- تحقق عدالت يعني نفي ظلم
محمدباقر قاليباف در سخنراني خود در مجمع جهاني اهلبيت با بيان اينكه مفهوم عدالت در جريان تشيع يك مفهوم بنيادين و كليدي است، اظهار داشت: همه جوامع در طول تاريخ به نوعي با مسئله عدالت بهعنوان مهمترين و محوريترين مسئله براي حفظ و انسجام بخشيدن به جامعه خويش مواجه بودهاند، بر همين اساس، ميتوان تحقق عدالت را محور و پايه شكلگيري حيات طيبه انسان در جامعه دانست. وي گفت: مسئله عدالت در ذات خود، امري فطري و پيشاديني است.
تحقق عدالت يعني نفيظلم؛ چه به نفس خود و چه به ديگري، و از سوي ديگر نفي پذيرش ظلم. ظلم در واقع مولود جهالت و طاغوت است. طاغوت ثمره جهالت است. جهالت يا منجر به تجري فرد نسبت به خداوند و نظم جهان ميشود كه اين عين ظلم به نفس است و يا منجر به سوءتفاهم از دين و در نتيجه آن تحجر ميشود. اين دو يعني ظلم به نفس و تحجر هر دو زمينهساز غلبه طاغوت بر جامعه هستند.
- 2شكل طاغوت
قاليباف در ادامه با بيان اينكه طاغوت يعني طغيان در برابر اراده و مشيت الهي گفت كه طاغوت به 2شكل در جامعه محقق ميشود؛ گاهي فرد يا جرياني از ميان يك جامعه برخاسته و اراده خود را به آن جامعه تحميل ميكند و اراده خود را به جاي اراده خداوند مينشاند كه در اين حالت استبداد در جامعه شكل گرفته و عدالت قرباني استبداد ميشود.
كما اينكه در يك دوره، مسئله جوامع اسلامي درخصوص عدالت، مسئله استبداد بوده كه يك فرد از ميان جامعه برميخاسته و از جهالت و تحجر مردم استفاده ميكرده و اينگونه به جاي عدالت كه مشيت الهي است، ظلم را مستقر ميكرده است. اما گاهي نيز، جوامع اسلامي با هجوم بيگانه مواجه ميشدند كه اين هجوم، در بستر جهالت و سستي جامعه، منجر به استعمار جوامع اسلامي ميشد. پس طاغوت يا مستكبرين در 2چهره استبداد و استعمار و با بهرهبرداري از جهالت و سستي مردم عملاً ظلم را در جامعه نهادينه كردند.
شهردار تهران ايمان به خداوند و برائت از ولايت طاغوت و شيطان را تنها راه نجات امت اسلامي دانست و افزود: تحقق تمدن اسلامي و داشتن جامعهاي نزديك به آرمان جامعه مهدوي در گرو ايمان به خدا و كفر به طاغوت است و صراط اين هدف، مبارزه و روحيه جهادي و انقلابي است و نكته مهم اينكه اين راه موضوعيت دارد و نميتوان از راه ديگري به همين مقصد رسيد.
- نقطه مقابل عافيتطلبي
وي گفت: نميتوان با عافيتطلبي و مصالحه با دشمن و با پذيرش ولايت شيطان به مقصد رسيد. نميشود با ارابه سرمايهداري و تكنوكراسي به مقصد متعالي و ساخت تمدن اسلامي رسيد. همانطور كه تقوا فقط ترسيدن از خدا نيست و نترسيدن از غيرخدا هم هست، انسان مومن هم فقط ايمان به خدا برايش كافي نيست، كفر طاغوت هم لازم دارد و اين ويژگي مومن، بدل و جايگزين ندارد. روح مبارزه و قيام در اسلام نهفته است و اسلام انقلابي نقطه مقابل اسلام عافيتطلب است.
قاليباف ادامه داد: ايمان به غيب و معاد، اقامه نماز و انفاق و به تعبير رهبري عقلانيت، عدالت و معنويت و حفظ روحيه جهادي، خستگيناپذيري، ايمان به سنن الهي، ايمان به نصرت الهي و عدالت خداوند، ايمان به راه راست و تبعيت از ولي امر و پرهيز از ابتلا به دنياگرايي و طلب علو همگي از ويژگيهاي روحيه جهادي است. شهردار پايتخت با بيان اينكه روح مبارزه و جهاد با شجاعت صرف، كه مستمسك گروههاي تكفيري است، تفاوت دارد، گفت: قطعا عقلانيت هم در روح مبارزه جريان دارد؛ همانگونه كه ما براي ولي فقيه نيز معتقديم كه فقاهت و شجاعت بايد با هم در او وجود داشته باشد.
اساسا جهاد با بصيرت مطلوبيت دارد؛ همچنانكه حضرت علي(ع) فرمودند كه من سربازاني ميخواهم كه «يحملون بَصائِرَهم علي سيوفِهم»؛ يعني بصيرتشان را بر شمشيرشان حمل كنند، خشم انقلابي خود را در جاي خود بهكار برند و عطوفت و ترحم و مهرباني را در جاي خود تا از سوءاستفاده كاسبان جنگطلبي مطلق و صلحطلبي مطلق جلوگيري شود و اجازه قرائت تكبعدي و يكسويه مكتب اسلام داده نشود.
