اسلام، برای از بین بردن چنین رفتار فردی و اجتماعی و جلوگیری از رشد آن به مثابه یک آنومی، «برابری انسانها» را به عنوان یک اصل مهم اسلامی و «تقوی» را شاخص آن قرار داد. با چنین رویکردی، اسلام، هیچگاه ملتها و یا زبانهای گوناگون را نفی نکرد، اما ناسیونالیسم افراطی را یک رویکرد ناشایست و نژادگرایی را یک امر ضداسلامی خواند و راه دوری از این بیماری اجتماعی را «برابری انسانها» از هر جنس و رنگ و نژاد و احترام به «انسان» در شرایط عام خود دانست.
حادثه تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده، بیش از آنکه به مثابه یک اقدام ناشایست و شنیع بین دو فرد تلقی شود، در سطح کلان، مسأله ناسیونالیسم و نژادپرستی را به شکل کور و در برخی موارد با احساسات تند و غیرعقلانی و به دور از منطق برجسته نمود.
ملت ایران، ملت متمدنی است که با اسلام آوردن، تمدن آن متعالی، هدفمند و الهی شد. مهمترین شاخصه این ملت، فهم بلند و منطق استوار آنها است که توانست ادبیات اسلامی را در حوزههای مختلف خود غنیتر کند و اتفاقاً بیشتر اندیشمندان بزرگ مسلمان آن، به زبان عربی سخن گفتند و کتابهای خود را با این زبان به نگارش در آوردند.
در هیچ برههای از تاریخ اسلامی، علی رغم اینکه برخی از دولتهای گذشته در جهان اسلام، کشتارها و جنایتهایی مرتکب شدهاند، اما هیچگاه حتی یک اندیشمند ایرانی و یا جامعه اسلامی ایران آن زمان، این رویدادها را به عنوان تقابل عرب و عجم ندانسته و واژه «عربستیزی» کمترین جایگاهی در میان ادبیات ما داشته است. حادثه فرودگاه جده نیز، به دلایل فراوان، نباید به عاملی برای گسترش «نژادپرستی» و «عربستیزی» در جامعه اسلامی ما که خود در بخشهایی از تاریخ قربانی اینگونه رویکردها بوده است، بدل شود.
1 -اصولاً نژادپرستی هیچ جایگاهی در اسلام ندارد. قرآن کریم به زبان عربی است. پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) ما همگی در جامعه عربی و در منطقه حجاز که امروز عربستان سعودی بخش مهمی از آن را تشکیل میدهد، متولد شدهاند و به زبان عربی سخن گفتهاند.
عشق و علاقه ایرانیان به خاندان اهل بیت (ع) تا آنجا پیش رفته است که هیچگاه این وابستگی عربی، به مثابه یک امر «جداکننده فرهنگی و اجتماعی و دینی» تلقی نشده است، بلکه به عاملی پیوند دهنده و همدلکننده فرض شده است.
2 -بیداری اسلامی در جهان اسلام که عمدتاً در جهان عرب است، در عشق و علاقه آنان به حضرت امام خمینی (ره)، انقلاب اسلامی و ملت ایران ریشه دارد.
شکلگیری این بیداری خود بزرگترین نشانه طرد تفکر «ایرانستیزی» است که استکبار جهانی و ایادی آنها در منطقه، در تلاش است که آن را به یک «ویژگی عمومی جوامع عربی» تبدیل کند. جنگ صدام علیه ایران، خود بزرگترین توطئه در همین جهت بود که با شکست نهایی روبهرو شد.
3 - ایران ما از اقوام مختلف و از جمله قوم عرب تشکیل شده است که تعهد همه آنان به نظام اسلامی، رهبر معظم انقلاب و دولت جمهوری اسلامی هیچگاه کمرنگ نشده است.
طرح شعارهای «نژادپرستانه مبتنی بر عربستیزی» وحدت اجتماعی کشور را نشانه میرود و جریانی نامقدس برای دور کردن اقوام ایرانی از همدیگر و توطئهای بزرگ برای گسترش کینه و انتقامجویی در میان ایرانیان است که البته مردم هوشمند ما آگاهند به دستها و نیتهای پنهانی که در صدد آسیب رساندن به وجهه دین و اخلاق و وحدت ایرانیان هستند.
