چند ساعت پشت درهای بسته میگذرد؛ پر از استرس و تنش. و بعد؛ «مژده بده، آقای... بچهات دختره». همین و تمام!
میگویند درد زایمان سختترین و سنگینترین درد روزگار است؛ دردی که اگر ساعات و دقایقی بعد، با خروج سر نوزاد جبران نمیشد، میتوانست مادر را از پا بیندازد. باز هم میگویند زن و شوهر باید در غم و شادی هم شریک باشند. این جمله کلیشهای را بارها و بارها شنیدهایم اما این چطور شریک بودنی است؟
این بار در بیمارستانی در تهران این طرح کلید خورده است؛ شوهران، یا همان پدران آینده، قرار است موقع زایمان کنار همسرشان باشند. دیگر قرار نیست زنان، پشت درهای بسته و در محیطی نامعلوم و ناآشنا، بهتنهایی درد بکشند.
قرار هم نیست بدون هیچ دلیل خاصی ـ و فقط به خاطر ترس و ناآگاهی ـ زنان یا پزشکانشان، زایمان را از شیوه و مسیر طبیعیاش خارج کنند و به سزارین روی بیاورند؛ زایمانی که اغلب کمتر به عوارضش توجه میکنیم؛ عوارضی مانند فلج اعصاب بازویی، شکستگی جمجمه و سایر استخوانها و نیز مشکلات تنفسی نوزادان حاصل از سزارین.
خبر این بود که در بیمارستان صارم در تهران ـ یک بیمارستان خصوصی تازهتاسیس ویژه زنان و زایمان ـ طرح جالبی اجرا شده است. وقتی درد کشنده زایمان، سراغ زائو میآید و زائو وارد اتاق زایمان میشود، شوهرش هم میتواند همراهش بیاید. اولین سؤال این است که این فکر از کجا به ذهن مجریانش رسیده است؟
راهروهایی که به اتاقهای لیبر (درد زایمان) منتهی میشوند، از هم جدا هستند. به این ترتیب، رفت و آمد زنان بهراحتی انجام میشود. در اتاق زایمان هم، تختها با پردههای دورتادور آن از هم جدا میشوند به طوری که هر تخت حالت یک اتاقک جدا از بقیه را پیدا میکند.
پدری که پدر شدناش را دید
آقای گودرزی، نگهبان بیمارستان است که هفته گذشته، خانمش در همین بیمارستان وضع حمل کرد. او در تمام مراحل، در کنار او حضور داشته و این تجربه را چنان هیجانانگیز میداند که نمیتواند در توصیفاش چیزی بگوید؛ «اولش خیلی بهتزده بودم؛ با اینکه بچه سومم بود.
سر بچههای قبلی فقط خوشحال بودم ولی اینبار اصلا مات مانده بودم. به من گفتند میتوانی بند ناف نوزاد را خودت قطع کنی اما من آنقدر شوکه شده بودم که ترسیدم. گفتم نکند خونریزی کند!». بعد که به اتاق ریکاوری آمدهاند، حالش سر جا آمده و با موبایل، از نوزاد و مادرش چند تا عکس میگیرد که با اشتیاق نشانمان میدهد.
او تعریف میکند که زایمان قبلی همسرش خیلی سخت بوده و با اینکه او دلش یک بچه دیگر میخواسته اما از ترس تکرار تجربه قبلی، خانمش تردید داشته. تا اینکه بعد میشنود اینجا زایمان بدون درد انجام میدهند و میتواند خودش هم در کنار همسرش باشد؛ «همسرم خیلی خوشحال شد از اینکه من هم موقع زایمان کنارش هستم. من هم احساس خوبی داشتم از اینکه میتوانم کمکی بکنم. دستش را گرفته بودم و فشار میدادم و دعا میکردم هر دوشان سالم باشند».
سؤال از مراجع
آنها برای شروع این کار، حتی از مراجع تقلید هم کسب تکلیف کردهاند. آیا برای کسب مجوز، نیاز به این کار داشتهاند؟ دکتر صارمی میگوید: «ما الزامی به این کار نداشتیم اما میخواستیم کارمان از نظر شرعی مشکلی نداشته باشد.
نمیخواستیم کاری کنیم که هم برای خودمان و هم برای بیمارانمان حتی یک درصد هم شبهه ایجاد کند. به نظرمان لازم است که برای هر کار جدیدی که قبلا انجام نشده، تایید مراجع دینی را داشته باشیم».
واکنش مراجع بسیار جالب بوده است؛ نه تنها ایرادی به حضور همسر در مراحل زایمان نداشتهاند بلکه حتی برخی از آنها از این طرح استقبال کردهاند و گفتهاند ما باید پیش از این به فکر اجرای چنین کاری میافتادیم؛ چرا که کاملا در جهت روح و هدف شارع دین است.
جشنی برای مادران
«زنان امروزی به طور متوسط بیش از یک یا دو بار قرار نیست زایمان کنند. چه بهتر که این واقعه را برای آنها تبدیل کنیم به یک خاطره خوب؛ جشنی که در آن قرار است به پاس زحماتشان از آنها تقدیر شود؛ جشنی که وقتی زن به روش سزارین زایمان میکند، دیگر معنا پیدا نمیکند. زن، بیهوش است و بعد از یکی دو روز، اگر مشکلی نداشت، تازه بچه را میبیند.
در حالی که آنقدر بیحال است که هیچ حسی از مادر شدن ندارد؛ حتی حال ندارد به بچهاش شیر بدهد. با همین دلایل بود که پزشکان این مجموعه تصمیم میگیرند با روشهای گوناگون زایمان طبیعی را برای زنان، راحت و جذاب کنند؛تا بتوانند لذت مادر شدن را با تمام وجود (کامل) لمس کنند. فکر زایمان بدون درد و زایمان با حضور همسر هم از همین جا شروع شد».
پدران هم سهیم میشوند
فایدههای این طرح، فقط به زمان تولد نوزاد محدود نمیشود. وقتی که همسر هم در مراحل حضور دارد، هم سختی و حساسیت بچه را بهتر میفهمد و هم خود را در صاحب بچه شدن، سهیم میداند؛ به همین خاطر در قبال کودک، خیلی بیشتر از حالت معمول، احساس مسئولیت میکند. دکتر تاجبخش ـ متخصص بیهوشی بیمارستان ـ خودش را هم یکی از قهرمانهای داستان میشناسد؛ نه کسی که بیرون صحنه ایستاده و شاهد ماجراست.
سابقه مطالعاتی
البته این گروه درباره تاثیر حضور همسر تحقیقی انجام ندادهاند و سراغ مطالعات انجامشده هم نرفتهاند چرا که یک حساب سرانگشتی نشان میداد که حضور همسر در این موقع حساس، چقدر میتواند برای زن آرامشدهنده و مفید باشد. با این حال، تحقیقات زیادی انجام شده که این نکته را تایید میکند.
به عنوان مثال، در یک مطالعه مشخص شد اصولا گرفتن دست همسر، باعث پایین آمدن سطح استرس و تنش او میشود؛ تاثیری که فقط و فقط از طریق تماس با دست همسر به وجود میآید و با روشهای معمول مقابله با استرس، کاملا قابل رقابت است.
در مطالعه دیگر که در برزیل انجام شده، نشان داده شده که وقتی زایمان با حضور همسر انجام میشود، زن زائو در مجموع احساس آرامش و رضایت بیشتری از مراحل زایمان دارد و حس میکند کمتر درد کشیده است.
با این حساب و اگر بتوان نتایج تحقیقات در کشورهای دیگر را هم به ایران تعمیم داد، میتوان گفت حتی اگر بیمارستانهای ما امکان همراهی مردان را با همسرانشان در موقع زایمان ندارند، بهتر است به حداقل اکتفا کنیم و اجازه دهیم زنان با مادر، خواهر یا دوست و آشنای مؤنث خود به اتاق زایمان بروند تا آرامش بیشتری داشته باشند.
در تاریکی راه نمیرویم
«وقتی نمیدانی، میترسی.» احساس ترس از تاریکی را همه ما تجربه کردهایم. زمانی که در تاریکی راه میرویم، از اینکه نمیدانیم در اطرافمان واقعا چه اتفاقی میافتد، احساس ناامنی، ترس و اضطراب پیدا میکنیم. یکی از مواردی که باعث احساس رعب و وحشت خانمها از زایمان طبیعی میشود به طوری که بدون هیچ توجیهی از پزشک خود درخواست سزارین میکنند، همین ناآگاهی است؛ اینکه از مراحل زایمان خبر ندارند و تصورات دور از ذهنی درباره آن دارند.
در این بیمارستان ـ که میتوان آن را به عنوان نمونه آزمایششده یک زایمان ایدئال معرفی کرد ـ کلاسهای آموزشی از 3 ماهه سوم بارداری برای زنان گذاشته میشود، آناتومی دستگاههای دخیل در آن و همینطور سیر طبیعی وقایعی که قرار است اتفاق بیفتد، برای آنها توضیح داده میشود؛ «برخی از زنان فکر میکنند زایمان طبیعی عوارض دارد. مثلا به غلط تصور میکنند ضریب هوشی افراد حاصل از زایمان سزارین بالاتر از کسانی است که با زایمان طبیعی متولد شدهاند. یا فکر میکنند هر زایمان طبیعی، لزوما به معنای بالا رفتن احتمال افتادگی رحم و مثانه و در نتیجه بیاختیاری ادرار میشود؛ در حالی که تحقیقات نشان داده هر دوی این تصورات غلط است».
پاسخ دادن به این گونه تصورات غلط شایع هم از جمله آموزشهای این دورههاست. به گفته مسئولان بیمارستان، حتی برخی زنان باردار را به اتاق زایمان میبرند و ابزارها و محیط زایمان را نشانشان میدهند تا از قبل با آنها آشنایی داشته باشند.
درد نداریم
فعلا در این طرح، حضور همسر، در زایمانهای بدون درد آزمایش شده که البته با استقبال خانوادههای مراجعهکننده مواجه شده است. وقتی علت را میپرسیم، میگویند: «فکر کردیم مردان طاقت و تحمل درد کشیدن و جیغ و فریادهای خانمشان را نخواهند داشت. آدم درد خودش را میتواند یکجورهایی تحمل کند اما درد کشیدن عزیز را تحمل کردن، آن هم از طرف مردان که این همه روی همسرشان تعصب دارند، شاید خیلی سخت باشد». آنها قصد دارند در مراحل بعدی، در زایمانهای معمولی هم حضور همسر را در کنار زائو، تجربه کنند.
زایمانی خاطرهانگیز
«به دنیا آوردن بچه، بیماری نیست. نباید با زائو مثل یک بیمار برخورد کرد.»
این جملهای است که در این بیمارستان و از زبان همه کارشناسان و متخصصان زنان و مامایی میشنویم. این فعالیتها، تا اینجا که توانسته این نگرش را خوب معرفی کند؛ امیدواریم با فراگیر شدناش، بتواند آن را به یک فرهنگ تبدیل کند.