آثار موجود در موزه ملي ايران حاصل حفاريهاي باستانشناسي است و شناسنامه آنها بهطور كامل مشخص است. ايران بنا به سهمي كه در ميراث جهاني داشته و دارد، جايگاه بسيار بالايي در جهان دارد. آثاري كه در موزه ملي ايران نيز موجود است دلالت بر تاريخ طولاني و دورههاي تمدني بسيار شاخص دارد. از همين رو، موزه ملي ايران جايگاه والايي در ميان موزههاي كشور دارد.
بخشهاي دوران اسلامي و پيش از تاريخ موزه ملي ايران كه همين چند روز پيش بازگشايي و افتتاح شد نيز اهميت زيادي دارند. موزه ملي ايران موزه مادر است و بايد آثاري از آغاز استقرار بشر تا دورههاي متاخر داشته باشد تا بازديدكنندگان موزه به مفهوم كورنولوژيك(شرح تاريخ بهترتيب زمان) بتوانند بر روند تحولات زيست بشر در ايران بنگرند. موزه ملي ايران نيز بايد آمادگي معرفي همه بخشها را داشته باشد.
بخش دوران اسلامي در موزه ملي ايران كه پيش از اين به بهانه تعميرات و بازسازي تعطيل شده بود با عزم مسئولين بازگشايي شد. بايد توجه داشت بازگشايي بخشهاي تعطيل شده موزه ملي ايران كار افرادي است كه هنرشان ساختن است.
روشن است كه احتمال بازشدن موزه دوران اسلامي كم بود و بيهنري در ساختن، تنها در موزه ملي ايران ظهور پيدا نكرد بلكه در بسياري از بخشهاي ميراث فرهنگي شاهد تخريبهاي تلخ بوديم. اكنون نيز سالها طول ميكشد تا تخريبها جبران شود. ضمن آنكه افرادي با همت بالا بايد بخشهاي تخريب شده ميراث فرهنگي را بازسازي كنند.
ايران در قياس با كشورهاي داراي سابقه تاريخي كهن يك ويژگي ممتاز دارد. شكوه تمدني يونان باستان تنها به دوران باستان بازميگردد و از حمله اسكندر مقدوني به يونان، اين كشور ديگر نقش چشمگيري در تاريخ نداشت. رم نيز تاريخ طولاني و باشكوه دارد اما دوران شكوه تاريخي آن تنها مربوط به دوره رومنها است. پس از آن، افول تاريخي رم تا دوره رنسانس ادامه يافت. در مصر نيز چنين شد. شكوه تمدني تاريخ كهن مصر تنها متعلق به عصر فراعنه است. در دوره اسلامي نيز اوج شكوفايي تمدن اسلامي در عهد فاطميون در مصر است. در همه اين تمدنها فاصله بسيار طولاني تا دوران شكوه مشاهده ميشود اما در تمدن ايران فاصله زماني وجود ندارد. شاخصه تمدني ايران نسبت به تمدنهاي كهن ديگر در بلاانقطاع بودن تداوم شكوه تمدن است. ايران از نخستين شواهد استقرار بشر داراي آثار شاخص است و شكوه تمدني تا دورههاي جديد نيز تداوم يافت.
دورههاي بحران نيز در ايران وجود داشته است اما شواهد نشان ميدهد كه طبع فرهنگ ايراني شبيه به ققنوس است كه هربار در خاكستر آنچه سوخت، ققنوسي ديگر سربرآورد و اوج گرفت. در دورههاي متاخر نيز شاهد آثار بسيار شاخص در تمدن ايران هستيم. در دوران اسلامي، سهم ايران در فرهنگسازي و تمدنسازي سرزمينهاي اسلامي قابل توجه است و هيچ كشوري با ايرانيها در تمدنسازي اين دوره برابري نميكند. اين سهم در تمامي عرصههاي علم، هنر، حكمت، معماري و شهرسازي قابل مشاهده است و از همين منظر موزه دوران اسلامي بهدليل نمايش اين مقطع از تاريخ ايران از جايگاه مهم برخوردار ميشود.
نظر شما