی سی، رویترز، واشنگتن پست و ... (۳۲ نفر) و نیز در داخل ایران (۸ نفر) مصاحبه و پرسشنامههایی را تهیه کردم. در کنار آن به سراغ تیم گرافیک خبری و اطلاعرسان همشهری، خورشید و دیگرانی رفتم که در این حوزه کار کردهاند یا کار میکنند. حاصل همه این تلاشها پایاننامه اول شد.
لازم بود در گام بعدی بدانم چرا گرافیک خبری و اطلاعرسان از نوع آنلاین آن در ایران مغفول مانده است، ۵ مانع را در این حوزه شناسایی کردم و با ارایه مدلی، پیشنهاداتی را عرضه کردم.
پایاننامه دوم را این بار با سردبیران و طراحان گرافیک رسانههای داخلی در ۷ خبرگزاری و ۱۰ روزنامه آنلاین جلو بردم و در برخی حوزهها پس از برخورد با سوالات و موانع، به ۴۰ نفری مراجعه میکردم که در پایاننامه اول یاریام کرده بودند و باز از آنها کمک میگرفتم. این دو پایاننامه تکمیل یکدیگر هستند. آنچه در کتاب گرافیک خبری و اطلاعرسان ارایه شد، ماحصلی از دو رساله و در ۵ فصل کلی است، آن هم با نگاهی کاملا کاربردی.
- برای نوشتن کتاب تحقیقات جدیدتری انجام دادید یا عمده تحقیق و مطالب کتاب حاصل رسالههاست؟
من پس از دفاع از پایاننامه دومم در تابستان ۸۹، نسخهای از آن را در اختیار دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها قرار دادم. وقتی موافقت اولیه برای تبدیل شدن آن به کتاب حاصل شد، قرار شد تا دو پایاننامه را در قالب کتاب درآورم و همان منتشر شود.
تلاش کردم طبق این توافق در آن زمان، نتایج دو پایاننامه منتشر شود، آن هم در شرایطی که طبق ساختار تعیین شده توسط دکتر شکرخواه برای کتاب، جلو رفتیم و بنا شد تا بخشهایی مانند معرفی کتاب، ارایه نمونهها و ... را نیز فراتر از پایاننامهها به آن اضافه کنیم. همچنین از کتاب گرافیک اطلاعرسان ۲ دکتر آلبرتو کایرو (از صاحبنظران و مدرسان بنام حوزه گرافیک خبری و اطلاعرسان) و برخی اطلاعات جدیدی بهره میگرفتم که تا پایان مهلت قرار دادم با دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها مییافتم. وقتی کتاب آماده و مورد بازنگری و تأیید دکتر شکرخواه قرار گرفت، آن را به دفتر مطالعات برای چاپ تحویل دادم. کمی روند انتشار طول کشید تا این که کتاب در دوره جدید در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها در تابستان ۹۳ منتشر شد.
- اصولا پایاننامههایی که تبدیل به کتاب میشوند، به خاطر بعضی از تفاوتهای روشی و محتوایی در جریان نوشتن، ممکن است نتوانند از قالب پایاننامه به طور کامل دربیایند. این اتفاق تا حدی در بخشهای اولیه کتاب شما به چشم میخورد. در بخش تعاریف، قالب پایاننامه نتوانسته به شکل روایی کتاب نزدیک شود و صاحبنظر بودن مولف در کتاب کمتر به چشم میآید. آیا این اتفاق به خاطر ویژگیهای موضوع است یا دلایل دیگری داشته است؟
واقعیت این است که تا پیش از این کتاب، در حوزه گرافیک خبری و اطلاعرسان در ایران هیچ منبع فارسی در قالب کتاب موجود نبود. کتاب گرافیک خبری و اطلاعرسان اولین کتاب در این حوزه است. در این کتاب سعی شده است تا به طور گام به گام مباحثی مانند رسانه و گرافیک، اطلاع و خبر و سپس گرافیک اطلاعرسان، گرافیک خبری، کاربرد گرافیک خبری و اطلاعرسان، تفاوتهای این دو گرافیک، الزامات تهیه و تولید آنها، پیشنهادهایی برای کاربرد آنها و ... مورد بحث قرار گیرد. در پایان کتاب نیز سایتها و انجمنها، کتابها و نمونههای مفید معرفی شوند.
