به گزارش خبرنگار ایسنا،رخشان بني اعتماد همراه با فرید مصطفوی دیگر نویسنده فیلمنامهی «قصهها» و فرهاد اصلانی یکی از بازیگران این فیلم در نشست ایسنا حاضر شدند و درباره این فیلم سخن گفتند.
- حتی یک روز بیکار نمیمانم
او در عین حال به درج یکی از سخنانش اشاره کرد و یادآور شد: زمانی در یک نشست گروهی جملهای گفتم با این مضمون که "از مادر زاده نشده کسی که مرا ممنوعالکار کند" و این جمله بر خیلیها سنگین آمد. کسی چرایی این حرف و ما قبل و مابعد آن را نشنید. این پاسخ نه از سر قلدری که همچنان اعتقادم است، چرا که، نه فیلمسازی را با امتیاز و موقعیت پیشکشی بدست آوردهام که کسی آن را از من طلبکار باشد و نه برای حفظ موقعیت، حاضر به تن دادن به شرایطی غیر از اصول خودم هستم. فیلمسازی فقط زمان پشت دوربین بودن نیست،اگر زمانی به خواست خود فیلم نمیسازم،معنای آن خانهنشینی و قطع ارتباط با دنیای پیرامونم نیست. چه فیلم بسازم و چه نسازم، حتی یک روز بیکار نمیمانم.
کارگردان «روزگار ما» که همواره دغدغه خود را نسبت به مسایل اجتماعی نشان داده است درباره وضعیت سینمای اجتماعی توضیح داد: سینمای اجتماعی به دلیل ماهیت ذاتیاش،منتقد، ریزبین و گزنده است. به همین دلیل در همه دوران کم و بیش دچار مشکلاتی بوده است.
بنیاعتماد افزود: سینما، دورانهای مختلفی را تجربه کرده در مقاطعی کارکردن تحت شرایط سختتر و زمانی متعادلتر بوده ولی اصل این است که وقتی به نیت و هدف خود مطمئن هستیم راهی برای انجام کار پیدا کنیم.
کارگردان «خون بازی» با اشاره به دشواریهای ساخت فیلم اجتماعی اضافه کرد: زمانی که برای فیلمسازان عرصه اجتماعی، فیلمسازی دشوار میشود، میتوانند عافیتطلبی کنند و سراغ کارهایی بروند که بیدردسرتر کار کنند پس کسانی که همچنان برسر موضع خود در این عرصه ماندهاند، حتما دغدغه مهمتر و مصلحانه دارند.
بنیاعتماد ادامه داد: هدف از طرح معضلات اجتماعی توطئه نیست. ورود به این عرصه سختیهای خود را دارد اما بنا نیست به دلیل موانع پیشرو هر روز به رنگی در آمده و باب طبع روز کار کنیم.
- امیدوار بودم
این فیلمساز که سال 90 «قصهها» را ساخته است، گفت: وقتی فیلمی ساخته میشود، همه انتظار فیلمساز و گروه سازنده،معطوف به زمان نمایش عمومی آن است. حتی اگر قبل از اکران عمومی به دهها جشنواره برود، سرنوشت اصلی فیلم توسط مخاطب در سینما رقم میخورد.
وی با اشاره به دشواری انتظار 4 ساله برای اکران فیلمش ادامه داد: «قصهها» برایم آنقدر عزیز هست که فکر کنم ارزش تحمل این همه ناملایمات را داشت.
- قرار نیست با یک فیلم اتفاق عجیبی رخ بدهد
بنیاعتماد با بیان اینکه نسخه اکران عمومی هیچ تفاوتی با نسخه اکران شده در جشنواره فجر ندارد، تاکید کرد: تجربه اکران فیلمهایی که به دلایل گوناگون و در مقاطع مختلف نشان داده نشدهاند، ثابت کرده هیچ کدام از آن فیلمها مشکلساز نشدهاند. یعنی با نمایش آنها هیچ یک از پیشبینیهای مخالفان فیلم ، تحقق پیدا نکرده و اتفاق عجیبی رخ نداده است.
