این بافتها در شهرهای ما، دربردارنده ظرافت و زیبایی و نیز روح خلاق مردمی است که طی سالیان دراز آنها را بر طبق سنن، فرهنگ و نوع معیشت خود به وجود آوردهاند.
بافتهای تاریخی و فرهنگی به عنوان هسته قدیمی و تاریخی دارای قابلیتهای بالفعل و بالقوهاند که در صورت عدم پیشبینی تمهیدات لازم، موجب آسیبهای جبرانناپذیر و اتلاف سرمایههای فرهنگی میشود.
اساساً محلات قدیمی شهرها به دلیل فرسودگی واحدهای مسکونی، عدم سهولت دسترسی، ضعف زیرساختها، مشکلات زیستمحیطی، تخریب و عدم بهرهبرداری از فضا و به علت گسترش سریع و ناموزون شهر و گسست تاریخی در مسیر رکود و عقب ماندگی و حذف از زمینه و سیمای شهرها دچارشدهاند.
علاوه بر آن، بناهای تاریخی به جامانده از دورههای تاریخی مختلف، جزئی از پیکره شهرها هستند زیرا دارای ارزشهای کالبدی، عملکردی و اقتصادی هستند.
آشنایی شهرها با پدیده مدرنیته از یکسو و ساختوسازها و توسعه کالبدی در حاشیه شهرها به صورت بیرویه و کنترل نشده از سویی دیگر و جایگزین شدن معماری و منظرسازی به سبک غربی به جای بهکارگیری معماری اسلامی و الگوهای شهرسازی بومی منجر به افزایش حجم سرمایهگذاریها در حاشیه شهرها نسبت به بافتهای قدیمی و مرکزی شهرها شده است. از این رو محلات قدیمی به تدریج از جمعیت و سرمایه خالی شدند و بافتهای قدیمی بهصورت متروکه و رها باقی ماندند.
بافتهای قدیمی در حال حاضر با معضلات و چالشهای عدیدهای دست به گریبان بوده و تحت عنوان بافتهای مسئلهدار شهری از اواخر برنامه پنج ساله اول(سال 1373) در دستور کار دولت قرار گرفتند.
اگرچه این قسمت از شهرها به عنوان یادمانهای تاریخی و نشانههای فرهنگی از ارزش بسیاری برخوردارند که جایگاه این ارزشها در برنامهریزی و طراحی شهری بسیار حائز اهمیت است، اما از دیدگاه برنامهریزی شهری و شهرسازی مراکز قدیمی را نمیتوان به مثابه یک اندام مرده و یا موزه متروک تاریخی قلمداد کرد، بلکه بافتهای قدیمی از اندامهای پویا و ضروری پیکر شهرند که با برنامههای جامع و توجه به محور و مضامین نوسازی، حفاظت، بهسازی و نیز بهکارگیری تجارب جهانی در زمینه مرمت و باززندهسازی بافت قدیمی میتوان آن را ساماندهی کرد.
اجرای طرح ساماندهی بافت تاریخی شهرها نیازمند طراحی سنجیده و مدیریت شهری هوشمند بر پایه مطالعات دقیق است که با در نظر گرفتن اولویتها و ضرورت زمانسنجی جهت بهبود سیمای کالبدی محلات قدیمی، برنامهریزی میشود.
این امر از طریق نوسازی و بازسازی بافتها و نیز کاهش تراکم و تمرکز از طریق تعدیل کاربریها و فعالیتهای ناسازگار و همچنین حفظ و احیای اقتصادی از طریق تقویت فعالیتهای متناسب میسر میشود.
بایستی توجه داشت که نکته حائز اهمیت در ارتباط با برنامهریزی شهری جهت ساماندهی بافتهای تاریخی، جایگاه سازمانی مدیریت بحران در بافتهای فرسوده و قدیمی است که در سه سطح ملی، استانی و شهری – روستایی صورت میگیرد و هدف از آن ارزیابی و بازنگری دامنه بحران، کاهش آسیب پذیری بخصوص در درجه اول برای حفظ نفوس انسانی و نیز صیانت از بناهای یادمانی است.
هویت بخشی به بافتهای تاریخی و بناهای ارزشمند به جا مانده از گذشته بایستی از طریق زیباسازی، گسترش فضاهای سبز و ساماندهی مبلمان شهری و با در نظر گرفتن پتانسیلهای موجود باشد تا علاوه بر حفظ ارزش و هویت بافتهای سنتی در تقابل با بافتهای مدرن بتواند بر اساس ضوابط و مقررات به صورت زنجیره پیوسته و هماهنگ در جهت توسعه ادامه حیات دهند.
از بینرفتن بافتهای فرسوده در شهرها سبب نابودی بخشی از هویت و شناسنامه فرهنگی شهر است.
خانههای قدیمی،کوچههای کهنسال بخشی از گذشته شهروندان را نابود میکند.
توجه و بهسازی این بافتها میتواند به تداوم و بقای فرهنگی و نیز فربهتر شدن پایههای سنتی شهر کمک بزرگی کند.