موضوع گرافیک خبری و اطلاعرسان، چنانچه پیش از این پیشینه علمی و ... در ایران بویژه در قالب کتاب وجود میداشت، قطعا کار من و دیگر نویسنده کتاب در این حوزه بسیار راحتتر میشد ولی هم موضوع، هم عدم وجود پیشینه و همچنین مبنای توافق صورت گرفته با دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها و نیز نظر نویسندگان، کتاب حاضر را شکل داد. با احترام به زحماتی که برای انتشار این کتاب کشیده شده است، به سهم خود معتقدم هیچ نخستینی بینقص نیست.
- یکی از ویژگیهای کتاب، وجود تصاویر زیاد از نمونههای داخلی و خارجی گرافیک خبری و اطلاعرسان در رسانههاست، استفاده از این تصاویر به خوبی با روح کلی کتاب مطابقت دارد، اما شاید اگر این تصاویر رنگی بود یا بعضی از نمونهها در قطع مناسبتر و بزرگتری منتشر میشد، به مخاطب این امکان را میداد که بهتر بتواند برای کارهای خود از این نمونهها الگو برداری کند یا ایده بگیرد. چرا این نمونهها تک رنگ و در قطع کوچک انتخاب شد؟
این کتاب متناسب با شرایط ناشر و چارچوبها و استانداردهای آنها چنین منتشر شده است. حتی طرح روی جلد نیز از همان استاندارد پیروی میکند. من تلاش کردم رنگ بندی جلد کتاب را حداقل طوری انتخاب کنم که قدری در راستای رسالت کتاب باشد.
در حال حاضر ترجمه کتاب «گرافیک اطلاعرسان ۲» نوشته آلبرتو کایرو را به یاری احمد اشرفی با همکاری انتشارات سروش از اسپانیایی به فارسی ترجمه کردهایم که این کتاب نیز بناست به زودی به صورت سیاه و سفید منتشر شود. اصل کتاب گرافیک اطلاعرسان ۲ که در اسپانیا منتشر شده نیز سیاه و سفید است و نیز فاقد سی دی خاص آثار و نمونههای برهم کنشی و متحرک است و تنها به ارایه آدرس و لینک آثار اقدام کرده است.
اگر بنا بود من در این خصوص تصمیمگیری کنم، هر دو کتاب را قطعا در ابعاد بزرگتر و نیز رنگی منتشر میکردم ولی هزینههای چاپ و برخی شرایط حاکم بر کار ناشران، نتایج دیگری را حاصل میکند. با توجه به مشکلات فعلی در حوزهی نشر و عدم شناخت ناشران به حوزهی گرافیک خبری و اطلاعرسان، تا همین حد نیز غنیمت است و من راضی و خوشحالم.
- گرافیک خبری را به سه دسته ایستا، متحرک و تعاملی (بر هم کنشی) تقسیم کردهاید. در توضیح این مطلب مشکلی پیش آمده است که در فضای مکتوب توضیح تعاملی (بر هم کنشی) سخت میشود چرا که اصولا این روش در فضای دیجیتال معنی پیدا میکند، آیا این امکان وجود نداشت که سی دی برخی از نمونههای مهم به همراه کتاب عرضه شود؟
گرافیک خبری و اطلاعرسان گونههای بسیاری دارند از انواع ایستا، متحرک، تعاملی (برهم کنشی)، چند رسانهای، ویدیویی، تلویزیونی، فیزیکال، تأتو و ... که در کتاب مورد بحث به چند نوع از انواع آن اشاره شده است. از این جمله، نوع متحرک و تعاملی است. کتاب «مالوفیخ» که سالانه توسط انجمن طراحی اخبار اسپانیا (SND) منتشر میشود و حاوی برترین حوزه گرافیک خبری و اطلاعرسان در جهان است، همین کاری را انجام میدهد که شما پیشنهاد کردید یعنی نمونههای اینترکتیو و متحرک را به صورت سی دی ارایه و آن را در جلد کتاب جاسازی میکند. شرایط حاکم بر ناشر، این امکان را با توجه به بار مالی (حداقل در دوره مورد توافق) در اواخر سال ۸۹، فراهم نمیکرد.
