اين روزها خبرهاي گستردهاي از تلاش ديپلماتها و مقامات آمريكايي براي رسيدن به اين توافق بينالمللي بهدست ميرسد كه اين نظر را تقويت ميكند. برخي عوامل مهم و تأثيرگذار بهصورت يكپارچه و مانند يك پازل باعث شكل گرفتن چنين نيازي براي دولت دمكرات اوباما شده است.
مهمترين عواملي كه اين نياز را براي آمريكا رقم زده، عبارتند از:
1-جلوگيري از تشكيل قدرتهاي نوظهور و تنزيل جايگاه منطقهاي ايران در منطقه خاورميانه
باتوجه به بيثباتيهاي گسترده منطقهاي در خاورميانه، عميقترشدن بحران در خاورميانه طبيعتا ناكارآمدي سياست خارجي آمريكا را بيشتر نشان خواهد داد. آمريكا اميدوار است با امضاي توافق نهايي رفتارها و كنشهاي ايدئولوژيك ايران در موضوعات حساس منطقهاي، ازجمله سوريه، يمن و عراق ضعيفتر شود.
2-ناكارآمد بودن تحريمها درون ايران
واقعيت اين است كه با وجود آنكه شديدترين تحريمها عليه ايران در طول چند سال گذشته وضع شده است، ولي هدف اصلي اين تحريمها كه تغيير رفتار ايران در عرصه بينالمللي در قبال آمريكا بوده ناكام مانده است. بهعبارت ديگر هدف تحريمها از ابتدا اين بود كه مردم ايران فشار خود را به حاكميت جمهوري اسلامي افزايش دهند تا حاكميت نيز رويكرد و رفتار خود را درخصوص مسائل بينالمللي تغيير دهد. ولي در عمل نهتنها اين خواسته غربيها تحقق نيافت بلكه انسجام بين تودههاي مردم و حاكميت افزايش پيدا كرد.
با اين حال اگر چه در پرتو اين تحريمهاي ظالمانه فشارهايي اقتصادي بر مردم ايران وارد آمده است ولي در اصول اساسي سياست خارجي ايران نهتنها تغيير مشهودي نداشته، بلكه حوزه تأثيرگذاري و نقش آفريني ايران در تمامي تحولات منطقه خاور ميانه افزايش يافته است، لذا اين صحبت كه تحريمها ايران را پاي ميز مذاكره كشاند از اساس غلط است و آمريكا براي جلوگيري از حوزه نفوذ ايران، از ايران درخواست مذاكره مستقيم كرد.
3-تلاش براي داشتن برگ برنده تبليغاتي در انتخابات آينده آمريكا
مهمترين موضوع تبليغاتي در ميان رقباي رياستجمهوري آينده آمريكا، نوع مواجهه با پرونده هستهاي ايران است، بهطوري كه كانديداهاي جمهوريخواه، بيشترين انتقادات را به نحوه عملكرد دولت آمريكا در مذاكرات دارند و حتي بعضي از مقامات در جناح مخالف حزب حاكم، مذاكرهكنندگان ايراني را ماهرتر از مذاكرهكنندگان كشور خود توصيف ميكنند تا شايد با بزرگ كردن اين واقعيت، دولت دمكرات فعلي را تضعيف كنند.
در مقابل دمكراتها تلاش ميكنند تا اثبات كنند رويكرد آنها به ديپلماسي در طول سالهاي گذشته در قبال ايران، رويكرد درستي بوده است و قطعا براي نشان دادن موفقيت ديپلماتهايشان و رويكرد سياست خارجي دولت اوباما از هيچ تلاشي دريغ نخواهند كرد و از تمام ابزارهاي لازم استفاده ميكنند تا توافق نهايي به امضا برسد. در واقع طبيعي است كه درصورت شكست مذاكرات هستهاي ايران و 1+5 جهتگيري كلان دولت اوباما در طول سالهاي گذشته با ناكارآمدي گسترده مواجه شود و دمكراتها به همان سرنوشتي دچار ميشوند كه جمهوريخواهان در دوره بوش به آن سرنوشت گرفتار شدند.
4-افزايش فروش تسليحات به كشورهاي عربي حوزه خليجفارس
با امضاي توافق نهايي، ايران بهعنوان يك كشور اتمي و داراي انرژي صلحآميز هستهاي شناخته ميشود. با اين حال در تمام اين سالها غرب با اتهام زني به ايران، از كشورمان تصوير هراس اتمي براي عربهاي منطقه ساخته است. اين سياست بعد از توافقنامه هستهاي هم ادامه خواهد داشت. شركتهاي آمريكايي كه سياستمداران آمريكايي نيز از سهامداران بزرگ آنها هستند، تلاش ميكنند به هراس كشورهاي عربي نفت خيز و ثروتمند منطقه از قدرت ايران، دامن زده و با فروش سلاحهاي پيشرفته خود پاسخ دهند.
واقعيت اين است كه كشورهاي حاشيه جنوبي خليجفارس همواره از بزرگترين مشتريان سلاح در جهان هستند و لذا با توجه به نگرانيهايي كه از جانب ايران پس از توافق هستهاي پيدا ميكنند، حجم خريدهاي نظامي خود را افزايش داده و مجتمعهاي نظامي آمريكا هم منافع بيشتري را ميبرند. البته اين نكته نيز لازم است توجه شود كه نگرانيهاي كشورهاي منطقه از ايران نابجاست و ايران هميشه اعلام كرده كه با كشورهاي منطقه منافع مشترك دارد و مباحث نظامي خود را در جهت صلح و امنيت و دفاع از خود بهكار خواهد گرفت نه در جهت جنگ افروزي و تجاوز.
- كارشناس مسائل بينالملل
نظر شما