امیدوارم این تجربهها به کار گرفته شود و از خود بپرسیم که نمایش ندادن یک فیلم چه سودی به جامعه رسانده که نمایش آن فیلم ناقض آن بوده است؟!
بنیاعتماد که فیلم را همراه با مردم هم دیده است، بازخورد تماشاگران را بسیار خوب ارزیابی کرد و به ایسنا افزود: بازتاب فیلم برای مخاطب عمومی،مشابه بازخورد اکران فیلم در جشنواره فجر سال 92 بود. آن دوره به تمام سینماهای اکران کننده رفتم و فیلم را با مخاطب دیدم . همان زمان استقبالی که مردم مختلف در مناطق مختلف شهر از فیلم میکردند، مطمئنم کرد فیلم با مردم ارتباط برقرار میکند و حالا هم استقبال هموطنان در همین مدت کوتاه و در سینماهای محدود،موید همین نظر است.
وی اضافه کرد: تا این زمان که شروع دومین هفته اکران "قصهها"ست ، تبلیغات فیلم بدون بیلبورد شهری و تیزر تلویزیونی منحصر به همراهی تماشاگران و در فضای مجازی و دهن به دهن است و چه چیز لذت بخشتر از این که تماشاگران از تهران و دیگر شهرها ، گزارش تصویری و نوشتاری از چگونگی واکنش مخاطبان را برایمان میفرستند.
بنیاعتماد با ابراز خرسندی از استقبال مردم از فیلم افزود: عدهای پیش بینی میکردند که این فیلم مخاطب ندارد و حتا نظرشان را به دفعات از طریق شبکه سراسری تلویزیون پخش کردند اما اقبال عمومی نتیجه دیگری را نشان داد.رخشان بنیاعتماد
- به خودمان سفارش نمیدهیم
رخشان بنیاعتماد در ادامهی نشست ایسنا در پاسخ به این پرسش که آیا از ابتدا قرار بود «قصهها» بعد از «خون بازی» ساخته شود یا شرایط به گونهای شد که ساخت آن رقم خورد، توضیح داد: معمول نیست که فیلمساز به خودش سفارش دهد که بعد از ساخت یک فیلم ، فیلم بعدی را به چه شکل خواهد ساخت. آنچه که تعیین کننده چگونگی ساخت و ساختار یک فیلم است ، موضوع و مضمونی است که مبنای نوشتن فیلمنامه و ساخت فیلم قرار میگیرد. طبیعتا ساختار «قصهها» و اینکه چند قصه کوتاه در پی هم باشد و برگشت به کاراکترهای فیلمهای قبلی، حتما با شرایط دوران ساخت فیلم بیربط نبوده است.
کارگردان «گیلانه» یادآور شد: برگشت من به کاراکترهای فیلمهای قبلی، اتفاق تازهای نبوده است. همچنانکه در فیلم «بانوی اردیبهشت» شخصیت «نرگس» و بچههایش و «صنوبر» فیلم «روسری آبی» دیده میشد. بنابراین این ایده برای خودم تازه نبود، اما جمع شدن آنها از فیلمهای مختلف و در قالب یک فیلم و رویارویی کاراکترها در شرایط متفاوت،تجربه تازهای بود.
- «قصهها» فیلم کاملا مستقلی است
در ادامه این گفتوگو فرید مصطفوی دیگر نویسنده فیلمنامه «قصهها» در پاسخ به این پرسش که تماشاگرانی که فیلمهای قبلی را ندیدهاند، چقدر میتوانند با این فیلم ارتباط برقرار کنند؟ گفت: کسانی که فیلمهای قبلی را دیدهاند، نگران آنانی هستند که آن فیلمها را ندیدهاند اما طراحی فیلمنامه طوری بود که «قصهها» فیلم کاملا مستقلی باشد تا کسانی که فیلمهای قبلی را ندیدهاند، چیزی از دست ندهند و بخوبی با این قصهها و آدمهای آن ارتباط برقرار کنند. همچنانکه تماشاگران خارجی فیلم هم بخوبی با آن ارتباط گرفتند.
