همشهری آنلاین: هرش از چند سال پیش با سماجت نظریه‌ای را دنبال می‌کند که زمانی در سال ۲۰۱۱ توسط نشریه بریتانیایی تلگرام به صورت یک شایعه منتشر شد. این شایعه حکایت از این می‌کرد که کاخ سفید به افکار عمومی دروغ گفته و تا به امروز واقعیت ماجرای قتل بن لادن را مخفی کرده است.

سیمور هرش

به گزارش شفقنا به نقل از اشپیگل ؛ سیمور هرش در دفترش واقع در واشنگتن نشسته و در مورد مرگ اسامه بن لادن صحبت می‌کند. در همین حال تلفن روی میز تحریر زنگ می‌زند. در آن سوی خط خبرنگاری از روزنامه واشنگتن پست صحبت می‌کند. هرش برای او تعریف می‌کند که کاخ سفید اخیرا روایت رسمی از واقعه قتل بن لادن را تغییر داده است. در همین حال موبایلش زنگ می‌خورد. این بار یک شبکه رادیویی از هرش وقت مصاحبه می‌خواهد اما هرش وقت ندارد. او می‌گوید: «در تب و تاب پس از مرگ بن لادن بسیاری از مردم این مساله را نادیده گرفتند که حفره‌ها و تناقض‌های مهمی در آن حکایت رسمی وجود دارد».

بار دیگر زنگ تلفن ثابت به صدا درمی آید و این بار خبرنگار روزنامه «ال موندو» ی اسپانیا با هرش صحبت می‌کند. هرش با صدای بلند می‌گوید: «من عاشق روزنامه شما هستم. این روزنامه زمانی جایزه نفیسی به من داد». اکنون رضایت خاطر در چهره هرش کاملا آشکار می‌شود زیرا سیمور هرش یک بار دیگر دنیا را تکان داده است.

دیوارهای دفتر هرش پوشیده از تقدیرنامه‌های گوناگون است. بسیاری از مراجعان چاره‌ای جز این ندارند که روی فرش و در میان بسته‌های بزرگ کاغذ بنشینند. هرش ۷۸ ساله در واقع یکی از الگوهای روزنامه نگاری پژوهش محور محسوب می‌شود و همو بود که کشتار مای لای و شکنجه در زندان آمریکا در ابوغریب را فاش کرد. هرش در کنار «باب وودوارد» و «کارل برنستاین» یا‌‌ همان افشاگران رسوایی واترگیت یکی از مشهور‌ترین پژوهشگران روزنامه نگار در جهان به شمار می‌آمد اما بعد‌ها یعنی از همین دو هفته پیش لقب جنجالیترین روزنامه نگار جهان را نیز به خود اختصاص داد.

او هفته پیش در لندن داستان بلندی در مورد قتل اسامه بن لادن در دوم ماه مه ۲۰۱۱ در آبوت آباد پاکستان تعریف کرد. داستان او مانند تریلری است که اگر صحت ادعاهای مطرح شده در آن ثابت شود می‌تواند جنجالی بزرگ به راه اندازد. اما این بار افکارعمومی تا اندازه زیادی به افشاگری‌های احتمالی هرش و شخص او و گزارش‌هایش با دیده تردید می‌نگرد. روزنامه نیویورک تایمز از انتشار داستان هرش خودداری کرد زیرا مدیریت این روزنامه بر این باور بود که این بار تحقیقات هرش فاقد منابع مشخص است و چنانچه این ادعا‌ها ثابت نشود هیچ توجهی را به خود جلب نخواهد کرد.

هرش از چند سال پیش با سماجت نظریه‌ای را دنبال می‌کند که زمانی در سال ۲۰۱۱ توسط نشریه بریتانیایی تلگرام به صورت یک شایعه منتشر شد. این شایعه حکایت از این می‌کرد که کاخ سفید به افکار عمومی دروغ گفته و تا به امروز واقعیت ماجرای قتل بن لادن را مخفی کرده است. زیرا به نوشته گاردین بر خلاف آنچه که ادعا می‌شود بن لادن با اطلاع و آگاهی کامل مقامات پاکستانی در شهر نظامی آبوت اباد زندگی می‌کرده و سرویس اطلاعات و امنیت پاکستان یا ISI از سال ۲۰۰۶ او را مانند یک گروگان در برابر القاعده به نوعی در حصر خانگی قرار داده بوده است. بر اساس این روایت دولت پاکستان مقادیر متنابهی پول در قبال نگهداری از بن لادن از عربستان سعودی دریافت کرده است.

آمریکایی‌ها مدت‌ها بعد و از طریق یکی از ماموران اطلاعاتی پاکستان متوجه حضور بن لادن در آن منطقه می‌شوند و با تحت فشارقراردادن دولت اسلام آباد رضایت پاکستانی‌ها را برای انجام یک عملیات کوماندویی با هدف قتل بن لادن جلب می‌کنند. به گفته هرش بدین ترتیب معلوم می‌شود که قتل رییس القاعده امری کاملا هدفمند بوده و هیچ مخالفتی از سوی پاکستان در این مورد وجود نداشته است: «جنازه بن لادن را هم در دریا نینداختند بلکه بخش‌هایی از جسد تکه تکه شده وی را از داخل یک هلی کوپ‌تر به بیرون پرت کردند».

