كلماتي كه دارد طعمها و كيفيتها و اصالتها را با خود به خاطرهها گره ميزند.توجه كردن به اجناس خارجي و استقبال براي خريد آنها به جاي اجناس ايراني آنقدر براي بسياري از ما ايرانيان عادي شده است كه گاهي يادمان ميرود كه ما با پيشينه غني فرهنگيمان نبايد به چنين ورطهاي ميافتاديم.اگر بپرسيد كدام ورطه ميگوييم ورطهاي كه گزارشهاي مختلف نشان ميدهد برخي از لباسها و اجناس در خود تهران توليد ميشوند و بعد به كيش و قشم و يا خود تركيه ميروند و با چند برابرقيمت به هموطناني كه بهدنبال جنس اعلاي ترك! ميگردند، فروخته ميشود. همان ورطه كه از پارچه چادر مشكي تا جانماز و خلال دندان و سنگ قبر و گردو و پرتقال و انگور نيز از كشورهاي خارجي وارد ميكنيم و اين خاك زر خيز و خيل جوانان جوياي كار نيز در طرف ديگر اين معادله ايستادهاند.
سالهاست كه كارشناسان اقتصادي از بيتوجهي به توليد در كشور سخن ميگويند و اين موضوع كه اين بيتوجهي ميتواند ضربههاي سختي به اقتصاد كشور وارد كند برا ي بسياري از مردم گويا يك لالايي محض است. لالايياي كه البته براي دلالان سود جوي بازار واردات خواب آور نيست.
توليد ملي بايد تقويت شود اين يك اصل است كه همه مسئولين از آن دم ميزنند اما عملا مردم مسئولين و آقا زادهها را مقصر ميدانند و مسئولين مردم بدون رغبت را اينگونه ميشود كه در بازار رقابت بين اجناس داخلي نيز بايد به زور مارك و برچسب خارجي بودن پيش رفت، يعني اين بازار نهتنها از منظر مادي كه هرگونه جنس بنجلي را وارد ميكند بلكه از نظر معنوي نيز گويي وابسته به واردات است.در اين بحران وضعيت مردم در بازاري كه گفته ميشود سالانه 30ميليارد دلار كالاي قاچاق وارد آن ميشود، حال و روز خوبي ندارد.
تصوير پيش رو اما نشان از يك غيرت به عمل نشسته را ميدهد اينكه يك كاسب با غيرت ايرانياش و با شعور اقتصادياش به جاي تبليغ نارواي اجناس خارجي از نوع بنجل و غيربنجلش با افتخار روي پارچهاي در جلوي مغازه خود مينويسد «كليه جنسها توليد داخلي ميباشد». اين فروشنده كه در تصوير بهنظر ميرسد فروشنده كيف و كفش است با اين پارچه نوشته غيرت ايرانياش را در رفتار اقتصادياش به نمايش گذاشته و مطمئن باشيد كه ضرر هم نميكند. وقتي او ميخواهد كه كارگر هموطن و توليدكنندگان همزبانش چرخ خانهشان بچرخد، چرخ او نيز خواهد چرخيد.البته به اين شرط كه اهل انصاف ايراني نيز باشد.
نظر شما