این فیلمنامهنویس اضافه کرد: این جنس فیلم که سرنوشت شخصیتهای فیلمی بعد از سالها دیده شوند،شاید خیلی نو نبود. اما آنچه بدیع است، تقاطع شخصیتهای فیلمهاست که با هم صاحب قصهای تازه میشوند. طبیعتا محدودیتهایی داشتیم چون بعضی از بازیگران در چند فیلم بازی داشتند و باید یکی از کاراکترهایشان را انتخاب میکردیم.
- بنیاعتماد همه کارکترهایش را دوست دارد
مصطفوی که پیش از این هم در نگارش چند فیلمنامه دیگر با بنیاعتماد همکاری داشته است، افزود: خانم بنیاعتماد همه کاراکترهایش را دوست دارد اما بنا بر نیاز فیلمنامه عدهای انتخاب شدند.
وی در عین حال اضافه کرد: فیلمهای قبلی، غیرکامل نبودند که «قصهها» تکمله آنها باشد. این دغدغه که الان آن آدمها درچه موقعیتی هستند، به دلیل زنده بودن آنها در ذهن ایشان است.
- مهمترین نکته مضمون بود
بنیاعتماد هم در این زمینه گفت: دریافت موقعیت شخصیتهای «قصهها» ابدا موکول به دیده شدن فیلمهای قبلی نیست و فیلمنامه براساس مخاطبینی نوشته شد که هیچکدام از فیلمها را ندیده باشند. اما این قابل پیش بینی بود که اگر کسی فیلمهای قبلی را دیده باشد، برایش کشف و لذت بیشتری دارد.
کارگردان فیلمهای «روسری آبی» و «زیر پوست شهر» اضافه کرد: درست است تصمیم گرفتیم درباره کاراکترهای گذشته فیلم بسازیم، اما این الزام را نگذاشته بودیم که همه کاراکترها از همه فیلمها حضور داشته باشند یا به جز اینها کاراکترهای جدیدی نباشد. همچنانکه کاراکترهای دیگری آمدهاند یعنی این گونه نبود که براساس الگوی و فرم از پیش ساخته شدهای مضمون را بسازیم بلکه مهمترین نکته مضمون بود و موقعیتی آدمهایی که در آن حضور داشتند. مثلا قصه «نوبر» با نبودن آقای انتظامی تغییر کرد اما مضمون همان ماند.
وی ادامه داد: «قصهها» فیلم مستقلی بود. کاراکترهایی داشتیم و به اشکال مختلفی آنها را کنار هم چیدیم، به واسطه استقلال کاملی که فیلم باید میداشت، الزامی ندیدیم اگر کاراکتری جایی ندارد، حتما آن را در ترکیب فیلم بیاوریم به همین دلیل بعضی کاراکترها نیستند و بعضی تازهاند.
- گویی اعضای یک خانواده بودیم
در ادامه فرهاد اصلانی بازیگر نقش «رضا» که در نشست ایسنا حضور داشت، با ابراز خرسندی از همکاری دوبارهاش با بنیاعتماد گفت: همه بازیگران فیلم خوش درخشیدند. به واسطه کارکردن با خانم بنیاعتماد همه ما خاطرات مشترکی داشتیم و گویی اعضای یک خانواده بودیم. پیش تولیدی بسیار عالی داشتیم و همه انگیزهمان این بود که بهترین بازی خود را ارائه کنیم.
وی ادامه داد: اولین دغدغهام این بود که تماشاگر چگونه با فیلم برخورد میکند که خوشبختانه فیلم را با تماشاگران که دیدم متوجه شدم از طیفهای مختلف و گروه سنی متفاوت با فیلم ارتباط خیلی خوبی برقرار میکنند حتی نوجوانان.
- در «روسری آبی» بسیار کم تجربه بودم
اصلانی که سالها پیش با بازی در فیلم «روسری آبی» برای اولینبار جلوی دوربین سینما رفته است، یادآور شد: آن دوره بسیار کم تجربه بودم و هیجان سینما را هم داشتم، اما شیوه کاری خانم بنیاعتماد به گونهای است که بازیگر راحت است و احساس امنیت میکند.
