اما تنها چیزی که شاید منتظرش نباشیم ، افسردگی است! البته 80 درصد مادران پس از تولد نوزادشان «غم زایمان» را تجربه میکنند.
این حالت، افسردگی خفیف کوتاه مدتی است که از چند روز تا چند هفته پس از زایمان ادامه خواهد یافت. اما نوع شدیدتر افسردگی که بیشتر از 10 روز و گاه تا 6 ماه پس از زایمان ادامه مییابد «افسردگی پس از زایمان» نام دارد.
در این حالت، احساس غم، اضطراب، و بیقراری مادر به قدری است که نمیگذارد کارهای روزانهاش را بهخوبی انجام دهد. شدیدترین نوع افسردگی«سایکوز پس از زایمان» نام دارد و به ندرت ممکن است اتفاق بیفتد (یک در هزار).
لازم است بدانید غم زایمان، بیماری محسوب نمیشود چون به طور طبیعی اکثر خانمهایی که زایمان کردهاند، از 3-2 روز بعد از زایمان تا 2 هفته به راحتی گریهشان میگیرد، تحریک پذیر میشوند وراحت خوابشان نمیبرد؛ اما خللی در وظیفه مادریشان وارد نمیشود.
این غم به دلیل افت سطح هورمونهاست که بعد از تولد بچه ایجاد میشود. زنانی که نسبت به این کاهش هورمون حساستر هستند ممکن است دچار افسردگی پس از زایمان شوند که بیماری محسوب میشود.
بگذارید همین اول خیالتان را راحت کنیم و بگوییم که افسردگی پس از زایمان، یک ضعف شخصیتی و نوعی ایراد نیست! این هم بخشی از عوارض زایمان است که ممکن است برای عدهای پیش بیاید و خوشبختانه به کمک درمان میتوان آن را تا حد زیادی برطرف کرد. این بیماری حدود 10 تا 20 درصد خانمها را گرفتار کرده و نمیگذارد که از زندگی جدیدشان لذت ببرند.
حتی این افسردگی موجب میشود که آنها نتوانند از پس وظایف روزانه خود بر بیایند و به همین دلیل احساس ضعف، خستگی، ترس و غم دارند. ناتوانی در تمرکز، احساس بیکفایتی، بی ارزش بودن و ناامیدی، اختلال خواب و اشتها، ناتوانی از لذت بردن از فعالیتهای لذتبخش، کاهش انرژی و انگیزه برای انجام کار، افکار مرگ و خودکشی و حتی گاهی آسیب رساندن به نوزاد، از دیگر علائم این بیماری است.
چرا افسرده میشویم؟
علت دقیق این افسردگی مشخص نشده اما عوامل مختلفی در این امر دخالت دارند.
تغییر هورمونی: پس از زایمان تغییرات هورمونی شدیدی در خانمها اتفاق میافتد. متخصصان، کم شدن میزان هورمون استروژن، پروژسترون، کورتیزول، هورمونهای تیروئید و حتی کاهش سرتونین را در ایجاد این خستگی و افسردگی موثر میدانند.
تغییر شرایط: تولد نوزاد و مسئولیت بچهدارشدن یک تغییر بزرگ در زندگی هر زنی است، بهخصوص که با تغییر شرایط زندگی و کار او همراه باشد. این تغییر ممکن است استرس زیادی به دنبال بیاورد که به نوبه خود موجب افسردگی مادر میشود.البته اگر خانواده، شوهر، همکاران و دوستان کمک کنند، میتوان این استرس را به حداقل رساند.
تغییر فیزیکی: گاهی استرس به علت تغییر فیزیکی بدن به وجود میآید. شاید باور نکنید اما ممکن است فقط تغییرات فیزیکی ناشی از حاملگی و زایمان، این احساس را در زن ایجاد کند که دیگر برای همسرش جذابیتی ندارد. متاسفانه همین احساس نادرست اگر با بیتوجهی همسر و کمک نکردن او تایید شود، ممکن است افسردگی را تشدید کند.
آنها که آماده ترند
اگر چه این بیماری ممکن است برای هر زنی پس از زایمان پیش بیاید اما بعضی خانمها آمادگی بیشتری برای ابتلا به این بیماری دارند:
1 -خانمهایی که سابقه افسردگی در طول بارداری یا قبل از آن داشتهاند.
2 -کسانی که در بارداریهای قبلی هم این افسردگی را تجربه کردهاند.
3 -کسانی که در دوره عادت ماهانه خود علائم شدید افسردگی داشتهاند (سندرم پیش از قاعدگی).
