دبير كل حزبالله طي روزهاي گذشته بارها بر تكرار تاريخ تأكيد كرده و گفته است كه خطري كه امروز لبنان را تهديد ميكند مشابه خطر موجوديتي عليه اين كشور در سال 1982است. از آن سال، اكنون 33سال ميگذرد؛زماني كه رژيم صهيونيستي با همكاري گروهي از شبه نظاميان مسيحي يا همان فالانژها اقدام به اشغال اين كشور كرد.
رژيم صهيونيستي در 6ژوئن سال ۱۹۸۲ حمله گستردهاي عليه لبنان تحت عنوان «عمليات صلح براي نجات الجليل» كليد زد. در اين حمله گسترده زميني، هوايي و دريايي با سوءاستفاده از شرايط، بخشهاي مختلفي از لبنان و حتي بيروت، پايتخت لبنان هم به اشغال رژيم صهيونيستي درآمد. بهانه اسرائيل اين بود كه نيروهاي سازمان آزاديبخش فلسطين در لبنان آموزش ميبينند و عليه مواضع اين رژيم دست به حملات مسلحانه ميزنند.
رژيم صهيونيستي در سال۱۹۸۵ با مبارزه نيروهاي مقاومت از بيشتر مناطقي كه اشغال شده عقبنشيني كرد اما قسمتي از جنوب لبنان را بهعنوان منطقه حائل تحت عنوان كمربند امنيتي شهركهاي صهيونيستي همچنان تحت اشغال خود داشت.
در سال 2000نيروهاي مقاومت پس از 18سال اشغال خاك اين كشور موفق شدند نيروهاي رژيم صهيونيستي را وادار به عقبنشيني بدون قيد و شرط از جنوب لبنان كنند اما هنوز هم مناطقي از اين كشور تحت اشغال اين رژيم است. به همينخاطر وزارت امورخارجه لبنان روز گذشته در سالگرد عيد مقاومت و آزادسازي جنوب لبنان در بيانيهاي تأكيد كرد كه اين كشور همچنان حق خود براي آزادسازي خاك اين كشور از اشغال اسرائيل را محفوظ ميداند.
- عبور از خطر موجوديتي
خيليها اعتقاد دارند كه درصورت نبود مقاومت و اتحاد مردمي در لبنان، اين كشور حالا شايد سرنوشتي مانند فلسطين داشت و اسرائيليها هنوز هم مناطق اشغال شده را در تصرف خود داشتند. در واقع اگر اتحادي در ميان مردم لبنان با مركزيت مقاومت بهوجود نميآمد كسي نميتوانست خاك لبنان را از اسرائيل پس بگيرد. شاهد اصلي اين مسئله اين است كه هنوز هم با وجود گذشت بيش از 3دهه از آن زمان، مناطقي از لبنان همچنان تحت اشغال رژيم صهيونيستي است و جامعه جهاني و نهادهاي بينالمللي هم نتوانستهاند كاري براي پايان اين اشغال انجام دهند. شايد به همينخاطر بود كه دبيركل حزبالله در سخنراني اخير خود همزمان با اعلام تكرار تاريخ و روزهاي سال1982 تأكيد داشت كه لبنانيها در مقابل جريان تكفيري و گروههاي افراطي مانند آن روزها نبايد اميدي به سازمانهاي بينالمللي داشته باشند.
رژيم صهيونيستي هنوز هم مزارع شبعا، ارتفاعات كفرشوبا و روستاي غجر را در اشغال خود دارد، همچنان هم حريم هوايي لبنان را نقض ميكند و با وجود نيروهاي صلحبان سازمان ملل، جنوب لبنان را هر چند وقت يكبار هدف حمله قرار ميدهد. در زماني كه رژيم صهيونيستي مجبور به عقب نشيني شد و ناظران سازمان ملل با مناقشه بر سر مزارع شبعا به منطقه اعزام شدند، سازمان ملل سرانجام در نامهاي به مقامهاي اسرائيل تأكيد كرد كه اين منطقه متعلق به لبنان است و بايد هرچه سريعتر نيروهاي اين رژيم آن را تخليه كنند. ايهود اولمرت، نخستوزير وقت اين رژيم اما خيلي راحت اعلام كرد مزارع شبعا متعلق به اين رژيم ميماند.
هزاران بار لبنان به شوراي امنيت سازمان ملل در اين رابطه شكايت برده اما نتيجهاي براي اين كشور نداشته است. نصرالله به همينخاطر كليد پيروزي در مقابل تكفيريها بهعنوان خطري براي بشريت را مثل آن روزهاي سياه اشغالگري رژيم صهيونيستي، اتحاد و مقاومت مردمي توصيف و تأكيد داشته كه تنها از اين طريق است كه ميتوان داعش را هم مانند اسرائيل شكست داد؛ چون مانند سال1982كسي نميتواند به نهادهاي بينالمللي مانند سازمان ملل تكيه كند.
- تهديدي مانند رژيم صهيونيستي
حتي وزارت امور خارجه لبنان هم روز گذشته خطر داعش را مشابه تهديد رژيم صهيونيستي براي اين كشور توصيف كرده است. رژيم صهيونيستي با حمله به لبنان در سال1982 تلاش داشت از درگيريهاي داخلي اين كشور سوءاستفاده كند و در واقع فالانژها را با همين راهكار همراه خود كرد. اين رژيم تلاش داشت وانمود كند كه مسيحيها در خطر مسلمانان لبنان قرار دارند. تكفيريها هم حالا راه مشابهي ميروند و به همينخاطر دبير كل حزبالله در سخنراني اخير خود بارها تأكيد كرده كه داعش و گروههاي تكفيري خطري براي همه انسانها از هر قوم و مذهبي هستند و شرايط كنوني منطقه درگيريها فرقهاي نيست.
داعشيها هر كسي كه هم عقيده آنها نباشد و بيعت نكند اعم از شيعه، سني، مسيحي، ايزدي و دروزي را از لب تيغ ميگذرانند. اين همان مسئلهاي است كه نه در حرف بلكه در عمل ثابت شده است و هزاران نفر از اديان و قوميتهاي مختلف توسط اين گروه تروريستي به فجيعترين و بيسابقهترين شكل در تاريخ كشته شدهاند.
در زمان حمله اسرائيل هم در ابتدا لبنانيها در درك اين مسئله دچار اختلاف شدند. برخي از لبنانيها درك روشن و تشخيص واضحي از اهداف رژيم صهيونيستي از اين تجاوز داشتند و متوجه خطر اسرائيل شدند اما برخي ديگر، بر موج ديگري سوار و حتي به حمله اسرائيل اميدوار بودند. آنها با رژيم صهيونيستي همراهي و حتي اين رژيم را براي اشغال مناطق بيشتري كمك ميكردند و حالا هم به گفته دبير كل حزبالله برخي گروههاي سياسي داخل لبنان از جريان 14مارس در برابر گروههاي افراطي راه مشابهي ميروند.
جريان مقاومت در برههاي تاريخي- حمله اسرائيل به لبنان- توانست با اتحاد مردمي در مقابل اين رژيم قد علم كند و لبنان را از خطر پايان موجوديتش نجات دهد. اگر مقاومت و اتحاد مردمي شكل نميگرفت، چه بر سر جنوب لبنان، بقاع، ضاحيه و شمال لبنان، ميآمد؟ حالا هم به گفته نصرالله در مقابل جريانهاي افراطي اتحاد و بسيج مردمي تنها راهحل است و درك درست شرايط مانند آن زمان ميتواند لبنان و منطقه را از شر داعش مانند خطر رژيم صهيونيستي حفظ كند.
نظر شما