ماجرا از اين قرار بود كه چند روز پيش مأموران پليس در جريان درگيري 2زن در يكي از بيمارستانهاي تهران قرار گرفتند و راهي آنجا شدند. در بررسيها معلوم شد كه اين دو زن بر سر گرفتن نوبت ويزيت پزشك به كتككاري پرداخته و نظم بيمارستان را بههم ريخته بودند.
مأموران هر دو زن جوان را به كلانتري منتقل كردند اما در جريان بررسيها مشخص شد كه چهره يكي از زنان به جيببري كه از مدتها قبل تحت تعقيب پليس است شباهت دارد. همين كافي بود تا مأموران به سراغ تصاوير چهرهنگاري مجرمان كه مالباختهها آن را ترسيم كرده بودند بروند و به اين ترتيب معلوم شد كه يكي از زنان به نام كبري، همان جيببر تحتتعقيب است.
طبق اطلاعات بهدست آمده، او يك مجرم سابقهدار بود كه پيش از اين نيز به اتهام سرقت و جيببري به زندان افتاده بود. درحاليكه كبري مدعي بود بيگناه است اما 2نفر از مالباختگان او را شناسايي كردند تا وي ديگر راهي براي كتمان حقيقت نداشته باشد. يكي از آنها گفت: براي رفتن به بازار تهران سوار مترو شدم كه زن جواني در شلوغي مترو مرا هل داد و وارد كابين شد.
او رفتار مرموزي داشت و مرتب تكان ميخورد تا اينكه 2ايستگاه بعد پياده شد. وي ادامه داد: بعد از پيادهشدن او متوجه شدم كه كيف پول و موبايلم را از داخل جيبم سرقت كرده است. وقتي متوجه موضوع شدم به ايستگاه قبل برگشتم و همهجا را بهدنبال زن سارق گشتم اما اثري از او نبود. پس از آن به طرح شكايت پرداختم كه بعد از چهرهنگاري مشخص شد كه زن ديگري به همين شيوه در دام زن جيببر كه سابقهدار هم بوده گرفتار شده است. بهگزارش همشهري، تحقيقات از زن جيببر ادامه دارد تا زواياي پنهان آشكار شود.
- توبهام را شكستم
كبري 54ساله است و ميگويد بعد از آزادي از زندان توبه كرده بود كه ديگر خلاف نكند اما وسوسه بازهم سراغش آمد و دوباره دست به جيببري زد.
- چرا دوباره به سمت خلاف رفتي؟
اشتباه كردم و حالا بهشدت پشيمانم. من بعد از اينكه از زندان آزاد شدم توبه كردم و با خودم گفتم ديگر خلاف نميكنم. براي همين از دخترم پول قرض گرفتم تا ماشين بخرم و با آن مسافركشي كنم و خرج خود و دخترانم را تأمين كنم اما نشد. توبهام را شكستم اما فقط از 2زن جيببري كردم و سرقت ديگري انجام ندادم.
- اگر دستگير نميشدي بازهم به جيببري ادامه ميدادي؟
نه. دروغ نميگويم. اين دو بار هم اشتباه كردم. حالا حتما بهخاطر سابقه بدي كه دارم بيشتر برايم زندان ميبرند.
- در اين دو جيببري كه انجام دادي چقد پول گيرت آمد؟
در يكي از آنها 50هزار تومان و ديگري 70هزار تومان. البته يك گوشي موبايل هم بود كه آن را به قيمت 80هزار تومان به مالخر فروختم.
- پيش از اين چندبار دستگير شده بودي؟
2باربه اتهام جيببري.
- شيوهات چه بود؟
معمولا طعمههايم را هل ميدادم و وقتي تعادلشان به هم ميخورد هرچه داخل جيب يا كيفشان بود سرقت ميكردم.
- كي از زندان آزاد شدي؟
آذرماه سال گذشته و تا 2هفته پيش دست به خلاف نزده بودم تا اينكه به خاطر وسوسه دوباره سرقت كردم.
- از روز دستگيريات بگو، چه شد كه با آن زن درگير شدي؟
مدتي بود كه زانوهايم درد ميكرد، يكي از دوستانم ميگفت نزد پزشك عمومي برو تا پاهايت را معاينه كند و عكس بگيرد. من هم به درمانگاه رفتم اما يك زن كه خيلي هم عصباني بود مرا هل داد و مدعي شد كه زودتر از من آمده است. زن جواني هم كه در پذيرش نشسته بود ميگفت هردو دير آمديد و پزشك ديگر كسي را ويزيت نميكند. بالاخره بعد از اينكه كلي به زن جوان التماس كردم قرار شد به من و آن زن ميانسال هم وقت بدهد اما او باز هم مدعي بود كه زودتر از من آمده و همين باعث درگيري ما شد.
نظر شما