4 - خانمهایی که در دوران بارداری دچار اتفاقات استرسزا شدهاند؛ مثلا در بارداری بیمار بوده یا زایمان سخت و زود رس داشتهاند.
5 -زنانی که ناخواسته باردار شدهاند.
کی به پزشک مراجعه کنیم؟
ممکن است بعد از زایمان، شما هم این احساس افسردگی را تجربه کنید اما خجالت بکشید که آن را با کسی درمیان بگذارید. اما لازم است مشکلتان را به پزشک بگویید. بنابراین اگر ناراحتیتان پس از 2 هفته بهتر نشد یا اگر به قدری شدید بود که در انجام کارهای روزانهتان خللی وارد آورد، به پزشک خود بگویید.
یادتان باشد مداخله پزشک هر چه زودتر انجام شود، سرعت بهبودی شما هم بیشتر خواهد بود. اگر شک کردید که دچار علائم جنون پس از زایمان شدهاید، فورا به روانپزشک مراجعه کنید (افکار خودکشی و آسیب به کودک و شنیدن صدا و دیدن اشیای نامربوط، از علائم آن است)؛ مبادا به امید بهبود علائمتان صبر کنید، چون ممکن است افکار یا رفتار خطرناکی از شما سر بزند. اگر ترجیح دهید بیماری خود را بدون درمان سپری کنید، ممکن است دچار عوارضی هم بشوید. ازجمله اینکه احتمال طولانی شدن بیماری زیادتر خواهد شد و کل خانواده شما را دچار مشکل خواهد کرد.
علاوه بر این ممکن است روابط شما و کودکتان را هم دچار اختلال کند. محققان معتقدند، کودکان مادران افسرده که درمان نمیشوند، بیشتر مستعد مشکلات رفتاری، اختلالات خواب و خوردن، قشقرق به پا کردن و بیش فعالی هستند. گاهی هم این بچهها دچار تاخیر در تکامل گفتاری میشوند. بنابر این بهتر است مشکل خود را با پزشکتان درمیان گذاشته و طبق توصیه او مراحل درمان را اجرا کنید.
مراقب خود باشید
اگر به این بیماری مبتلا شدید علاوه بر مشاوره و درمانهای دارویی، روشهایی هم هست که میتواند به سرعت بهبودی شما کمک کند:
1 - سالم زندگی کنید: تا می توانید استراحت کرده و مرتب ورزش کنید. همراه کودکتان برای پیاده روی بیرون بروید. یادتان نرود به اندازه کافی میوه و سبزیجات بخورید. ورزش و رژیم غذایی مناسب علاوه بر بهبود روحیه شما میتواند به تناسب اندام و اعتماد به نفستان هم کمک کند.
2 - انتظارات واقع بینانه داشته باشید: خودتان را مجبور به انجام همه کارها نکنید. توقع خود را برای انجام کارهای منزل و نگهداری از کودکتان تعدیل کنید. اگر خسته شدید به کار ادامه ندهید. بهتر است خجالت را کنار گذاشته و از دیگران کمک بخواهید. استراحت برای شما ضروری است پس هنگامی که کودک میخوابد شما هم چرت بزنید.
3 - برای خودتان وقت بگذارید: شاید احساس کنید که دنیا برای شما به پایان رسیده اما لازم است برای گذراندن وقت با همسرتان برنامهریزی کنید. برای دیدن دوستانتان از منزل بیرون بروید، یا به تنهایی در فضای باز قدم بزنید. اگر کسی را ندارید که مواظب کودکتان باشد او را هم با خود ببرید. به خاطر داشته باشید که بهترین راه برای مراقبت از کودکتان این است که هرچه بهتر از خودتان مراقبت کنید.
4 - از تنهایی دوری کنید: با خانواده، همسر و دوستانتان درباره احساستان صحبت کنید. از مادران دیگر درباره تجربهشان سؤال کنید. از پزشکتان بخواهید شما را به گروهی از مادران که مشکلی مانند شما دارند، معرفی کند. صحبت با این مادران میتواند به شما قوت قلب داده و تجربههای آنان را در اختیارتان بگذارد.
5 - به کسانی که در اطراف خود زنی مبتلا به این بیماری دارند، به خصوص همسران آنها هم توصیه میکنیم که او را تنها نگذارند و به هر روشی که میتوانند به او کمک کنند. این کمک ممکن است در شکلهای مختلف مثل انجام کارهای منزل و نگهداری کودک یا حتی شنیدن درد دل او باشد. متخصصان معتقدند حمایت اجتماعی بهترین راه پیشگیری و درمان افسردگی پس از زایمان است.