4-جداسازی مسائل اجتماعی از یکدیگر و ارزیابی اقداماتی که توسط افراد، جوامع و دولتها در همه سطوح صورت میگیرد، باید به شکل منطقی، به دور از احساسات تند با توجه به مصالح ملی، آیندهنگری و مهمتر از آن بر اساس اصول مسلم اسلامی صورت گیرد.
تجربه جامعه ما در بحرانهای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی همیشه به گونهای بوده است که سربلند از همه تجربهها برخاسته و توطئههایی که در تلاش بودهاند که بدنه جامعه اسلامی را در دام تفرقه بیندازد، را در نطفه خفه کرده است.
5-آنچه در فرودگاه جده اتفاق افتاد، حتی اگر به شکل برنامهریزی شده انجام گرفته باشد، بیش از آنکه بخواهد احساسات ملت ایران را جریحهدار کند (که بشدت جریحهدار کرده است)، اهداف مهمتری را نشانه رفته است که آثار آن در گونههای مختلف «عربستیزی»، «دینستیزی»، «حجستیزی»، «قومستیزی» و برجستهسازی نوعی از «نژادپرستی ایرانی» و «بازگشت به جاهلیت غیراسلامی» تجلی یافتهاست که میتواند در سطح کلان خود، نوعی از گسترش درگیری ایران با همسایگان عرب، دورکردن قوم عربزبان ما از انقلاب و جامعه ایران را هدف گرفته باشد و بالاخره به شکست کشاندن «دیپلماسی تعامل با جهان» و بویژه کشورها و ملتهای منطقه را در نظر داشته باشند که سیاست مهم دولت تدبیر و امید بوده است و آثار موفقیتهای آن در دوران این دولت تا اندازه زیادی دیده شده است.
6-ایستادگی و استقامت ایران بر اهداف خود در پرونده هستهای، کشتار بیرحمانه ملت مسلمان یمن توسط عربستان، موفقیتهای بهدست آمده در همکاری ایران و عراق در شکست دادن داعش و راندن آنان از مناطق مختلف و بسیاری از حوادث مهم جهانی و منطقهای، جامعه ایران اسلامی و به طور کلی جهان اسلام را با حقانیت انقلاب اسلامی، حمایت جمهوری اسلامی از جوامع اسلامی، ایستادگی نظام اسلامی و رهبری آن در کنار ملتهای مظلوم و تلاش برای حل مشکلات آنان، آشناتر و آگاهتر کرده است و در مقابل آن وابستگی برخی از رژیمهای عربی و منطقه به استکبار جهانی، بیرحمی و استبداد برخی از حکام منطقه و فساد و تباهی آنان را برملا کرده است که خود دستاوردهای مهمی برای جوامع اسلامی منطقه به شمار میروند.
حادثه جده، در برابر همه آنچه گفته شد در تلاش بوده است که جوامع اسلامی، بویژه جامعه اسلامی ایران را از وضعیت کنونی جهان و منطقه دور کند و آن را درگیر حرکتهای نژادپرستانه در اشکال عربستیزی و غیره سازد و به خیال خام خود به وجهه دین، اخلاق و ملیت ایرانیان آسیب رسانند.
7 -قطعاً تجربه عمیق اجتماعی و سیاسی از آنچه در این زمینه در فرودگاه جده اتفاق افتاده است، میتواند به یک آزمایشی بزرگ برای ملت و فرهنگ ما بدل شود که از سویی میتواند جدیت رژیم عربستان را با اقدام فوری در محاکمه عاملان آن حادثه نشان دهد، همچنین ایستادگی دولت در پیگیری این حادثه و دفاع از حقوق ملی را به نمایش درآورد و مهمتر از همه توطئه «عربستیزی» و گرایش به رویکرد «نژادپرستی» را با اخلاق بلند و فهم عمیق جامعه ایرانی با شکست روبهرو سازد.
نظر شما