یکشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۸:۲۳
۰ نفر

همشهری آنلاین: می‌توان ذهن‌ خود را برای جلوگیری از خرید‌های غیر ضروری و لازم برنامه‌ریزی کرده و تمرین داد تا در دام ترفند‌های تبلیغاتی فروشندگان گرفتار نشوید.

خرید

اگر شما همبه نوعی بهم ریختگی ذهنی و تصمیم‌گیری نامناسب، هنگام خرید دارید و در گروه افرادی قرار دارید که چند ساعت بعد از خرید دچار پشیمانی می‌شوند؛ این مقاله به شما کمک خواهد کرد که پیش از آن که وارد فروشگاه شوید ذهن خود را به طرز صحیح برنامه‌ریزی کنید تا بتوانید با وسوسه خریدهای غیر ضروری مقابله کنید.

البته منکر این حقیقت نمی‌توان شد که برخی از افراد حتی زمانی که به قصد خرید یک جنس خاص به بازار می‌روند، در دام جاذبه‌های فروشگاه‌ها شده و با انبوهی از خریدهای غیر ضروری به خانه باز می‌گردند.

نکته دیگر این است که حتی گاهی اوقات خرید کردن، جدا از  موضوع نیاز، به عنوان عملی آرام‌کننده و پرنشاط باعث شادی و شعف و آرامش اغلب افراد می‌شود. حال چگونه می‌توان افسار ذهن خود را هنگام هیجان و جاذبه خرید بخصوص در خریدهای غیر ضروری به دست گرفته و ان را مدیریت کرد.

جای تعجب ندارد که فروشنده‌ها برای جذب مشتریان و تبدیل کردن کالای‌شان به پولی که در جیب شما جا خوش کرده است، از انواع ترفندها استفاده می‌کنند و مغز شما نیز به صورت ناخودآگاه در مسیری که برایش طراحی شده است، حرکت می‌کند.

هرچند، مسئله فراتر از ترفندها و شیرین زبانی‌های گفتاری است. گاهی فروشگاه‌ها چه از نظر دکوراسیون کالاها، رنگ، ریتم و هماهنگی چیدمان، بسته‌بندی‌های جذاب و ... به گونه‌ای تاثیر روانی ایجاد می‌کنند که موجب افزایش هزینه‌ها و خالی کردن جیب شما می‌شوند.

در حقیقت آنان با بازی‌ها و ترفندهای تبلیغاتی حواس و ذهن شما را به مقصد مطلوب خود می‌کشانند. ترفندها و بازی‌های تبلیغاتی چون:

رنگ: طراحان فروشگاه‌ها از تاثیرات رنگ بر ذهن مشتریان جهت ایجاد یک چشم‌انداز جذاب و چشم‌نواز برای محصولات خود استفاده می‌کنند. این رنگ‌آمیزی حتی در برچسب‌های قیمت نیز با درایت خاصی استفاده می‌شود.

غرفه‌هایی که با برچسب‌های قیمت قرمز رنگ مشخص شده‌اند، غالبا برای مشتریان تشویق کننده هستند. بنابراین در تبلیغات و علامت‌های فروش و یا حراج از رنگ قرمز استفاده می‎شود. پس زمانی که در فروشگاه قدم می‎زنید با دیدن رنگ قرمز آگاه باشید که هدف تاثیرگذاری بر روی مغز شما است و ضرورتی ندارد که به انگیزه تبلیغاتی خرید یک جنس غیر ضروری و لازم تن دهید.

مسیر پرمانع: فروشگاه‌ها با چیدمان برنامه‌ریزی شده شما را وادار می‌کنند که برای رسیدن به اقلام مورد نیاز خود از بین قفسه‌های خرت و پرت‌های غیر ضروری عبور کنید. پیش از آن که وارد فروشگاه شوید یک لیست از اجناس مورد نیاز خود تهیه کنید و تمام توجه خود را متوجه لیست مورد نظر کنید.