البته چنانچه اشاره شد، کتابی مانند گرافیک اطلاعرسان ۲ (منتشرشده در اسپانیا) نیز به جای سی دی به استفاده از ارایه دقیق لینک آثار اقدام کرده است. به جز نمونههایی که در کتاب گرافیک خبری و اطلاعرسان از سی دی مالوفیخ ارایه شده، تلاش شده تا لینک سایر آثار، در این کتاب به طور دقیق ارایه شود. ولی به هر تقدیر به همراه کتاب، اگر امکان انتشار سی دی آثار اینترکتیو میبود بهتر بود.
- یکی از نقاط قوت کتاب، تلاش برای آموزش روندهای طراحی و تهیه گرافیک خبری و اطلاعرسان است. اما بیشتر این آموزش محتوایی و تیتروار است. آیا برای آموزش عملی گرافیک خبری اصولاً بجز تجربه و عمل راهکار دیگری وجود دارد یا ممکن است کتابی دیگر بتواند به صورتی عملیتر و با تجربههای ایرانی و غیر ایرانی و درسنامهای این آموزش انجام شود؟
آنچه شما اشاره کردید، در جریان است که کمی در خصوص آن توضیح میدهم. پس از انتشار کتاب گرافیک خبری و اطلاعرسان، دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها، در شهریور ۹۳ دورههای گرافیک خبری و اطلاعرسان برگزار کرد که دورهای در نمایشگاه مطبوعات و دورهای برای بانوان خبرنگار افغانستان در همین راستا بود. بخشی از آموزشهای عملی در قالب این کارگاهها پیگیری میشود. همچنین کارگاههایی نیز در وزارت ورزش و جوانان، وزارت بهداشت، روابط عمومی سازمانهای مختلف نیز داشتهام. از طرفی کتاب گرافیک اطلاعرسان ۲ (که بناست سروش منتشر کند) نیز جزئیات بیشتری را در این خصوص ارایه میکند.
از سویی نیز، چند ماهی است که با مجله «مدیریت ارتباطات» همکاری دارم و در آن مجموعه مقالاتی با عنوان بصریسازی محتوا در ارتباطات را ارایه میکنم که در آن هر بار به نحوه طراحی یکی از ابزارهای ارتباطی، اصول و نحوهی تهیه آنها اقدام میشود. این مقالات کاملا تولیدی و بروز هستند و حاصل مطالعات روزانه من در این حوزه است. تا کنون مباحثی همچون رزومه، کارت ویزیت، کارت پستال، تقویم، بروشور، کاغذ کادو و بستهبندی مبتنی بر گرافیک اطلاعرسان در مجله مذکور مورد بحث قرار گرفته و در شماره بعدی نیز گرافیک اطلاعرسان تاتو و ابزارهای پوشیدنی به چاپ خواهد رسید که کلیه بحثها در این حوزه جدید هستند.
