او کاندیداهای چپ گرایانی بود که مردمگرایی را سیاست اصلی خود قرار داده بودند، لولا در واقع رهبری تعدادی از احزاب ائتلافی برزیل تحت عنوان احزاب کارگری را در دست داشت.
داسیلوا در خانوادهای فقیر به دنیا آمد و از عنفوان جوانی به فلز کاری روی آورد، لولا به تدریج وارد مسائل صنفی شد و فعالیت خود را در این عرصه گسترش داد. او سپس به عضویت اتحادیه فلز کاران برزیل درآمد و در سال 1975 ریاست این اتحادیه را عهده دار شد.
لولا خطیب بسیار ماهری بود و با سخنانش نظرات اعضای اتحادیه فلزکاران را به گوش سیاستمداران برزیلی میرساند. لولا در اعتصابهایی که در سالهای 1978 تا 1981 در صنایع فلز برزیل رخ داد نیز مشارکت فعالی داشت. او سپس در تاسیس حزب کارگر برزیل نقش بسزایی را ایفا کرد.
در سال 1986 نیز لولا پس از عمری تجربه فعالیت در اتحادیه فلزکاران و حزب کارگر، بخت سیاسی خود را مورد آزمایش قرار داد و در سال 1986 به عنوان یکی از نمایندگان مجلس نمایندگان برزیل انتخاب شد.
او اما نتوانست در انتخابات ریاست جمهوری برزیل که در سال 1990 برگزار شد به پیروزی برسد. لولا پس از سه دوره شرکت ناموفق در انتخابات، سرانجام در سال 2002 در انتخابات ریاست جمهوری برزیل با وعده انجام اصلاحات اقتصادی و سیاسی به پیروزی رسید.او به ویژه متعهد شده بود با سوتغذیه در برزیل مقابله کند.
لولا در سال 2006 نیز در انتخابات برزیل شرکت کرد و به رغم شایعاتی که درباره فساد مالی دولت وی انتشار یافته بود، توانست رقیب سرسخت خود ژرالدو الکمین را در دور دوم انتخابات پشت سر بگذارد و برای دومین بار مقام ریاست جمهوری برزیل را از آن خود کند.
او در پایان سال 2010 جای خود را به رئیس جمهور بعدی دیلما وانا روسف سپرد.