ذهن خرید کردن

عامل لمسی: فروشگاه‌ها برای فروش کالاهای خاص، آنها را در محلی مناسب و در دسترس قرار می‌دهند هم‌چنین به نحوی برنامه‌ریزیکرده‌اند که، شما برای لمس این کالاها ترغیب شده و لمس‌شان کنید.

با اطلاع از این ترفند، دست نگهدارید! چرا که به محض این که شما کالایی را انتخاب می‌کنید و آن را در دست می‌گیرید مغز شما به صورت ناخودآگاه تسبت به آن جنس احساس مالکیت می‌کند و بنابراین احتمال زیادی وجود دارد که  آن را بخرید. به عبارتی دل کندن از آن برایتان دشوار خواهد شد. بنابراین زمانی که برنامه‌ای برای خرید آن جنس ندارید از برداشتن و حتی امتحان کردن آن نیز خودداری کنید.

رایحه و موسیقی: زمانی که شما در یک فروشگاه قدم می‌زنید شنیدن یک موسیقی کلاسیک و خاطره‌انگیز می‌تواند برای شما هیجان‌انگیز و آرامش‌بخش باشد و دیدی مثبتی در شما ایجاد کند. رایحه دلپذیر و آهنگ آشنا موجب حس راحتی و صمیمت می‌شود و این ترکیبی خطرناک برای تسخیر مغز شما راه اندازی شده است.

شاید با خرید آنلاین بتوان از این ترفندها در امان بود. اگرچه در خریدهای حضوری هم آگاهی از این نکات و ترفندها می‌تواند به شما کمک کند که آگاهانه‌تر تصمیم‌گیری کنید.

بعد از مرور این نکات تاثیر گذار نمی‌شود فروشگاه‌ها و فروشنده‌ها را مورد سرزنش قرار داد و انتظار داشت که آنها به گونه‌ای دیگری عمل کنند! تبلیغات و روانشناسی مشتریان به عنوان بخش جدایی‌ناپذیر حرفه آنها است. آن‌چه اهمیت دارد آگاهی ما از روند این تاثیرگذاری است که کمک می‌کند که تسلیم وسوسه‌های هیجان‌انگیز خرید قرار نگیریم.

به عنوان مثال زمانی که شما برچسب تخفیف یا حراج را بر روی جنس یا کالایی می‌بیند، تمایل ذهن شما به پذیرش و تایید باعث می‌شود که شما مقایسه‌ای بااطلاعات پیشین ذهن خود انجام دهید. در حقیقت این کاهش قیمت شما را متقاعد می‌کند که صرف‌نظر از این که شما نیازی به کالای مورد نظر ندارید، ولی به علت شرایط خوب خرید، اقدام به خرید آن می کنید و بدین ترتیب شما تسلیم داده‌های خارجی و یا ترفند‌های تبلیغاتی شدید.


هنگام خرید، ذهن خود را باز بگذارید، و در مورد خرید کالاهای حراجی یا تخفیف‌دار تحقیق کنید و بپذیرید گاهی خرید این اجناس حتی در شرایط فعلی هم اشتباه است!

طعمه‌گذاری؛ تکنیک معمول دیگری است که در بیشترفروشگاه‌ها استفادهمی‌شود. این ترفند یا طعمه‌گذاری به این شکل است که محصولات همسان را در کنار هم قرار می‌دهند و در این میان یک کالا یا محصول خاص را در شرایط مشابه قیمت پایین‌تری می‌گذارند!

بنابراین حتی اگر شما به این محصول خاص احتیاجی هم نداشته باشید با این دید که در معامله‌ای سودآور قرار گرفته‌اید، تشویق یا ترغیب شده و در دام این ترفند افتاده، محصول مورد نظر را خریداری می‌کنید.

یادآوری می‌کنیم که این ترفندها جز جدایی ناپذیر و نوعی فرایند خرید و فروش کالا در سراسر جهان است و آگاهی و تحقیق‌های لازم پیش از خرید می‌تواند به شما کمک کند که در دام این ترفندها گرفتار نشوید.