این بازیگر افزود: با این تجربه گویی فصلی را با «رضا» زندگی کردهام. وقتی بازیگر کمی از فیلم فاصله میگیرد، رشد میکند و به دانشاش اضافه میشود و گاه پیش خود فکر میکند کاش بعضی موقعیتها را بهتر بازی کرده بود، اما حالا که از «روسری آبی» فاصله زیادی گذشته، فکر میکنم بهترین اجرا را داشتم. خوشبختانه در «قصهها» هم بازخورد خوبی از تماشاگر گرفتهایم.
- بنیاعتماد پنهانی بازیگر را هدایت میکند
اصلانی در پاسخ به این پرسش که برای بازی در «قصهها» بازهم «روسری آبی» را دیده، توضیح داد: همه خاطراتی که برای اولین بار رخ میدهد، با تمام جزییات در ذهن ثبت میشود. شخصیتهای خانم بنیاعتماد بسیار قابل لمس و درک هستند و همین کار را برای بازیگر سختتر میکند ولی شیوه کارگردانیاش طوری است که خیلی مستقیم با بازیگر کار نمیکند، بلکه پنهانی او را هدایت میکند و بازیگر کاملا مقابل دوربین احساس امنیت میکند.
وی با اشاره به ویژگیهای شخصیت «رضا» در «روسری آبی» با لحنی طنز آمیز یادآور شد: رضا در آن فیلم خیلی جوان ، مظلوم و عاشق بود و در این فیلم به عشقش رسیده بود که برایم جای خوشحالی بود چون آن زمان با انتخاب «نوبر» موافق نبودم و فکر میکردم من از رسول رحمانی جوانتر و محقترم ! اما به هر حال نوبر به خاطر شرایط خانوادهاش، انتخاب دیگری کرده بود.
- در شرایط جدید کمی خلط مبحث وجود دارد
بازیگر فیلمهای «عصر یخبندان» و «کوچه بینام» افزود: البته طبقهای که آقای انتظامی ( شخصیت رسول رحمانی ) در «روسری آبی» داشت، طبقه درستی بود. شخصیتی بود که با کار و تلاش به رفاه اقتصادی رسیده بود و حتی نامهاش نشانگر شخصیت اوست. در این دوران درباره سرمایه داری خلط مبحث وجود دارد طبقه نوکیسهای آمدهاند که در تولید نقشی ندارند و فقط به فکر خود هستند و به اجتماع نمیاندیشند.
اصلانی ادامه داد: همیشه خیلی با سختگیری نقشهایم را انتخاب میکنم، اما هربار که پیشنهادی از طرف خانم بنیاعتماد بوده، با یک بار قرار حضوری و خواندن فیلمنامه تصمیم قطعی میشود. با هیچ فیلمساز دیگری چنین رابطهای ندارم.نشست فیلم قصهها در ایسنا
- فرهاد اصلانی با حرفهاش تعارف ندارد
در ادامه بنیاعتماد در پاسخ به سخنان اصلانی گفت: برایم جای خوشحالی است که اولین تجربه بازیگری فرهاد در فیلم «روسری آبی» رخ داد. بعد از چند سال که دوباره فیلم را دیدم، با دیدن بازی او متوجه شدم بیدلیل نیست که او امروز در این موقعیت قرار میگیرد که از پس همه نقشها بر میآید. دیدم در آن فیلم چقدر درست و بجا بازی کرده و نقش در عین کوتاهی چقدر ماندگار است. جدای از اینکه همکاری دوباره با او بعد از این هم سال لذت بخش بود، انرژی که او با خودش به کار میآورد، خیلی مهم است. این انرژی نمایش همراهی کردن نیست، بلکه ناشی از خلاقیت و تیز هوش اوست و اینکه با حرفهاش تعارف ندارد. برای فیلمساز هم این حس امنیت و تلاش بازیگر برای نزدیک شدن به ذهنیت فیلمساز از شخصیت خیلی مهم است.
کارگردان «زرد قناری» سپس درباره ملموس بودن کاراکترهای فیلمهایش توضیح داد: هیچ یک از این شخصیتها ما به ازای عینی واقعی نداشتهاند ولی برگرفته از نمونههای بسیاری از آدمهایی با موقعیت اجتماعی مشابه خودشان هستند.
