نه به اين دليل كه بازيگران بزرگ و نامدار سينماي ايران در «عاشقانههاي ناآرام» رقتانگيز بهنظر ميرسند و همه خاطره ما را از فيلمهاي دوستداشتنيمان بر باد ميدهند و نه به اين خاطر كه يك متن آشفته نام نمايشنامه گرفته و امكان تبديلشدن به اثري خستهكننده و سطحي را بهدست آورده است بلكه به اين دليل كه كارگرداني با اين ميزان استعداد فقط به پشتوانه حامي مالي توانسته چنين اثري را در معرض ديد صدها نفر قرار دهد و در كنار هدر دادن وقت گرانبها، هزينهاي دريافت كند و انتهاي نمايش همراه بازيگران روي صحنه بيايد و رو به تماشاگران براي خلق چنين اثري تعظيم كند.
به گزارش همشهري، قرار نيست از ورود سرمايه و فعاليت بخش خصوصي در تئاتر شكايت كنيم و به سفرهاي محقر راضي باشيم كه دولت براي اين هنر فراهم ميكند اما آيا در شرايط عادلانه و حرفهاي، عاشقانههاي ناآرام بايد از تالار وحدت با آن امكانات و ظرفيت سر دربياورد؟ چرا اين نمايش در سالنهاي كوچك تئاتر كه اين روزها در گوشه و كنار تهران فراوان ديده ميشود، اجرا نشده است؟ به اين دليل كه جاهطلبي نويسندگان و كارگردان را فريبرز عربنيا، نيكي كريمي و محمدرضا فروتن مهر تأييد زدهاند و چهكسي است كه از بازي نااميدكننده عربنيا و فروتن روي صحنه شوكه و متوجه اشتباه استراتژيك آنها براي حضور در اين پروژه نشود؟
عاشقانههاي ناآرام تلاش دوستداران سينماي ايران و جهان براي اداي دين به آثار محبوبشان است. در اين بين اما خلاقيتي ديده نميشود و نمايشنامه و كارگرداني به يك اندازه سطح پايين هستند. نگاه و جهانبيني حاكم بر اثر شبيه آثار عامهپسند است؛ خنداندن و گرياندن تماشاگر و تحريك احساسات سطحي او. هر چند اين اجراي ضعيف حتي نميتواند تماشاگر را تحتتأثير قرار دهد. گزينش بهترين سكانسها و اجراي آنها بدون ميزانسن خاص هنري است كه خانم كارگردان و 2نويسنده نمايش داشتهاند. حاصل يك نمايشنامه راديويي ملالآور است كه در بعضي اپيزودها، مثل قصه نخست جاي نظربازي با عشق اشتباه گرفته شده است.
رويكرد دم دستي و مبتذل به عشق و هجران، تابلويي نااميدكننده از بسياري فيلمهاي سينمايي ساخته كه تماشاگران سينما با آنها خاطره داشته و زندگي كردهاند. چه اندوهبار است كه مقابل ديدگان بازيگران به اين گنجينه يادبود و نوستالژي صدمه ميخورد. انتخاب سكانسها منطق موجه ندارد؛ چطور در كنار آثاري مثل «متولدماه مهر»، «هامون»، «دلشدگان»، «شب يلدا» و... «پل چوبي» قرار ميگيرد؟ شايد فقط به اين دليل كه يكي از نويسندگان نمايشنامه افتخار نوشتن فيلمنامه اين فيلم تاريخمصرفدار را هم در كارنامه خود دارد!
نميتوان از نمايش عاشقانههاي ناآرام نوشت و به هنر علي سرابي، نسيم ادبي، پانتهآ بهرام و سيامك صفري اشاره نكرد؛ بازيگراني كه تفاوت عظيم سطح كارشان در اين نمايش نشاندهنده قابليت تئاتر امروز ايران است؛ ظرفيتي قابل ستايش كه ربطي به اثري مبتذل چون عاشقانههاي ناآرام ندارد.
- آزاده احمدي
نظر شما