ذهن خرید کردن

 لیست داشته‌های خود را تهیه کنید!

با توجه به توضیحات بالا  دریافتید که هنگام خرید در مقابل چه ترفندها و دام‌هایی تبلیغاتی قرار می‌گیرید. حال زمان تغییر و هوشیاری شما است. برای خودداری از خرید کالا و محصولات غیرضروری در ابتدا باید مشخص کنیم که چه کالایی برای ما غیر ضروری است.

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که به فروشگاهی بروید و مثلا با دیدن قفسه شوینده‌ها و پاک کننده‌های حراجی و تخفیف‌خورده از خود بی‌خود شوید، هر چه فکر می‌کنید به یاد نمی‌آورید که در خانه کدام یک تمام شده و در حقیقت دید مناسبی از موجودی کالا در خانه خود ندارید و در نتیجه سبد خود را از انواع شوینده‌ها پر می‌کنید. بنابراین پیش از رفتن به خرید علاوه بر لیست خرید شما نیاز به یک لیست موجودی کالا هم دارید.

شاید لیست کردن تک تک داشته‌ها در خانه یا محیط کار خود کمی مضحک،سخت و زمان‌بر باشد؛ اما برای برنامه‌ریزی ذهن برای خرید مناسب شما نیاز به اطلاعات کامل از داشته های خود در خانه دارید. این تمرین هدفمند به راحتی برای شما مشخص می‌کند که چه خریدهایی برای شما ضروری و چه خریدهایی غیرضروری است. بنابراین تکلیف شما اینجا مشخص می‌شود.

هنگام لیست کردن داشته‌هادو نکته مهم را در نظر بگیرید؛ اول این که با خودتان صادق باشید و در تهیه لیست سلیقه‌ای و هیجانی عمل نکنید و دوم این که قفسه‌های خالی را از قلم نیاندازید و کمبودها را هم درج کنید تا یک موجودی کالای قابل استناد داشته باشید.

الگوی دسته‌بندی داشته‌ها

کالاهایی که نیاز دارید: کالا و محصولاتی که نیاز دارید هر روز تهیه کنید. مواردی مانند شیر، روزنامه، نان، آب که اغلب به صورت روزانه خریداری می‌شوند.

محصولات و کالاهایی که گاهی اوقات نیاز دارید: شما به این کالاها به صورت روزمره احتیاج ندارید اما میزان استفاده شما از این محصولات تقریبا الگوی منظمی دارد. مثل انواع شوینده‌ها،برنج،گوشت،مرغ و...

آنچه که دوست دارید، داشته باشید: این موارد کالای مورد نیاز شما نیستند، اما می‌خواهید که آنها را داشته باشید. کمی فکر کنید؛ هر کس به اقتضای زندگی خود مواردی از این خواسته‌ها را می‌تواند، طبقه‌بندی کند.

محصولات و کالاهای غیر ضروری: کالاهایی هستند که شما دلیل خوب و کافی برای داشتن آنها در خانه خود ندارید. در کمد لباس اغلب افراد لباس‌هایی هست که هرگز پوشیده نشده‌اند و البته شاید هرگز پوشیده نشوند و یا هدایایی که از انها خوشتان نیامده است و یا مواردی که خریده‌اید ولی هرگز ضرورتی برای استفاده پیدا نکردید و...

حال با این دسته‌بندی شروع می‌کنیم. محصول و کالاهایی که نیاز روزانه شما هستند در سبد خرید شما جایگاه خاص خود را دارند و فعلا مد نظر ما نیستند. اجازه دهید از کالاها و محصولات دسته آخر هم خداحافظی کنیم و توجه خود را بر روی دو دسته دیگر متمرکز کنیم.

 برنامه‌ریزی ذهنی را بر روی کالاهایی که "گاه‌ به گاه به آنها نیاز داریم"و نیز کالاهایی که "خواسته‌های خود شما" هستند، انجام می‌دهیم.