- چو ساكت نشيني...
وي در ادامه سخنانش گفت: اين يك مغالطه تمامعيار است كه با استناد به رحمانيبودن دين اسلام، صلحطلبي مطلق را ترويج دهيم و عافيتطلبي را در موقعيتهايي كه خداوند به صراحت از علما پيمان گرفته است كه در مقابل ظلم ظالم به مظلوم ساكت ننشينيد، تعميم بدهيم. مگر ميشود كشتار وسيع مردم بيدفاع غزه و يمن را ديد و شعار صلح طلبي را سر داد. اتفاقا اينجا «چو ساكتنشيني سكوتت خطاست». اينجا سكوت، صلحطلبي نيست، حمايت از خشونت است.
قاليباف گفت: متأسفانه برخي افراد حتي وقتي از ظلم در ويتنام يا نسلكشي در بوسني هم صحبت ميشود، ناراحت ميشوند. سرانجام اين روحيه، حتي مصالحه و سازش با دشمن نيست؛ سرانجامش پذيرش ولايت شيطان است. اينها نميخواهند هيچ هزينهاي براي سبيل الهي تقبل كنند. درحاليكه جهاد و مبارزه، از حيطه نفس تا خانواده، كار، محله، شهر، كشور، منطقه و جهان نياز به اين دارد كه هزينه بدَهي و اين معامله با خداست: انالله اشتري... فقط خدا را بايد خريدار بدانيم. به چه كس ديگري ميخواهيم خودمان را بفروشيم؟ مگر ميشود با شيطان معامله كرد و رستگار شد و به بهشت رفت؟ چرا شهيد بهشتي ميفرمايند كه بهشت را به بها ميدهند نه بهانه. مگر ميشود با شيطان بازي برد، برد كرد؟ يعني نه تو هزينه بدهي و نه او و هر دو برنده شويد؟! مگر ميشود با عافيتطلبي به مقصد سعادت رسيد؟
شهردار تهران افزود: از صدر اسلام تاكنون همواره اسلام ناب و حقيقي با جهاد و مبارزه با ظلم و طاغوت همراه بوده و البته اشكال مبارزه متفاوت است. همه مبارزه لزوماً قتال نيست؛ گاهي بنا به اقتضا، شكل مبارزه فرق ميكند. همانگونه كه دشمن فقط پشت خاكريز و در صحنه جنگ فيزيكي نيست، جهاد هم فقط جنگ نظامي نيست؛ مجاهدت را همهجانبه بايد ديد. امروز رفع رنج اقتصادي مردم هم مجاهدت ميخواهد. تلاش براي معيشت مردم هم با روحيه مبارزه به ثمر مينشيند.
يادمان باشد كه از صدر اسلام تاكنون و تا تحقق آرمان تمدن اسلامي جهاد ادامه دارد؛ از غزوات پيامبر اكرم(ص) تا صلح حديبيه، از صلح حسنابنعلي(ع) تا قيام عاشورا و از دفاعمقدس تا برجام. همه اين مجاهدتها با يك نيت و آن هم نفي ظلم و استكبار و برقراري عدالت و گسترش كلمه توحيد در جهان انجام شده است.
اين صلحها و مذاكرهها بهمعناي هضمشدن در طاغوت نيست، بهمعناي پذيرش ولايت شيطان نيست. نرمش قهرمانانه از اين جنس است. مگر ميشود روح استكبارستيزي را از اسلام گرفت؟
- استكبارستيزي از بين نميرود
محمدباقر قاليباف گفت: سادهانديشي است كه فكر كنيم «مرگ بر آمريكا» ربطي به اصل انقلاب ندارد. امام خميني در سال 1343به چه اتهام و دليلي تبعيد شد؟ اعتراض به كاپيتولاسيون! نبايد قلب و ماهيت انقلاب را وارونه جلوه داد. تغيير سياست در صنعت هستهاي و تصميمگيري مقطعي در اينباره و اساساً كل موضوعاتي كه در برجام آمده است، آيا ميتواند سياست راهبردي استكبارستيزي ما را از بين ببرد؟ سطح مسائل مبنايي و راهبردي از مسائل تصميمگيري اقتضايي و تاكتيكي جداست. شهردار تهران افزود: در سطح تاكتيكي ميتوان دادهها و ستاندهها را سنجش كرد و نظر داد.
اما برخي در اين ميان هدف شوم ديگري را دنبال ميكنند و آن حذف مقوله برائت از طاغوت و شيطان از مكتب اسلام است. قطعا اين كار يك خيانت بزرگ است. اينجا همانجاست كه رهبري معظم ميفرمايند من ديپلمات نيستم، من انقلابي هستم. اينجا همان جايي است كه حضرت امام بعد از قطعنامه598 ميفرمايند كينه مقدستان را نگه داريد. و اينجا همان جايي است كه بايد با تئوري رفع تخاصم با كل جهان بهمعناي حذف برائت از طاغوت مقابله كرد.
نظر شما