به گزارش مهر علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی در سفر به نیویورک برای شرکت در نشست بین المجالس سازمان ملل در مسیر بازگشت در گفتگو با «روزنامه فرانکفورتر آلمان» در شهر فرانکفورت به بیان نکاتی در ارتباط با مسائل منطقه و توافق هسته ای پرداخت. متن این گفتگو به شرح زیر است:
- آقای لاریجانی، شما در راه بازگشت از نیویورک توقفی در فرانکفورت دارید. آیا کنگره آمریکا معاهده اتمی با ایران را تصویب میکند؟
تا آنجا که من میدانم در کنگره آراء کافی برای اطمینان از تصویب معاهده وجود دارد. اما اظهار نظرها، به خصوص از جانب نامزدهای ریاست جمهوری نشان میدهند که آنها موضوع ایران را به وضوح در نیافتهاند. ما نمیدانیم اظهار نظر آنها را چگونه باید تفسیر کنیم. علاوه بر این آنها مواضع خود را نیز تغییر میدهند. یک روز میگویند، میخواهند از این معاهده به عنوان مبنایی برای امور دیگری که در آینده میخواهند مشترکا با ایران داشته باشند، استفاده کنند. بعد روز دیگر حرف دیگری میزنند.
- چه خواهد شد اگر یک جمهوریخواه رئیس جمهور آمریکا شود و معاهده را لغو کند؟
ما متقابلا بدان پاسخ خواهیم داد. ما اقدامات معینی را در نظر داریم، اما تا وقتی کار به آنجا نکشیده حرفی نمیزنیم. این ناگوار است که ایالات متحده به این کار دست بزند. آنوقت به دنیا ثابت خواهد شد که به تصمیمات دولت آمریکا نمیتوان اعتماد کرد. به وجهه و اعتبار دولت آمریکا لطمه وارد خواهد شد.
- آقای لاریجانی، شما از ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ خودتان مسئول مذاکرات اتمی بودید. برای این مذاکرات (اخیر) چه میکردید؟
به گمان من معاهده وین روی هم رفته قابل قبول است. دولت آمریکا در مدت برگزاری مذاکرات هرگز از کارشکنی علیه ما دست نکشید. آنها چیزهایی را در این معاهده به ما تحمیل کردند که از عقلانیت منطقی، فنی و قانونی برخوردار نیستند. جمهوری اسلامی ایران با وجود این به برخی از هدفهای خود دست یافته است. معاهده نقاط ضعف و ایراداتی دارد. افرادی در ایران هستند که معاهده را رد میکنند و با آن مشکلات جدی دارند. در پارلمان ایران هم کسانی از زمره آنها پیدا میشوند.
- معاهده راه را برای همکاری در خارج از پرونده اتمی هموار میکند. این امور کدامند؟
بسیاری از مشکلات منطقهای را میتوان از طریق دیپلماسی و سیاسی حل کرد. برای بحران سوریه همیشه راه حل سیاسی وجود داشته است، همین طور برای یمن.
- چرا در سوریه هنوز پس از پنج سال جنگ، پایانی برای پایان تراژدی متصور نیست؟
ما در آغاز بحران سوریه به دوستان اروپایی خود گفته بودیم که یک راهحل سیاسی وجود دارد. دو چیز به این نظریه ضربه زد: اول این که قدرتهای منطقهای میخواستند بحران را به روش خود به طریق نظامی حل کنند. در منطقه کشورهایی هستند که قصد دارند امپراطوریهای خود را احیا کنند، و کشورهایی هم هستند که میخواهند عقاید افراطی و تندروی خود را بگسترند. آنها چهار سال و نیم پیش به سراغ ما آمدند و گفتند ظرف دو هفته دمشق را اشغال خواهند کرد. ما عواقب تلخ اعمالشان را به آنها گوشزد کردیم و به آنها گفتیم که در سوریه گروههای تروریستی جدیدی ایجاد خواهند شد. من این را به سیاستمداران اروپایی هم گفتم، اما آنها به حرف من گوش ندادند. تنها کسی که به این اظهارات توجه کرد، آقای اشتاین مایر بود.
- وزیر خارجه اشتاین مایر در اواسط اکتبر از ایران دیدن خواهد کرد.
بله، وزیر خارجه اشتاین مایر به ایران سفر میکند، من چند روز پیش تلفنی با ایشان صحبت کردم. من در گذشته درباره موضوعات گوناگون دیگری هم با ایشان به گفتوگو پرداختهام. آلمان در منطقه نقش مثبتی را ایفا میکند.
- از ایران برای پایان دادن به تراژدی سوریه چه کاری بر میآید؟
ما پیشنهادهای خود را به چند دولت عرضه کردهایم و با آنها به بحث پرداختهایم. روسها و آنهایی که با ما حرف میزنند با آنها آشنایی دارند. ما باید این نکات را با دولت سوریه هم مطرح کنیم. تنها راه، راهحل سیاسی است.
- آیا اصولا میتوان جلوی از هم پاشی سوریه را گرفت؟
از هم پاشی به معنای آنست که به تروریستها پاداش بدهیم و بگوییم: ما با از هم پاشی سوریه، کشوری را روی سینی نقرهای برای شما تحفه آوردهایم.