حال با در نظر گرفتن مواردی که در این دو دسته آمده است برای هر یک از اقلام به سه سوال زیر پاسخ دهید:

  • آخرین باری که از این کالا استفاده کرده‌ام چه زمانی بوده است؟
  • چه زمانی دوباره از این کالا استفاده خواهم کرد؟
  • آیا این کالا می‌تواند موجبات شادی مرا را فراهم کند؟

با خود رو راست باشید به خصوص در مورد کالاهایی که مورد نیاز شما نیست و در دسته خواسته‌های شما قرار گرفته است. در واقع شما بدون داشتن آن‌ها هم به راحتی می‌توانید زندگی کنید. تنها چیزی که به خریدن و داشتن این نوع کالا‌ها اهمیت دارد، شادی است که از مالکیت آنها در شما ایجاد می‌شود!

بنابراین شادی و رضایت شما دلیل خوب و کافی برای آن است که این کالاها در دسته چهارم قرار نگیرند. در نقطه مقابل شاید زمانی که به این سه سوال پاسخ می‌دهید،شاید متوجه شوید که آن نوع کالا دیگر برایتان لذت‌بخش نیست و به همین دلیل آن را به دسته چهارم منتقل می‌کنید.

بعد از توضیحات و این طبقه‌بندی باید کمی فکر کرده و دست به کار شوید. وقت آن است که انباری‌ها و کمدهای خود را خلوت کنید. شکستن برخی عادت‌های قدیمی موجب می‌شود از در هم ریختگی موجود در زندگی رها شوید و زندگی ما برای پذیرش ایده‌های نو و کارآمد آماده شود.

بنابراین هر چه زودتر از شر نگهداری موارد دسته چهارم خلاص شوید. می‌توانید برخی از آن‌ها را بفروشید، اهدا کنید و یا به عنوان زباله جلوی در بگذارید. قبل از این‌که خود را خلاص کنید پیشنهاد ما این است که اگر دوست دارید از این داشته‌های اضافی عکس گرفته و برای خود نگهدارید. این گونه همواره در یاد شما خواهند ماند.

ذهن خرید کردن

یک بررسی اجمالی نشان خواهد داد که شما چه میزان هزینه و زمان را صرف محصولات و کالاهایی کرده‌اید که حال دور انداخته‌اید!

دوباره به سراغ لیست غیر ضروری‌ها بروید و در کنار هر کالا مبلغی را که برای خرید آن پرداخت کرده‌اید بنویسید معمولا یکسری از کالاها هدیه‌هایی بودند که مورد استفاده شما قرار نگرفته‌اند و هزینه آن‌ها صفر می‌شوند و هم‌چنین ممکن است هزینه اقلامی را که خودتان سال‌ها پیش خریده‌اید را به یاد نیاورید. مشکلی نیست، تا آن‌جا که ذهن‌تان و فاکتورها و حساب‌های بانکی به شما کمک می‌کنند، هزینه‌ها را یادداشت کنید. مطمئنا متوجه خواهید دید که مجموع هزینه‌ها مبلغ قابل‌توجهی است.

حالا این لیست  با آن ارزش مالی دور‌انداختنی‌ها را به عکس‌هایشان ضمیمه کنید. این لیست و عکس‌ها، قطعا دید بهتری برای خرید دوباره به شما خواهند داد.

البته فراموش نکنید که هزینه‌ای که شما پرداخت کرده‌اید بیش از این‌ رقمی است که شما بدست اورده‌اید! شما برای خریدن و نگهداری این کالاها زمان صرف کرده‌اید، زمانی که می‌توانستید در مسیر مفیدتری از آن استفاده کنید.

همچنین در شرایط و زندگی‌های کنونی گاه برای نگهداری این کالاها هزینه فضا پرداخت کرده‌اید. حتی شاید دردسر جابجایی آنها را در هنگام اسباب‌کشی‌های سالانه به جان خریده‌اید و پول بار اضافه را پرداخت کرده‌اید.