از چند سال پیش بحث و جدل‌ها در این مورد که آیا واقعا بن لادن این امکان را داشته که درست در برابر چشمان بخش نظامی ISI مخفی شود یا نه جریان دارد. بسیاری این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا اگر پاکستان از محل اختفای این تروریست فراری خبر داشت واقعا او را در حبس خانگی قرار می‌داد یا تصمیم دیگری می‌گرفت. اما روایت هرش پا را از این نیز فرا‌تر گذاشته و جزییات همه داستان‌هایی را که تا به امروز روایت شده با شک و تردید روبرو کرده است.

چنانچه ادعاهای هرش درست باشد آنگاه است که معلوم می‌شود همه آن خشم و عصبانیت‌های دولت پاکستان پس از قتل بن لادن تنها صحنه سازی بوده است. این افشاگری‌ها پتانسیل این را نیز دارد که وجهه و حیثیت پرزیدنت باراک اوباما را خدشه دار کند زیرا عملیات علیه بن لادن یکی از موفقیت‌های بزرگ دوره نخست ریاست جمهوری اوباما به حساب می‌آید. آمریکا و حتی هالیوود نیز فیلم‌ها و داستان‌های زیادی از رشادت‌های سربازان آمریکایی برای قتل بن لادن تولید کردند و آن عملیات تلافی جویانه نیروهای ویژه در واقع مرهمی بر زخم‌های پس از حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ به شمار می‌رفت. و اگر ادعاهای هرش درست باشد همه این داستان‌ها نقش بر آب است.

هرش با زیرکی می‌خندد. او همه انتقادهای تندی را که طی همین هفته علیه وی مطرح می‌شود دیده است و می‌داند که منتقدان این پرسش را مطرح می‌کنند که او با دولت آمریکا سر جنگ دارد یا با رسانه‌های این کشور. و البته هر دو گروه اخیر علیه سیمون هرش وارد عمل شده‌اند. کاخ سفید اعلام کرد که ادعاهای هرش سراسر کذب است: «او ادعاهایی غیردقیق و بی‌اساس را مطرح می‌کند و همه را متهم ساخته است». معاون سابق سازمان سیا یعنی «مایکل مورل» نیز در مصاحبه‌ای با مجله نیویورکر ادعاهای هرش را سراسر دروغ عنوان می‌کند. مجله نیویورکر در سال ۲۰۱۱ از انتشار نوشته‌های هرش در رابطه با قتل بن لادن خودداری کرده بود.

اما هرش در حالی که پشت آن کوه کاغذهای روی میزش و در میان انبوه کارتن‌های زرد رنگ سنگر گرفته است همچنان بر مواضع خود پافشاری می‌کند. او می‌گوید که از چند سال پیش تحقیقات خود در مورد قتل بن لادن را آغاز کرده و در این مدت بار‌ها ناامید شده و از خواب و خوراک افتاده است. هرش در حال حاضر در این مورد فکر می‌کند که شخصا در بحث‌های توییتری در مورد ادعا‌هایش شرکت کرده و از این طریق داستان خود را به اطلاع افکار عمومی برساند اما هر سه فرزندش او را از این کار بازمی دارند زیرا از پیامدهای تحقیرآمیز آن هراس دارند. هرش می‌گوید: «کاخ سفید می‌خواهد من را خفه کند و بی‌اعتبار کردن من بخشی از این بازی است. اما من از این چیز‌ها هراسی ندارم».

در سال ۱۹۶۹ نیز وضعیت برای وی به همین صورت بود. در آن سال هرش از کشتار مردم مای لای ویتنام توسط نیروهای آمریکایی پرده برداشت و به شدت از سوی دولت آمریکا مورد حمله قرار گرفت. البته این افشاگری جایزه پولیتزر را نصیب وی کرد. دومین حرکت بزرگ هرش که دنیا را تکان داد افشای شکنجه‌ها در زندان ابوغریب در سال ۲۰۰۴ بود و او مدت‌ها در برنامه پربیننده «۶۰ دقیقه» حضور می‌یافت و از اعمال سیستماتیک شکنجه توسط سربازان آمریکایی علیه زندانیان می‌گفت.

برای هرش که از یک خانواده یهودی مهاجر برآمده و با تباری نیمه لهستانی و نیمه لیتوانیایی در شیکاگو متولد شده است، واژه‌ها حکم چاقوی جراحی را دارند. از نظر وی روزنامه نگارانی که در کاخ سفید جمع می‌شوند استقلال نداشته و به امید پیدا کردن یک خبر «دست دولت را می‌بوسند». هرش خود را قهرمانی تنها در برابر مافیای واشنگتن می‌داند و به همین خاطر همیشه با سردبیرانش اختلاف و نزاع داشته است. در سوی دیگر مخالفان روزنامه نگار هرش این مساله را مطرح می‌کنند که کمترین سندی برای اثبات ادعاهای او وجود ندارد و نتیجه می‌گیرند که این همه می‌تواند داستانی ساخته و پرداخته از سوی شخص خودش بوده باشد.