بنی اعتماد در مورد چگونگی تعیین سرنوشت شخصیتها گفت:تعیین سرنوشت کاراکترها براساس نگاه ما به عنوان نویسنده به شرایط و موقعیت اجتماعی و خصوصیات فردی شخصیتها بود.
- عزتالله انتظامی سرنوشتش را دوست نداشت
بنیاعتماد در پاسخ به این پرسش که آیا بازیگری بوده که تمایلی به بازی در «قصهها» نداشته باشد، گفت: شانس حضور آقای انتظامی فراهم نشد چون در فیلمنامه "رسول رحمانی" تصمیم میگرفت به خانه سالمندان برود تا استقلالش را حفظ کند، اما ایشان این سرنوشت را دوست نداشت. هرچند جایشان بسیار خالی بود، مضمون را نگه داشتیم و روند قصه را تغییر دادیم که از شکل نهایی خیلی راضیام. البته خود ایشان هم بعد از دیدن فیلم قصه جدید را بسیار دوست داشتند.
- اراده جمع باعث ساخت فیلم شد
این فیلمساز ادامه داد: وقتی صحبت ساخت فیلم مطرح شد، هیچ امتناعی از سوی کسی نبود که نیازمند اصرار ما باشد. بسیاری از بازیگران بقیه قصهها را اصلا نخوانده بودند و فقط قصه کوتاه خودشان را میدانستند. به هر حال انرژی و اراده جمع باعث ساخت فیلم شد وگرنه جمع کردن این همه بازیگر در یک مقطع زمانی کوتاه کار آسانی نبود.نشست فیلم قصهها در ایسنا
در ادامه گفتوگوی ایسنا، فرید مصطفوی درباره ویژگیهای نگارش فیلمنامه «قصهها» توضیح داد: به نسبت «خون بازی» یا «گیلانه» سختتر نبود. شاید چون کاراکترها بیوگرافی داشتند راحتتر بود چون درباره سرنوشت هر یک از آنها مقطع زمان ساخت فیلم قبلی تا دوران معاصر را مرور و تخیل کردیم و براساس آن قصهها را نوشتیم.
بنیاعتماد اما پروسه نگارش فیلمنامه را دورانی خوش و در عین حال سخت توصیف کرد و افزود: شیرینیاش خیلی زیاد ولی نوشتنش سخت بود. چون چالشهایش بیشتر بود. طبیعت فیلم بلند الزامات خاص خود را میطلبد، ولی این فیلم شکل دیگری بود. دوران نوشتن آن برایم بسیار خوش اما سخت بود.
فرهاد اصلانی هم با اشاره به دشواری بازی فیلم کوتاه گفت: برای بازیگر هم چنین است، در فیلم کوتاه از هیچ فریمی نمیتوان گذشت. مدت زمان کمی برای تعریف قصه داری و نمیتوانی خطا کنی. باید جان مایه را اجرا کنی.
- قصه کوتاه به معنای کم عمق نیست
در بخش دیگری از این نشست بنیاعتماد در پاسخ به این پرسش که «قصهها» نوعی فیلم واکنشی نسبت به شرایط چند سال قبل است و در مقایسه با فیلمهای قبلیاش عمق کمتری دارد، تصریح کرد: وقتی درباره عمق صحبت میکنیم، باید توجه کنیم طبیعتا فیلمنامه بلندی که متمرکز بر یک موضوع است، جای پرداخت به زوایای گوناگون آن موضوع را فراهم میکند.
وی اضافه کرد: شاید آنچه که بتوان گفت نتیجه حال و هوای آن دوران من است، انتخاب هفت قصه گوناگون است. یعنی ساختار زاییده حال و هوای آن دوران است. چون میخواستم بعد از چند سال فیلم نساختن، درباره موضوعات گوناگون فیلم بسازم، اما به این معنی نیست که چون قصهها کوتاه است، میتوان در سطح حرکت کرد.