حتما به لیست خود زمان‌های صرف‌شده و البته به نوعی تلف‌شده را اضافه کنید. پر واضح است که برآورد زمان تخمینی است و علاوه بر مدت زمانی که صرف رفت و آمد و خرید و انتقال کالا شده است، باید مدت زمان برنامه‌ریزی و فکر به خرید را نیز اضافه کنید. مجموع مدت زمان تلف‌شده را نیز به عکس‌ها ضمیمه کنید و البته آنالیز کنید که در این زمان‌ها چه کارهای مفیدی می‌توانستید، انجام دهید.

البته هدف از این تمرین آن نیست که شما حس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید و خود را بابت آن‌چه گذشته است سرزنش کنید. شاید کمی زیادروی کرده باشم، اما باید  ذهن شما را متوجه این مسائل و انچه که ناخوداگاه انجام می‌دهید، می‌کردم.

البته این تنها گذاشتن اطلاعات و داده‌ها در کنار هم است که به شما کمک می‌کند تا آگاهانه‌تر تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی کنید.

در واقع با به دست آوردن یک دید کلی، حال برای خریدهای آینده به گونه‌ای برنامه‌ریزی کنید که این آخرین تصویر شما از اقلام غیرضروری باشد.

حال بیایید لیستی از موارد غیرمالی که باعث خوشحالی شما می‌شوند، تهیه کنید. حتما می‌دانید که در کنار مواردی که هر روز بابت شادی و لذت خود خریداری می‌کنید، موارد و چیزهای شادی‌بخشی هم وجود دارند که نیاز به پرداخت هزینه ندارند.

وقت آن رسیده که در کاغذ جداگانه‌ای موارد غیرمادی که شما را شاد می‌کنند را حتی از لبخندی محو گرفته تا شادی که شما را به هیجان و وجد می‌اورد، لیست کنید.

حال به لیست خود نگاه کنید، چیزهایی که نوشته شده اغلب انگیزه و محرک‌های اصلی زندگی شما هستند. چیزی که شما به امید آن هر صبح از خواب بیدار می‌شوید و به امید آن زندگی می کنید و حتی خرید می‌کنید!

بهترین مکان برای نگهداری این لیست کیف پول شماست. هر گاه قصد خرید اقلام غیر ضروری را داشتید نگاهی به این لیست بیندازید. این لیست به شما یادآوری خواهد کرد که که برای شاد بودن به اندازه کافی بهانه‌های غیرمادی دارید و نیازی به خرید کالاهای غیرضروری برای شاد شدن ندارید.

بعضی اوقات سعی کنید، برای به دست آوردن چشم‌انداز بهتری در زندگی، زمان خود را  دور از مشغله‌های مادی در طبیعت و کیان گیاهان بگذرانید.

اگر در حال تجربه کردن روزهای سخت زندگی هستید، جدا شدن از محیط روزمره و گذراندن کوتاه زمانی در طبیعت می‌تواند موجب آرامش روحی شما شود. حتی به شما کمک می‌کند که مسیرهای جدیدی برای عبور و حل مشکلات پیدا کنید.

نیازی نیست برای فرار از ناراحتی به داخل فروشگاه‌های پر زرق و برق بروید. تا به بهانه تلف کردن وقت و یا فراموش کردن تنهایی خود در دام‌ دیگری چون ترفندهای تبلیغاتی فروشگاه‌ها بیندازید.

حتی اگر خرید به عنوان بخشی از کار روزانه و به عنوان یک تفریح برای مقابله با خستگی‌های کاری دست از سر شما بر نمی‌دارد، این عادت جدید یعنی جدا شدن از محیط شهری و گذراندن اوقات فراغت در پارک‌ها به جای فروشگاه‌ها، پیاده‌روی و ورزش در زمان‌های ناراحتی و تنهایی، کمک می‌کند که راحت‌تر از این عادت پر هزینه خلاص شوید.