- چه اشتباهی شد که کار به اینجا کشید؟
تجربه میآموزد که طی ده سال اخیر در هر کجا که جنگ و اشغال رخ داده یک گروه تروریستی جدید ایجاد شده است- چه در افغانستان، چه در عراق و یا در سوریه، به گمان من اکنون در یمن هم همین اتفاق خواهد افتاد. من دیروز شنیدم که وزیر خارجه آمریکا، کری گفته است که برای مبارزه در سوریه یک گروه تشکیل میشود. اینها راهحلهای ساده انگارانه هستند. میتوان با اطمینان گفت که این گروه هم به تشکیل یک گروه تروریستی منجر خواهد شد.
- یک راهحل سیاسی به چه شکل میتواند باشد؟
باید حاوی چهار نکته باشد: اول این باید دموکراتیک باشد، یعنی متکی بر رای مردم. اما افرادی هستند که در اتاقی نشستهاند و میگویند، این آدم باید سر قدرت بیاید و آن یکی نیاید. اینها راه حل های اشرافی هستند که دوامی ندارند. دوم این که همه جناحها باید بخشی از دولت باشند، به عبارت دیگر ما به یک دولت وحدت ملی احتیاج داریم. هیچ گروهی نباید این احساس را داشته باشد که از شرکت محروم شده است. سوم این که باید حقوق اقلیتها حفظ شود و چهارم این که باید با افراطیون مبارزه کرد.
- چه خواهد شد اگر مبارزه با گروههای تروریستی با جدیت صورت نگیرد؟
کشورهایی که گمان میکنند میتوانند به خاطر منافع خود تروریستها را در منطقه حفظ کنند، دو مشکل ایجاد میکنند. اول این که یک چنین گروههای تروریستی هر دولت دموکراتیک را نابود میکنند. دوم این که تروریسم در منطقه رشد میکند. اگر به تروریسم فرصت بیشتری بدهیم، آن وقت رهایی از آن دشوارتر میشود.
- ایران در مبارزه با تروریسم چه میتواند بکند؟
ایران تنها کشوری است که به نحوری موثر و ملموس علیه تروریسم عمل میکند. بدون ایران بغداد و سایر شهرهای عراق اکنون به دست تروریستها افتاده بودند. گروهی از کشورها در رسانهها میگویند با تروریسم مبارزه میکنند، در حالی که در حقیقت آنها را مورد حمایت قرار میدهند. این سلاحها از کجا آمدهاند؟ از آسمان که نیفتادهاند. و وضع به همین منوال ادامه مییابد. داعش از فروش نفت پول به دست میآورد. آمریکا و سایرین میگویند همه چیز را تحت نظر دارند. پس چطور نمیتوانند مسیر باریهای نفتکش داعش را تعقیب کنند؟ ما مدارکی در دست داریم حاکی از این که برخی از کشورها از طریق رابطهای خود پول به این تروریستها میرسانند.
- ائتلافی که یک سال پیش علیه داعش تشکیل شد، چقدر موفقیت داشته است؟
آنها به جایی نرسیدهاند. حتی به نفع تروریستها هم بودهاند. داعش به خاطر عدم موفقیت آنها اکنون جریتر شده است. به داعش این احساس دست داده است که ۴۰ کشور هم در مقابله با او عاجز ماندهاند.
آیا این امکان وجود دارد که رقابت بین ایران و عربستان سعودی بر سر برتری در منطقه از شدت بیفتد؟
ما احساس نمیکنیم که رقابتی وجود دارد. سعودیها مثل برادر هستند اما مرتکب اشتباهاتی شدهاند و نباید انتظار داشته باشند که در این موارد حمایتشان کنیم.
- مثلا؟
مثلا در یمن و بحرین تصور کنیم که آنها در این کشور منافعی دارند و نگرانی آنها وارد است. اما آیا این به آنها حق میدهد به این کشور حملهور شوند، مردمش را به قتل برسانند و زیر ساختهایش را منهدم کنند؟ آنها میتوانستند با طرف مقابل بر سر یک میز بنشینند و مشکل را از طریق سیاسی حل کنند.
- آیا ممکن است یک معماری امنیتی منطقهای جدید در خلیج فارس به وجود آید؟
ما به همکاری مشترک در امور منطقهای اعتقاد داریم. رقابت کار جنون آمیزی است. دنیا پر از فرصتهای گوناگون است و ما میتوانیم برای کسب پیشرفت، خیلی کارها بکنیم. پس چرا باید وقت خود را با رقابت به هدر دهیم؟ این تصور که بتوان در منطقه یک امپراطوری جدید تشکیل داد، به قرون گذشته تعلق دارد. ما امروز شاهد آن هستیم که مردم بیدار شدهاند و نسل جوان به لحاظ سیاسی از آگاهی بیشتری برخوردار است.
- هدف ایران چیست؟
هدف ما همزیستی مسالمت آمیز در منطقه است و نیز برقراری یک امنیت پایدار. اما دو چیز ایجاد مشکل میکند: جنگهایی که قدرتهای بزرگ به منطقه تحمیل کردهاند و نیز این جنبشهای افراطی و تروریستی. ما میتوانیم اختلاف عقیده داشته باشیم. این امری طبیعی است و چیزی نیست که نتوانیم آن را از طریق مذاکره حل کنیم.
- آیا برقراری مناسبات شریکانه با ایالات متحده ممکن است؟
این بستگی به آمریکا و اعمالش دارد. رهبر عالیقدر ما خامنهای فرموده که معاهده اتمی برای آن یک آزمون است.
نظر شما