بنیاعتماد خاطرنشان کرد: اینکه نشانههایی از حال و هوای دوران ساخت در این فیلم مشهود است، میتواند چنین باشد، اما آنچه بیشتر ممکن است چنین حسی را به وجود آورد، گزندگی نقدی است که فیلم نسبت به موقعیتهای مختلف دارد. ممکن است در فیلم بلند هم این نقد وجود داشته باشد، اما در این فیلم چون موضوعات مختلف وجود دارد، چنین به نظر میآید.
اصلانی هم در پاسخ به این نظر با بیان اینکه این فیلم را با تماشاگران مختلف دیده است، اضافه کرد: شاید این فکر برای تعدادی معدودی از تماشاگران پیش بیاید، اما در برخورد با مردم چنین چیزی حس نکردم. آنها خیلی صادقانهتر و راحتتر با فیلم ارتباط میگیرند. کمی که زمان بگذرد، شاید ارزش فیلم بیشتر معلوم شود. برای ساخت این فیلم خیلی زحمت کشیده شده، اما متاسفانه کسانی با موضعگیری فضای حاشیه پیرامون سینما بوجود میآورند.
- بنیاعتماد به هیچ وجه سیاسی نیست
این بازیگر افزود: این افراد اجازه نمیدهند خود اثر دیده شود بلکه حواشیای ایجاد میکنند که لذت دیدن فیلم را از مخاطب بگیرد. در مورد این فیلم هم متاسفانه سخنانی غیرمنصفانه مطرح شد.
اصلانی تاکید کرد:خانم بنی اعتماد به هیچ وجه فیلمسازی سیاسی نیست. سیاست به نظر من کمی ریاکارانه است، اما ایشان در طول این سالها صادقانه توانسته آثار خود را در مسیر تفکر خود که تماشاگران بسیاری هم دارد بسازد.
بنیاعتماد هم در تکمیل این سخن افزود: دو سال بعد از «قصهها» موضوعاتی بسیار تندتر از فیلم در تمام رسانهها منتشر شد. در این فیلم هیچ اسرار مگو یا افشاگری نیست و هیچ رازی برملا نشده است. قرار نبوده در این فیلم مخاطب با حیطههای ممنوعهای روبرو و شوکه شود. این فیلم حاصل نگاه یک فیلمساز به شرایط اجتماعی است اما موضع گیریهایی در مورد فیلم شد که گاه تردید میکردم که شاید این همه جدل بر سر فیلم دیگری است چون تعدادی از موضعگیران سرسخت حتی فیلم را ندیده بودند.
مصطفوی هم در این زمینه توضیح داد: هر روزه آنقدر اخبار وحشتناک منتشر میشود که فیلم ما در برابرش خیلی رقیق است. تصویر این اخبار و آمار رسمی که از سوی مسولان درباره معضلات مطرح میشود، بارها سیاهتر و ترسناکتر از فیلمهایی است که ساخته میشود.فرهاد اصلانی در نشست فیلم قصهها
به گزارش ایسنا، فرهاد اصلانی درحاشیه این نشست با ابراز تاسف از اکران نشدن فیلم «خرس» خسرو معصومی یادآور شد: تمام مسیر قانونی برای اکران این فیلم طی شد اما طبق توافق تهیهکننده و ارشاد که فیلم را خریدهاند،این فیلم اکران نشد،در این میان تکلیف حقوق عوامل فیلم که خواهان دیده شدن زحماتشان هستند چه خواهد شد؟! متاسفانه این وضعیت در مورد فیلمهای گوناگون به دفعات تکرار میشود.
- فیلمها با سعه صدر بیشتری دیده شوند
در پایان نشست ایسنا، رخشان بنیاعتماد اظهار امیدواری کرد که فیلمها با سعه صدر بیشری دیده شوند و افزود: اگر مواضع جناحی را کنار بگذاریم و از زاویه دید مخاطب به سینما که معنایی جز تفاوت نگاههای مختلف را ندارد، بنگریم،خواهیم دید که این نگرش باعث عادیتر شدن بیشتر فضای فرهنگی میشود. امیدوارم این نگاه برای همه فیلمهایی که مشکل دارند، به وجود بیاید و هیچ فیلمی در هیچ کمدی نماند.
نظر شما