در حقیقت آنچه که باید بیاموزید این است که شما برای گذراندن زمان‌های خوب، شاد و داشتن رضایت در زندگی نیاز به خرید کردن، ندارید. بنابراین شادی خود را به خرده‌ریزهای فروشگاه‌ها گره نزنید. اگر این واقعیت را درک کنید، کم‌کم انگیزه و هیجان شما برای خرید کم‌رنگ  و کم‌رنگ‌ترخواهد شد.

اما تا پیش از رسیدن به این ادراک که می‌دانیم رسیدن به این مرحله بسیار سخت است. یک تمرین ساده دیگر نیز می‌توانید انجام دهید. برای این تمرین باید زمانی که برای پیاده‌روی از خانه بیرون می‌روید و در واقع نیت خرید کردن ندارید، بهتر است کیف پول خود را با مبلغی اندک با خود ببرید تا در کل مسیر پیاده‌روی در مقابل وسوسه مغازه‌ها و فروشگاه با توجه به نداشتن پول کافی در کیف خود برای خرید از تمرین بالا "آیا باید این را بخرم؟"استفاده کنید.

زمانی که کالایی را برای خرید انتخاب می‌کنید با استفاده از این تست می‌توانید مطمئن شوید که این کالا برای شما مورد نیاز و ضروری است یا جز کالاهای غیرضروری است.

بنابراین در هنگام خرید هر کالا باید به تعدادی سوال مشخص، پاسخ دهید، این سوال‌ها بسته به شخصیت و عادات خرید شما می‌تواند، متفاوت باشد.

به عنوان مثال می‌توانید از این سوال‌های نمونه برای خود الگوبرداری کنید:

  • آیا این کالا در برنامه خرید من قرار دارد؟
  • آیا این کالا در روزهای آینده به لیست کالاهای غیرضروری من اضافه نخواهد شد؟
  • چه چیز در این کالا سبب انگیزه خرید شده است؟
  • آیا این کالا با بودجه و سبد خرید من همخوانی دارد؟
  • چرا این کالا را می‌خواهم یا چرا به آن نیاز دارم؟
  • آیا فضای لازم برای حفظ و نگهداری این کالا را دارم؟
  • آیا این کالا در سه یا شش ماه آینده مورد استفاده من قرار می‌گیرد؟

در پاسخ دادن و تحلیل این سوال‌ها به داده‌ها و اطلاعاتی که در مراحل قبل جمع‌آوری کرده‌اید، برگردید و یکبار دیگر به آن عکس‌ها لیست‌ها، اعداد و ارقام نگاه کنید. نگاه منطقی!

طراحی این سوال‌ها به تجربه‌های قبلی و شناخت شما از خود و از وضعیت خریدهای قبلی خود بستگی دارد. مثلا اگر شما اغلب پس از خرید کردن دچار پشیمانی می‌شوید، پیش از خرید با طراحی این گونه سوال‌ها مطمئن شوید که کالا همان چیزی است که می‌خواهید و مطابق با سلیقه، بودجه و مورد مصرف شما است.

همه افراد علایق و سلایق خاص خود و به سبب آن نقاط ضعفی هم در خرید کردن دارند. اگر نقطه ضعف شما خرید آخرین تکنولوژی‌های روز است و عادت دارید هر چند ماه گوشی و یا وسایل الکترونیکی خود را عوض یا به روز کنید! پیش از خرید از خود بپرسید که گوشی همراه شما چه مشکلی دارد؟ و یا خرید این تکنولوژی جدید کدام مشکل شما را حل خواهد کرد؟ چه مدت با این گوشی جدید شاد خواهم بود؟ و...

البته این آزمون و این سوال‌ها یک چالش ذهنی است. پس به عنوان یک رفتار که بهتر است کم‌کم به عادتی مفید برای همه افراد تبدیل شود، این است که پیش از خرید هر کالایی این آزمون ذهنی را چندین بار انجام داده و تکرار کنید.

تاخیر انداختن در خرید کالا

روش و تکنیک به تاخیر انداختن در این امر خرید نیز بیسار کارایی دارد. وقتی کالایی را انتخاب می‌کنید، انگیزه و هیجان داشتن آن کالا اغلب موجب می‌شود که بدون تحلیل و فکر آن کالا را بخرید. در صورتی که اگر خرید را کمی به تاخیر بیاندازید، خواهید دید که این شور و هیجان کم‌کم فروکش کرده و شاید دیگر علاقه و انگیزه‌ای برای خرید ان کالا نداشته باشید.

با استفاده از قدرت تاخیر انداختن، حال، شما می‌توانید فکر کرده و خواسته خود را تحلیل کنید. با این تحلیل و اندیشیدن منطقی است که متوجه خواهید شد که آیا خرید این کالا ضروری و مورد استفاده شما است یا خیر؟! استفاده از تکنیک به تاخیر انداختن "خرید" درنهایت موجب می‌شود که خطر خریدهای غیرضروری کاهش یابد.

کلید آموزش صحیح مغز شما زمانی که درگیر هیجان و وسوسه یک خرید شده است، به تاخیر انداختن آن خرید است. زمانی که در فروشگاه در گشت و گذار هستید و مجذوب کالایی می‌شوید که در لیست خرید شما نیست، اولویت خود را پیدا کردن کالاهایی کنید که در لیست خرید خود قرار داده‌اید.

همچنین زمانی که در فروشگاه قدم می‌زنید و هر بار که جذب کالایی می‌شوید، تمرین "آیا باید این را بخرم؟" را در ذهن خود مرور کنید و بعد بودجه و فهرست اجناس غیرضروری را از نظر بگذرانید. احتمال بازگشت شما برای خرید کالایی که در لیست شما نبوده و شما را مجذوب کرده بود به صورت چشم‌گیری کاهش خواهد یافت.

حتی اگر دوباره برای خرید آن کالا به قفسه مورد نظر برگردید، اشتیاق شما برای خرید کمتر شده و حالا منطقی‌تر می‌توانید فکر و انتخاب کنید.

همچنین اگر عادت به خریدهای آنلاین دارید برای اجتناب از خرید غیرضروری می‌توانید از پشت میز کار خود بلند شوید و یا تلفن همراه خود را در جیب‌ گذاشته و بعد خود را به صرف یک میان وعده ساده یا قدم زدن چند دقیقه‌ای دعوت کنید.

خواهید دید که چقدر تمایل و انگیزه شما برای خریدکاهش خواهد یافت. در ادامه برای جلوگیری از خریدهای آنلاین غیرضروری می‌توانید مراحل خرید را برای خودتان دشوارتر کنید.

  • فروشگاه‌های آنلاین را در زمان‌هایی که از لحاظ روحی ضعیف هستید، نظیر زمان‌هایی که غمگین یا عصبانی، گرسنه، افسرده و تنها هستید، بلاک کنید یا از لیست علاقه‌مندی‌های خود حذف کنید.
  • اطلاعات اعتباری و شماره حساب بانکی خود را در سایت‌های خرید یا سرویس‌های فروشگاهی ذخیره نکنید.
  • نکته آخر اینکه باید در هنگام وسوسه خرید‌های غیرضروری "جایگزینی ناخودآگاه" را به خاطر داشته باشید. جایگزینی ناخودآگاه وقتی رخ می‌دهد که شما زمانی را که صرف کارهای موردعلاقه‌ خود می‌کردید را کاهش دهید.

اگر شما به صورت دایم زمانی را که برای کارهای دلخواه‌تان صرف می‌کردید، کاهش دهید، به تدریج کمبود آنها را احساس خواهید کرد.

برای مثال: وقتی هر روز به صورت معمول کاری می‌کنید تا زمانی برای بودن با خانواده داشته باشید، متوجه می‌شوید که جای چیزهای دیگری که دوست دارید، خالی است.