از آنجا که در مقطع دکترا بحث روزنامهنگاری بصری را در سطح بالاتر در حال پیگیری و تحقیق هستم، قطعا در تکمیل این کتاب و دیگر کتابهایی که در این فاصله منتشر خواهد شد، به لطف خدا پس از دفاع، نتایج تحقیقاتم را در قالب کتابی منتشر کنم که قطعا جنبههای کاربردی، بیش از گذشته در آن هویدا خواهد بود. ناگفته نماند که از سال ۹۰ من و همسرم آقای بهروز مظلومیفر، تیمی را در خبرگزاری نسیم در حوزه گرافیک خبری و اطلاعرسان ایجاد کردهایم که بنده مسئولیت این تیم را بر عهده دارم و تا کنون نیز قریب به ۵۰۰ اثر را در این حوزه تولید کردهایم.
- پرسش و پاسخ ایمیلی با افراد برجسته در زمینهی گرافیک مطبوعاتی یکی دیگر از نقاط قوت کتاب است. با این حال دستهبندی اطلاعات خیلی کوتاه و جدولی است. آیا این پرسشها برای چنین خروجی تنظیم شده بود یا پرسش و پاسخ مفصل بوده است؟ به چه دلیل این روش انتخاب شد؟
۴۰ دبیر سرویس و طراح حوزه گرافیک خبری و اطلاعرسان در سراسر جهان به سوالاتم در پایاننامه در قالب پرسشنامه و مصاحبه پاسخ داده بودند، برای این که راحتتر بتوان نظر آنها را مشاهده و مقایسه کرد، بهترین راه جدول بود که سعی شد این چارچوب در کتاب نیز رعایت شود. سعی شده تا در قالب این جداول، پاسخهای مربوط به هر سوال جدا ارایه شود که به راحتی کلیه آرای صاحبنظران قابل مقایسه و درک و بحث باشد. لازم به یادآوری است که جدول یکی از نمونههای گرافیک اطلاعرسان متنمحور است.
- به نظر میرسد با شرایط فعلی رسانههای ایرانی، حتی در صورت تمایل آنها کمتر امکان عملی اجرا و استفاده از گرافیک خبری و اطلاعرسان وجود داشته باشد. شما به عنوان محقق این حوزه، آینده این زمینه کاری روزنامهنگاری را در ایران چه طور ارزیابی میکنید؟
به آینده این نوع گرافیک در ایران امیدوارم، اما با شروطی. در سالهای ۸۶ و ۸۷ که در این خصوص کار پژوهشیام را آغاز کردم واقعا دریچه امید زیادی نبود. به جز همشهری که به طور جزیرهای کار میکرد و برخی طراحان که پس از توقف فعالیت روزنامه خورشید (در سال ۸۷) به طور جسته گریخته فعالیتهایی در این حوزه داشتند، بارقه امیدی نبود. ما هم که کارمان را در خبرگزاری نسیم آغاز کردیم و بخش گرافیک اطلاعرسان آن را در سال ۹۰ فعال کردیم، هنوز آن طور که باید بحث گرافیک خبری و اطلاعرسان پررنگ نشده بود. ولی در دهه ۹۰، گرایش به این نوع گرافیک با عنوان اینفوگرافیک شدت گرفت. در برخی آثار کار به جایی رسیده که حس میشود هر کس فتوشاپ را میداند میتواند یک طراح گرافیک خبری یا اطلاعرسان شود، ولی هرگز چنین نیست.
اگرچه ایران اکنون تب اینفوگرافیک گرفته و این تب سبب شده است تا در بسیاری زمینهها، آثار تولیدی در این حوزه از استانداردهای جهانی گاه فاصله گیرد و گاه آثاری در همین فضا تولید شوند که از حداقلها برخوردار نیستند. گرافیک اطلاعرسان و خبری یک کار کاملا تیمی است. در نیویورک تایمز اعضای تیم ۳۰ نفره هستند. کوچکترین تیمها در دنیا، زیر ۲ نفر نیستند. البته نوع رسانه، گستره فعالیت، توزیع و ... در این میان تعیینکننده است.