هرش در سال ۲۰۱۳ از نشریه نیویورکر که به مدت بیست سال برای آن کار می‌کرد استعفا داد زیرا روایتی خلاف آنچه که رسانه‌های آمریکایی در مورد جنگ سوریه می‌دادند ارائه کرده بود. هرش بر این عقیده بود که بر خلاف ادعاهای آمریکا این دولت سوریه نیست که علیه مردمش گازهای شیمیایی به کار می‌گیرد بلکه گروه‌های شورشی مورد حمایت دولت ترکیه مسوول این جنایت هستند. در آن زمان نه تنها نشریه نیویورکر بلکه روزنامه واشنگتن پست نیز از انتشار داستان هرش به دلیل فقدان منابع و مدارک سر باز زد. اما هرش در آن زمان نیز در لندن حکایت خود را تعریف کرد.

اما از‌‌ همان زمان شهرت هرش در محافل واشنگتن تا اندازه‌ای خدشه دار شد. او می‌گوید: «من بر خلاف همکاران آمریکایی در مورد هر مساله‌ای موضع جداگانه‌ای دارم. این مساله در مورد سوریه، اوکراین یا روسیه نیز صدق می‌کند. اگر تحقیقات من کاملا منتشر شود یک جنجال سیاسی به راه می‌افتد».

بر خلاف افشاگری هرش در مورد ابوغریب، این بار ادعاهای وی در مورد قتل بن لادن به نحو بارزی از فقدان اسناد و مدارک حکایت دارد. او تصویری از توطئه‌ای بزرگ ترسیم می‌کند، توطئه‌ای برای مخفی نگه داشتن نقش داعش و خبرچینان پاکستانی که در قبال دریافت بیست میلیون دلار از سازمان سیا اطلاعات مربوط به محل اختفای بن لادن را در اختیار آمریکایی‌ها قرار داده‌اند. به ادعای هرش آمریکایی‌ها هیچ سند و مدرکی از محل زندگی بن لادن خارج نکرده‌اند و همه اسناد و مدارک ارائه شده جعلی است.

اما این پرسش مطرح است که به چه دلیل (به ادعای هرش) سربازان ویژه آمریکایی باید بن لادن را نخست به گلوله بسته و سپس بخش‌هایی از جسد او را در بیابان‌های هندوکش پرتاب کنند؟ چگونه امکان دارد که با وجود صد‌ها خبرچین و سرباز بتوان همچنان این به اصطلاح توطئه را برای مدت‌ها مخفی نگاه داشت؟ و چرا دولت آمریکا اسناد بن لادن را جعل و شماری از آن را انتشار داده و در همین حال از سوی اف بی‌آی از همین اسناد در دادگاه‌ها به عنوان سند و مدرک استفاده شود؟

انتقاد‌ها علیه داستان هرش تنها متوجه وضوح و ابهام آن نیست بلکه متوجه منابعی است که وی به آن استناد می‌کند. یکی از این منابع یک رییس سابق ISI است. دیگری یکی از ماموران بازنشسته سرویس‌های مخفی آمریکاست که البته نامی از او برده نمی‌شود. به گفته هرش همین منبع دوم اطلاعاتی در مورد آمادگی‌ها برای عملیات و محل اقامت بن لادن داشته است. این دو در واقع منابع اصلی و مهم هرش به شمار می‌آیند اما جالب آنکه هیچ یک از آن دو به صورت مستقیم در مساله قتل بن لادن مشارکتی نداشته است.

نوع برخورد هرش با این پرسش‌ها نیز تقریبا عجیب می‌نماید. با این حال یک روزنامه نگار زن در نیویورک تایمز مدارکی را منتشر می‌کند که حداقل بخشی از تحقیقات هرش را تا اندازه‌ای تایید می‌کند. این خبرنگار از یک مامور فراری اطلاعات و امنیت پاکستان می‌گوید و او را‌‌ همان فردی می‌داند که اطلاعات در مورد مخفیگاه بن لادن را در اختیار سازمان سیا قرار داده است. روزنامه پاکستانی نیوز در هفته گذشته حتی نام این افسر بلند پایه سابق و خبرچین احتمالی را نیز منتشر کرد. با این وجود این مدارک نمی‌تواند نظریه هرش در مورد یک توطئه بزرگ را به اثبات برساند.

هرش به خوبی می‌داند که کار بزرگی را آغاز کرده و حیثیت و اعتبارش به صحت تحقیقات در مورد مرگ بن لادن وابسته است. اهمیت این داستان به اندازه‌ای است که می‌تواند بخشی از میراث هرش باشد.

میراث؟ سیمور هرش با شور و حرارت سر تکان می‌دهد. او در حال نوشتن کتابی در مورد دیک چنی معاون سابق رییس جمهور و افراط‌ها در جنگ علیه ترور است. و هنوز هم قصد ندارد تا مدت‌ها از افشاگری‌هایش دست بردارد.

کد خبر 295555

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha