تقریبا سال 1377 بود که با گرفتن جایزه از اولین جشنواره موسیقی مردمی، اسم فرمان فتحعلیان بر سر زبانها افتاد. وجه تمایز او با دیگر خوانندههای آن دوران، کارهای متفاوتی بود که تلفیقی از موسیقی مردمی، هندی و عرفانی (همراه با اشعار عارفانه) به حساب میآمد. او کمکم توانست با انتشار آلبومهای مختلف، مخاطبان خاص خودش را پیدا کند.
تحصیلات فرمان چندان ارتباطی با حرفهاش ندارد؛ او دیپلمه اقتصاد است و از 5سالگی به سفارش خانوادهاش به یادگیری ویولن پرداخته است. او بعد از آن، در سفرهایی که به کشور موردعلاقهاش – هندوستان – داشت، ساز «تبلا» را که یکی از سازهای کوبهای معروف هند است، از یکی از بزرگترین نوازندگان این ساز در هند به نام عثمان خان فرا گرفت.
فتحعلیان ادعا میکند اولین کسی است که بعد از انقلاب، ساز تبلا را وارد ایران کرده و در قطعههایش به کار گرفته است. فرمان ارادت خاصی به حضرت علی(ع) دارد و این در اشعاری که برای اجرا انتخاب کرده، بهخوبی آشکار است.
این خواننده پاپ از صدابردارهای استودیوهای ایران خیلی راضی نیست و اغلب کارهایش را در استودیوی شخصی خودش ضبط میکند. تا به حال از او آلبومهای «مقیم»، «راه عشق» و «مست و خراب» منتشر شده و چهارمین آلبومش هم با نام «دیر زمانیست» شامل 10قطعه بیکلام و باکلام آماده عرضه شدن به بازار موسیقی است.
به بهانه کنسرت تابستانی فرمان فتحعلیان – که در 19 و 20مرداد ماه امسال در تالار وزارت کشور برگزار شد؛ درست یک روز قبل از سفر او به هند– با او گپی زدیم.
- شما به عنوان نوازنده و خواننده علاقهمند به موسیقی عرفانی شهرت دارید و از طرفی به طور حرفهای هم در زمینه موسیقی پاپ کار میکنید؛ کاری که با حساب و کتاب سر و کار دارد. چطور بین موسیقی عرفانی و پسند بازار تعادل برقرار کردهاید؟
موسیقی گروه «ایلیا» در مرکز ثبت وزارت ارشاد به عنوان موسیقی تلفیقی ثبت شده. این موسیقی تلفیقی که ترکیبی از موسیقی هندی با نغمههای مداحی و مقام های صوفیانه ایران است.
موسیقی گروه ایلیا نه پاپ است، نه کلاسیک و نه سنتی، بلکه تلفیقی از این سه است. از موسیقی پاپ به این دلیل استفاده کردهام که این نوع موسیقی برای مردم قابل فهمتر است. به عقیده من، کار موسیقی در ایران پول ندارد؛ میخواهد پاپ باشد یا هر چیز دیگر.
- قبلا گفته بودید که اگر روزی بخواهم از ایران بروم مطمئنا به هند خواهم رفت، اما ظاهرا قصد رفتن به کانادا یا هلند را دارید؟
بله، الان هم میگویم اما در سنین بالاتر، در آینده نسبتا دور قصد سفر به هند را دارم. زمانی که عمر کاریام تمام شود، هندوستان را برای زندگی انتخاب خواهم کرد. این فقط یک تصمیم است؛ تصمیمی که ما آدمها میگیریم اما عملی شدناش دیگر از قدرت ما خارج است. اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد، میافتد. من هم این اتفاق را به قسمت واگذار کردهام و در عین حال هدفم را ترسیم شده میبینم.
- تا به حال کنسرت خارجی هم داشتهاید؟
نه متاسفانه.
- بعضا میشنویم که به موسیقی شما لفظ «پاپ عرفانی» را نسبت میدهند. برخی منتقدان هم میگویند که شما دارید مفاهیم عرفانی را سادهسازی و پیش پا افتاده میکنید.
تا حدودی این حرف را قبول دارم اما نه به این معنی که مفاهیم عرفانی را سادهسازی میکنم. سعیام این است که مفاهیم عرفانی را طوری بیان کنم که قابل فهمتر و ملموستر باشند.
اگر بخواهم اشعار عارفانه سخت انتخاب کنم، نوجوانان و جوانان با موسیقیام ارتباط نمیگیرند. به عقیده من عرفان فقط برای انسانهای بزرگ و جدی نیست، برای نوجوان 15ساله هم هست. عرفان سن نمیشناسد. از طرفی باید شعری انتخاب کنیم که هم برای جوان قابل فهم بوده و هم نیازش را برآورده کند.
- از کارها و صحبتهای شما برمیآید که هند را خیلی دوست دارید، علاقهتان به هند از کجا میآید؟
من از دوران کودکی هند را دوست داشتم. بهخاطر چیزهایی که در مورد هند خوانده و شنیده بودم همیشه میخواستم به این کشور سفر کنم و آنجا را از نزدیک ببینم و چون اولین سفرم هم به هند بود، این علاقه بیشتر شده. در کل علاقه من به هند، پیشینه خاصی نداشته و همینطور عادی شکل گرفت و رفته رفته با تحقیق و مطالعه، بیشتر و بیشتر شد.
- مرحوم عباس مهرپویا را میشناسید؟ به نظرتان کار شما و آن مرحوم قابل قیاس است؟
بله، میشناسم. مرحوم مهرپویا اولین کسی بود که موسیقی هندی و ایرانی را تلفیق کرد. در مورد مقایسه هم باید بگویم که کارهایمان هیچ ربطی بههم ندارد، سبکها متفاوت است و به همین دلیل قابل مقایسه نیست. اینکه من در کارهایم از ساز تبلا استفاده میکنم و او هم همینطور دلیل بر این نیست که بتوان این کارها را کنار هم قرار داد و مقایسه کرد. فقط ساز مشترک است، اجرا فرق دارد.
- تا به حال سراغ شعرهای شاعران سبک هندی هم رفتهاید؟
بله، در 2 قطعه از آلبوم «مقیم» از شعرهای شعرای هندی هم استفاده کردهام مثل امیرخسرو دهلوی (البته امیرخسرو دهلوی شاعری ایرانیالاصل بوده که در هندوستان زندگی میکرده است).
- از میان شاعران ایرانی، بهجز مولانا از شعرهای کدام شاعر استفاده میکنید؟
در آلبومهای قبلی از شعرهای مقدس فانی استفاده کردهایم و در آلبوم جدید هم از شعرهای محمدتقی غفاری.
- در کل نظر شما راجع به تلفیق و موسیقی تلفیقی چیست؟
به عقیده من موسیقی تلفیقی علاوه بر شعور تلفیقی، تحصیلات هم میخواهد. موسیقی تلفیقی جنبه تحقیقی دارد، جنبه علمی دارد، اینطور نیست که هر کس بیاید و کار تلفیقی تحویل جامعه بدهد. هر سبکی را نمیشود با هر سبکی تلفیق کرد. من سعی کردهام موسیقی هند را درک کنم و بعد از آن با موسیقی ایران تلفیقش کنم.
- در این تلفیقی که شما در کارهایتان انجام می دهید ، موسیقی ایرانی و هندی هر کدام چه اندازه نقش دارند؟
اندازه خاصی ندارد، یعنی نمیشود برایش درصد تعیین کرد طوری که بگویم ایرانی چند درصد و هندی چند درصد. موسیقی در لحظه ساخته میشود، از پیش تعیین شده نیست. هنگام ضبط کار، با دوستان ظرفیت آهنگ و شعر را بررسی میکنیم، هرچقدر که بیاید و کشش داشته باشد، به همان اندازه از موسیقی ایرانی یا هندی استفاده میکنیم. گاهی هم در حین کار چیزی گفته میشود که مورد پسند قرار میگیرد، پس همان لحظه عملیاش میکنیم.
- مخاطبان شما بیشتر چه سلیقهای دارند؟ و اصلا چه تعریفی از مخاطب کارهایتان دارید؟
گروه ایلیا مخاطبان خاص خودش را دارد؛ مخاطبانش کسانی هستند که به قول معروف یک چیزیشان میشود و اغلب انسانهای درونگرایی هستند که کارهای ما را میپسندند. احساس میکنم اگر گروه ایلیا موفقیتی هم کسب کرده، بهخاطر این است که مخاطبش را میشناسد.
- آهنگهای ریتمیک و عامهپسند را دوست ندارید؟ اصلا گوش نمیکنید؟
مخالفتی با این نوع موسیقی ندارم اما گوش نمیکنم. مگر آنکه جایی باشم که آن موسیقی پخش شود؛ در تاکسی یا هر جای دیگر.
- برخورد مردم چطور اسـت؟ کسی شما را میشناسد؟
مردم اغلب به صدا میشناسند. چهره زیاد برایشان آشنا نیست اما گاهی پیش میآید که کسی را هم به چهره بشــــناسد. در کـــل برخورد خوب است، مردم لطف دارند.
- استقبال مردم از کنسرت چطور بوده؟ نسبت به سالهای قبل کمتر شده یا بیشتر؟
خدا را شکر، استقبال همیشه خوب بوده. هیچوقت نگران خالی بودن صندلیها نیستیم که خوشبختانه معمولا هم خالی نمیماند. این گروه مخاطبان خاص خودش را دارد. آنها همیشه به ما لطف داشتهاند؛ یعنی کسانی که کارها را میپسندند، به دوستان و آشنایانشان هم معرفی میکنند.
- کوچکترین عضو گروه، سید الیاس حمیدی است. او را از کجا پیدا کردید؟
سید الیاس حمیدی یک نوجوان افغانی و متولد 1370 است. پدرش (مسعود حمیدی) در سال1379 با گروه ایلیا همکاری داشته. آن موقع الیاس 9-8 سالش بود. یک بار الیاس را آورد سر تمرین تا کارش را نشانمان دهد. کار الیاس را شنیدم و دیدم، خیلی کارش خوب بود. آن موقع به مسعود گفتم که بخواهی نخواهی الیاس باید جای خودت کار کند. از آن زمان الیاس به گروه ایلیا پیوست. الیاس تبلا را خیلی خوب مینوازد.
- ذائقه موسیقایی مخاطبان امروزی را چطور میبینید؟
ببینید، متاسفم که این حرف را میزنم اما ذهنیت غالب مخاطبان نسبت به موسیقی خراب شده از بس که کارهای افتضاح شنیدهاند. بین اعلب مردم جای گوش و کمر عوض شده؛ به جای اینکه بشنوند فکرشان تکان بخورد که منجر به یک اندیشه جدید بشود، بیشتر کمرهایشان تحریک میشود برای تکان خوردن. البته من منکر این نیستم که سلیقههای مختلفی وجود دارد، خاصیت بشر این است که میگردد دنبال چیزی که دوست دارد، بنابراین باید در یک جامعه برای هر سلیقهای موسیقی داشته باشیم.
سیمای خاطرهای در دوردست
1 - آنهایی که پیگیر موسیقی پاپ در ایران بودند، خوب به خاطر دارند که اولین آلبوم فرمان فتحعلیان در چه جوی به بازار آمد. خیلیها ترجیح میدادند چرکنویسهای پاپ قبل از انقلاب و کپیبرداریهای ناشیانه پاپ غربی را فراموش کنند و رجعتی به نسخههای اصلی داشته باشند. خیلیهای دیگر هم تشنه گوش کردن به نوعی از موسیقی «نو» بودند که حرفی برای گفتن داشته باشد.
«مقیم» در گیر و دار تعطیلی کنسرتها به بازار آمد؛ آلبومی که فروشنده آن را اینگونه به من معرفی کرد؛ «یکجور مداحی است که آهنگ هم دارد!». با این نوع معرفی، کمتر کسی نسبت به خرید این آلبوم رغبت میکرد اما اندکی بعد، این صدای فرمان فتحعلیان بود که از رادیو، تلویزیون و فروشگاههای عرضه موسیقی به گوش میرسید.
2 - شاید این نوع موسیقی را بتوان نوعی از موسیقی عرفانی نامید؛ موسیقی ای که نمیدانم چرا آدم را به یاد موسیقی غیرفراگیر هندیها میاندازد؛ همان موسیقیای که شاید این سازهای خاص هندیهاست که اجرای آن را میسر میکند. بیشک فتحعلیان نیز متاثر از قوالان هندی است و صدای دلانگیز ساز شماره یک آنها یعنی «تبلا» را در تمامی آلبومهای او میتوان شنید. از سوی دیگر این رسم جامعه هنری ماست که با استقبال مردمی از یک نوآوری، دیگر هنرمندان نیز نقبی به آن سبک و شیوه موفق بزنند تا «نامی» شوند.
از میان نمونههای بارز این ادعا، میتوان به رواج موسیقی رپ زیرزمینی و افزایش سریع تعداد طرفداران و خوانندگان این سبک اشاره کرد اما تقریبا هیچ خوانندهای سبک موفق فتحعلیان را دنبال نکرد و اینگونه شد که فرمان بیرقیب ماند.
3 - اگر آثار علیرضا افتخاری را استثنا بدانیم، میانگین فاصله زمانی ارائه آلبومهای موسیقی هر خوانندهای در ایران، حدود 2سال است و این قاعده گریزناپذیر آثار فتحعلیان را نیز دربر میگیرد. موسیقی پاپ این روزها هم حال و روز خوشی ندارد و دیجیتالی شدن موسیقیهای روز و نازل بودن کیفیت ضبطهای استودیویی در بسیاری از آثار ارائه شده و در یک کلام، عجله و کمتوجهی به ارائه یک آلبوم ماندگار، آفتهای موسیقی امروز ما هستند.
در این میان، کار گروهی نوازندگانی که ماهها کار مداوم روی یک آلبوم را وظیفه میدانند، همان چیزی است که مخاطب مشکلپسند موسیقی امروز را راضی نگه خواهد داشت.
تکلیف طرفداران موسیقی عرفانی نیز معلوم است. انتظار 2ساله طرفداران موسیقی بیرقیب فتحعلیان، نتیجهای جز گرایش آنها به این نوع از موسیقیهای پرشمار شرقی و غربی نخواهد داشت. این جنبه خوشبینانه قضیه است.
بیشک عدهای از طرفداران امروز موسیقی عرفانی، با وجود وقفه همیشگی در تولید این نوع موسیقی، گرایشی نو به انواع دیگر موسیقی پیدا خواهند کرد؛ گرایش به انواعی از موسیقی که کمکم طرفدار موسیقی عرفانی بودن را به خاطرهای دوردست تبدیل خواهد کرد.