در ایران تعداد انگشتشماری از رسانهها دارای تیم گرافیک خبری و اطلاعرسان هستند و فرایند استاندارد جهانی در آنها رعایت میشود. گاه یک سازمان، اطلاعات مبهمی را به یک طراح میدهد و او نیز با یک تصویر و چند متن کار را خاتمه میدهد. به همین دلیل هنوز ما اتفاق جدی را در حوزهی گرافیک اطلاعرسان غیرچاپی در رسانههای ایران شاهد نیستیم و هنوز جسارت تولید گرافیک خبری حتی در نوع چاپی آن، آن طور که باید و شاید حس نمیشود.
با همه این احوال، تا حدودی گرافیک خبری و اطلاعرسان در ایران شناخته شده و تقاضا برای این حوزه ایجاد شده است. ارتقای آگاهی و سواد بصری مخاطبان و مدیران و نیز تلاش طراحان برای تولیدات بهتر، تولید کتابها و مقالات علمی در این حوزه، ورود گرافیک خبری و اطلاعرسان به حوزهی جشنوارههای مطبوعات و ...، برگزاری نمایشگاههای مختلف در این زمینه میتواند راهگشا باشد. این حرکتها خوب است ولی کافی نیست. چون با یک گل بهار نمیشود. نیاز به تلاشهای بسیاری در این حوزه ظاهرا نوپا در ایران است. هر چند نمونههای ابتدایی این نوع گرافیک در دهه ۳۰ و ۴۰ در ایران خلق و استفاده میشد.
- فکر میکنید در شرایط موجود چگونه میتوان این موضوع را به عنوان یکی از موضوعات مهم و کاربردی روزنامهنگاری حرفهای در اولویت مدیران رسانه قرار داد؟
من زمانی که از پایاننامه اولم دفاع کردم، با صراحت گفتم مدیران رسانههای ایران نسبت به حوزه گرافیک خبری و اطلاعرسان بیگانه هستند. هنوز هم معتقدم مدیران رسانه در ایران هنوز با این حوزه آشتی نکردهاند. پیوند این مدیران با این حوزه، به یاری طراحان آگاه و علاقهمند، این زمینه را فراهم میکند. علاوه بر این، تلاشهای وزارت ارشاد در قالب برگزاری دورههای ویژه مدیران رسانهها، جدی گرفته شدن این نوع گرافیک در جشنوارهها و حمایت از آن و ... میتواند زمینه را در این خصوص فراهم کند.
اگر رسانههای ما به این باور برسند که جهان آینده، جهان تصویری است و موفقیت از آن کسانی است که در حوزه روزنامهنگاری بصری قدمهای سریعتری برمیدارند، قطعا با درک ضروریات زمانی، بیشتر در این حوزه گام برمیدارند و به این مساله راغبتر میشوند. یک نمونه عینی، باور مدیران خبرگزاری نسیم به این حوزه از گرافیک است که اکنون گرافیک اطلاعرسان و خبری در این خبرگزاری به یکی از مزیتهای نسبی این خبرگزاری تبدیل شده است.
حتی در نمایشگاه مطبوعات نیز به عرضه بخشهایی از آثار تولیدی خود در این حوزه اقدام کرده و حتی بخشهایی از نمای داخلی این خبرگزاری به این نوع گرافیک اختصاص دارد. وقتی باور مدیریتی به گرافیک یا هر نوآوری جدیدی در حوزه روزنامهنگاری باشد نه تنها به آن رسانه و مخاطبان یاریرسانی اطلاعاتی میشود بلکه حوزههای نوین اطلاعرسانی و خبررسانی به ویژه از نوع بصری خدمت شایانی میشود. یکی از امیدواریهایم در حوزه روزنامهنگاری، اعتقاد بیشتر مدیران رسانه به روزنامهنگاری بصری و نیز بهرهگیری از روشهای نوین خبررسانی از بازی خبری، گرافیک اطلاعرسان و خبری تا دیگر روشهاست.
نظر شما