اگر این اتفاق روزهای متوالی تکرا شوند، ممکن است دل‌تان شدیدا برای کارهایی که دوست دارید، انجام دهید مانند؛ مطالعه، ورزش تنگ شود، یا شاید برای گپ زدن و سرگرم شدن با دوستان‌ خود دلتنگی کنید.در این موقع چه اتفاقی‌ می‌افتد؟

اتفاقی که می‌افتد این است که ذهن شما شروع به جایگزینی می‌کنید. به عبارتی هنگامی که نمی توانید و یا شرایط به گونه‌ای است که برای مطالعه کتابی که دوست دارید، وقت کافی ندارید، در اندک زمان باقی مانده به دنبال جایگزین‌هایی برای پر کردن آن وقت اندکخواهید بود که راحت‌ترین آن به احتمال زیاد پول خرج کردن است.

البته حتما چیزهای بسیاری در زندگی هر فرد وجود دارد که می توانند آنها را جایگزین این وقت‌های کوتاه خالی کنند و نیازی نیست که اینگونه فرصت‌ها رو با خریدهای غیرضروری و هدر دادن پول پر کنند.

به همین دلیل همیشه با صرف وقت کافی برای چیزهایی که دوست دارید، خودتان را به اندازه کافی خوشحال و سرگرم کنید تا دیگر ناخودآگاه شما شروع به پر کردن فضاهای کوچک خالی با خریدهای غیر ضروری نکند.

از پول، پول بسازید!

زمانی که ذهن خود را برنامه‌ریزی می‌کنید که از خریدهای غیرضروری دوربماند، به تدریج پول‌ بیشتری در جیب شما باقی می‌ماند. این پول را برای خریدهای لازم آینده خود ذخیره کنید و برای آن برنامه مشخصی قرار دهید تا انگیزه این نگهداری پول برای‌تان بیشتر شود.

شروع به پرداخت بدهی‌های خود کنید، وام‌هایی که گرفته‌اید و اقساطی را که برای خرید ماشین و مسکن و غیره مجبور به پرداخت آن هستید به مرور تسویه کنید و تا حد ممکن از چرخه وام و اقساط اجتناب کنید. توازن کوچکی در شرایط پرداخت‌های خود ایجاد کنید.

بدهی جدیدی ایجاد نکنید و نرخ بهره وام‌های گرفته شده را مشخص کنید و برنامه پرداخت اقساط را تعیین کنید. زمانی که بدهی‌های خود را محدود کردید و پرداخت‌های شما روی روال افتاد، هر ماه مبلغی را برای شرایط اضطراری با همان روز مبادا پس‌انداز کنید.

از این ذخیره و پس‌انداز در زمانی که اتفاق رویدادی خارج از برنامه برای شما رخ داد مانند؛ بیماری‌های ناگهانی، تصادف و یا تعمیرات خانه یا ماشین استفاده کنید. با داشتن اندوخته و پس‌انداز در بانک از مقروض شدن در شرایط خاص و اغلب با بهره‌های‌ بالا تا حد زیادی در امان خواهید ماند.

و در پایان، زمانی که از پرداخت‌های مکرر و خریدهای عیر ضروری رهایی یافتید، می‌توانید به صورت جدی به پس‌انداز کردن بپردازید و در این زمان با پول‌هایی که از نخریدن کالاهای غیرضروری برای شما پس‌انداز می‌شود، می‌تواند سرمایه خوبی برای یک کار جدید باشد.

شما برای برنامه‌ریزی ذهن خود و رسیدن به این موقعیت تلاش بسیاری کرده‌اید و اکنون وقت آن است که از مزایای آن بهره ببرید. برای کسب راهنمایی و یافتن مسیر صحیح می‌توانید از برنامه‎‌ریزان  و مشاوران مالی کمک بگیرید.

  • برگرفته از: lifehacker
کد خبر 293088

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha