این کمبود ناشی از این مسئله است که طی سالهای اخیر طیفهای مردمی و روشنفکری اعم از علاقهمندان، هنرجویان، استادان و موسیقیشناسان و نیز مراکز و موسسات خصوصی و دولتی، فعالیتهای سازمان یافته، منسجم و چشمگیری را پیرامون این حوزه از هنر ایران آغاز نمودهاند.
تلاشهای فوق از سوی همه گروهها و نهادهای یاد شده غالباً با نوعی عطش مضاعف جهت بازشناخت بسیاری از پدیدهها، رویدادها، خط و سیر و تحولات مربوط به این حوزه مهم از فرهنگ ایران بوده است.
با این حال بسیاری از افراد و گروههایی که علاقهمند به شناخت بنیادیتر مباحث مورد علاقه خود در حوزه موسیقی هستند به خاطر فقر ملموس اطلاعات، جهت دستیابی به منابع مورد نظر با دشواری مواجهند.
در نگاه اول به خاطر گستردگی و عمومیت موضوع و حجم پرشمار منابع مکتوب و صوتی که طی سه دهه اخیر از سوی نویسندگان، منتقدان، صاحبنظران و هنرمندان موسیقی انتشار یافت به نظر میرسید که ایجاد اثری مرجع در این زمینه نیازمند سازماندهی و یا لااقل حمایت مراکز دولتی جهت حرکتی گروهی است.
ولی از آنجایی که ایجاد آثار درجه یک در ایران گاه متکی و محصول علایق و ارادههای فردی است؛ بنابراین این رخداد نیز از طریق همان مجرایی صورت پذیرفت که پیشبینی میشد.
در این رابطه اخیر اثری با عنوان کتابشناسی موسیقی در ایران (فهرست موضوعی کتابها، مقالات، نشریات 1384 – 1354، پایاننامهها و طرحهای پژوهشی) گردآوری و تنظیم سیمین حلالی در 800صفحه و با 12 هزار و 276 مدخل از سوی مؤسسه فرهنگی هنری ماهور انتشار یافت.
کتاب در 16 فصل با پیوست نمایهها طبقهبندی شده است. فصول شانزدهگانه این کتاب شامل کلیات، فلسفه و زیباشناسی، تاریخ و نقد، سرگذشتنامهها، مبانی و مسائل فنی موسیقی، سازها، موسیقی همراهکننده (متن)، موسیقی کودک، موسیقی مردمپسند، پژوهش در موسیقی (اتنوموزیکولوژی)، فیزیک و اکوستیک، آموزش موسیقی، انجمنها و سازمانهای موسیقی، برنامهها، موزهها و نمایشگاهها میباشد که هر یک از فصول یاد شده خود به چند موضوع با اهمیت به عنوان زیرگروه دستهبندی شده و در هر یک از دستهها، دهها رفرنس و مرجع مهم مکتوب یا صوتی با اهمیت ذیل مداخلی که با شماره مسلسل مشخص شدهاند، معرفی گردید.
حجم کمی و شاخصههای کیفی و ماهوی این کتابشناسی با توجه به تعداد مداخل و رفرنسهای ارزشمند پرشماری که جهت علاقهمندان به حوزههای مختلف موسیقی در ایران ارائه نموده، حاکی از تلاش روشمند و پشتکار مثالزدنی و ستودنی مؤلف این اثر است. طبقهبندی اثر که توأماً به صورت موضوعی و الفبایی است، استفاده از آن را تا حدود زیادی برای علاقهمندان و مخاطبان آن آسان نموده است.
بدیهی است به خاطر ابعاد و گستردگی کار بزرگی که صورت پذیرفت خالی از کاستی نیست. به طور نمونه با توجه به اینکه بخش مهمی از آثار صوتی و مکتوب موسیقی در ایران از طریق جشنوارهها و کنگرههای موسیقی ایجاد گردید، لازم بود تا مؤلف ذیل عنوان جشنوارهها در کتاب، همه جشنوارهها را با معرفی نهاد برگزارکننده و به ترتیب الفبا ثبت نموده و آثار مکتوب و صوتی هر جشنواره را با توجه به موضوعی بودن آنها در پایین همان مدخل درج مینمود تا علاقهمندان بتوانند به شکلی سهلالوصول به چنین آثاری دسترسی یابند.
علاوه بر این نیاز به عنوانی به نام سخنرانیها نیز میتوانست سخنرانیها و نقطهنظرات صاحبنظران بخشهای مختلف موسیقی را در اختیار علاقهمندان قرار دهد. اگرچه آثار جشنوارهای و یا عناوین سخنرانیها نیز ذیل عنوانهای دیگری و به صورت پراکنده آمده ولی به نظر میرسد تجمیع آن ذیل یک موضوع علاوه بر این در ذیل عنوان جشنوارهها (ص649، از شماره 11690) نیز از آثار چند جشنواره کنگره تخصصی نامی به میان نیامده است.
مؤلف در مواردی (هر چند اندک) در ثبت درست مشخصات برخی کتابها دچار اشتباه شده است. به طور مثال ایشان در صفحه 800 کتاب، مدخل شماره 14، لغتنامه دهخدا را کار گروه نویسندگان دانسته است و ذیل جدول فوق آورده است:
لغتنامه دهخدا گروهی از نویسندگان، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، 1377.
در صورتی که ثبت درست این مدخل به صورت زیر است:
لغتنامه دهخدا (دوره پانزده جلدی) علیاکبر دهخدا، ویراسته گروه نویسندگان، تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1377.
به رغم این گروه از اشکالات که به خاطر بزرگی کار قابل درک بوده و میتواند در چاپهای بعدی مورد تجدیدنظر قرارگیرد، تعداد رفرنسها در بخشهای مختلف موسیقی در اندازهای است که میتواند نیاز علاقهمندان و پژوهشگران را به آسانی برطرف ساخته و این اثر را در جایگاه یکی از آثار گرانسنگ و معتبر قرار دهد.