براي بيش از 40 سال، آمريكا دست در دست عربستان در ميانه بيشهزار بحرانهاي خاورميانه اين كشور را همراهي كرده است.
نشريه فارينپالسي كه نشريه تخصصي تحليلگران سياست خارجي آمريكاست در يادداشتي به قلم 2نفر از اين تحليلگران نوشت، امروز باراك اوباما در كمپ ديويد ميزبان عربستان سعودي و ديگر كشورهاي عضو شوراي همكاري خليجفارس است تا فصل جديدي از روابط ميان دوطرف رقم بخورد.
هرچند بهنظر ميرسد براي نخستين بار، ديگر همراهي دست در دست در كار نباشد و بيشتر شاهد بحثهاي جدي و شايد تند باشيم. آمريكا در نشست امروز نگرانيهاي اعراب از برنامه هستهاي ايران را ميشنود، اما قصد دارد به حكومتهاي پادشاهي خليجفارس گوشزد كند كه پيمان دفاعي يا تعهدات امنيتي ديگري با اين كشورها در كار نخواهد بود. اگر اوباما بتواند اين پيام را بهخوبي منتقل كند، روابط دوطرف پربارتر از هميشه خواهد بود.
كاملا آشكار است كه سعوديها از اين رويكرد آمريكا خشنود نيستند. روز يكشنبه بود كه آنها اعلام كردند سلمان، پادشاه عربستان، در نشست كمپ ديويد شركت نميكند و به جاي او وليعهدش مهمان آمريكاييهاست. از ميان 6عضو شوراي همكاري تنها كويت و قطر در سطح سران در نشست امروز حضور دارند. چنين رفتاري در شرايط اينچنيني معمول است. در چنين مواقعي موج مطلوب كشورهاي عربي در رسانههاي آمريكايي به راه ميافتد كه: مراقب باشيد، تأثير و نفوذ آمريكا در منطقه در حال رنگ باختن است.
بهرغم وجود فشارهايي از درون دولت براي ارائه پيشنهادهاي مناسب به اعراب در نشست امروز، عدمحضور سران اين كشورها نشان ميدهد پيشنهادهاي چندان مطرحي روي ميز نخواهد بود؛ البته كه اين اتفاق، اتفاق خوبي است. بهنوشته فارينپالسي ارائه تعهدات امنيتي گسترده از سوي آمريكا در نشست امروز به 3دليل اشتباه است.
اول، عربستان سعودي و ديگر اعضاي شوراي همكاري خليجفارس براساس هيچ معاهده رسمي متحدان آمريكا محسوب نميشوند و حتي اغلب به مثابه دوستان آمريكا هم عمل نميكنند. آمريكا جامعهاي چند فرهنگي مبتني بر دمكراسي است اما عربستان يك حكومت پادشاهي استبدادي مبتني بر سركوب سياسي و برداشتهاي افراطي از اسلام است. علاوه بر اين، برخي از كشورهاي عضو شوراي همكاري، در واقع منبع ايدئولوژي و تأمين مالي گروههاي افراطي اسلامگرا در جهان هستند. منافع آمريكا و اين كشورها بر سر موضوعاتي چون ايران، سوريه و نياز كشورهاي عربي به اصلاحات داخلي در تقابل با هم قرار دارد. آمريكا ميتواند در برخي موضوعات با اين كشورها همكاري داشته باشد اما اينكه با آنها رابطهاي براساس تعهدات امنيتي داشته باشند، اشتباه است.
دوم، تعهد آمريكا در قبال كشورهاي عضو شوراي همكاري تعهدي مطلق نيست و نبايد هم باشد. از ميانه دهه1970، آمريكا و كشورهاي عرب خليجفارس در برخي موضوعات امنيتي متحد يكديگر بودهاند و اين براساس يك منطق مشخص بوده: «آمريكا شما را در برابر تهديدهاي امنيتي حفظ ميكند و شما هم از اهداف و منافع آمريكا در منطقه حمايت ميكنيد و در برقراري ثبات بازارهاي انرژي دنيا با آمريكا همكاري ميكنيد. » اين منطق در طول زمان باعث شده كشورهاي عرب خليجفارس مسئوليتهاي امنيتيشان را بر دوش آمريكا بيندازند. واقعيت اين است كه در اين معامله، اعراب سود بيشتري بردهاند. اكنون با متنوع شدن بازار انرژي، ديگر شرايط پيشين براي كنترل بازار وجود ندارد، بنابراين اين عربها هستند كه به آمريكا نياز دارند و نه بالعكس.
سوم، تعهدات بيپايان آمريكا در قبال اعراب، باعث شده آنها نتوانند بهطور مستقل روي پاي خود بايستند و از پس مسائل امنيتيشان برآيند. همانطور كه اوباما اخيرا مطرح كرد «بزرگترين تهديد عليه كشورهاي عربي، احتمال حمله از سوي ايران نيست بلكه نارضايتي داخلي خود اين كشورهاست.» ادامه تعهدات گسترده آمريكا به كشورهاي عربي باعث ميشود، آنها نسبت به مسائل داخلي خود مثل نارضايتي جوانان، ميزان بالاي بيكاري و وضعيت بد حقوق بشر بيتوجه باشند. آنها مدعي هستند آمريكا بايد از اين كشورها بخواهد روي اصلاحات داخلي خود تمركز كنند.
درصورتي كه كشورهاي عرب خليجفارس اندكي مستقلتر شوند، ممكن است راهحلهاي انتخابي آنها هميشه مورد پسند آمريكاييها نباشد؛ درست مثل عملكرد اين كشورها در مورد يمن. در چنين شرايطي سياستمداران آمريكايي مجبورند كمي هم سازش كنند. به هر حال، اين بهتر از دخالت نظامي آمريكا در چنين شرايطي است.
فارين پالسي در ادامه مينويسد، توافق هستهاي ميان آمريكا و ايران - درصورتي كه نهايي شود- احتمالا باعث ميشود آمريكا روابطش با كشورهاي عربي را مورد بازبيني قرار دهد. هدف بلندمدت در چنين شرايطي دست در دست شدن با ايران نيست، بلكه استفاده از رابطه با ايران براي رها كردن دست عربستان سعودي است. كشورهاي عضو شوراي همكاري خليجفارس بايد بدانند كه هدف آمريكا در منطقه خليجفارس برقراري يك موازنه منطقهاي است، نه برتري اين كشورها در رقابت با ايران.
نشست امروز كمپ ديويد بهترين زمان ممكن براي انتقال اين پيام است؛ موقعيت مناسبي است براي اوباما كه به جاي دادن تعهدات امنيتي، از كشورهاي عربي بخواهد در قبال مسائل امنيتي خود رفتار مسئولانهاي داشته باشند. ممكن است در پايان نشست غوغاي زيادي برپا شود، اما در اين صورت نتايج نشست قطعا سازندهتر خواهد بود.
نظر شما