یکشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۲:۰۰
۰ نفر

دانیال ابوالحسن معمار: به‌نظرتان می‌توان راهی برای کتابخوان شدن ارائه کرد؟ اگر راستش را بخواهید، خودم فکر می‌کنم این کار فایده‌ای ندارد، چون میل و رغبت به مطالعه چیزی مثل دستور آشپزی نیست که یک نفر بردارد و در کتاب‌های آشپزی چاپش کند و دیگران از روی آن غذا درست کنند.

مطالعه، يك نسخه واحد جمع و جور ندارد كه بياييم مثل دكتر‌ها روي يك برگه كوچك سفيد بنويسيمش و بدهيم دست مريض. سوءتفاهم نشود، منظورم اين نيست كه آدم بي‌كتاب را مي‌شود با بيمار جمع بست. فقط دارم تلاش مي‌كنم بگويم براي چنين مقولاتي نمي‌شود نسخه‌هاي كلي صدمن يك غاز پيچيد. البته مثلا مي‌توان گفت كه براي شروع كتابخواني، هميشه سنگ بزرگ نشانه نزدن است. خدا پدر و مادر وضع‌كننده اين ضرب‌المثل را بيامرزد، چون در اين حوزه به‌شدت مصداق دارد. به‌عنوان مثال، اصلا لازم نيست يك نوجوان دبيرستاني كه تازه پشت لبش سبز شده، بردارد و جمهور افلاطون را بخواند. خواندن رمان و شعر براي اين سن و سال پيشنهاد بسيار خوبي است.

ترجيح مي‌دهم بحث بالا را كمي باز كنم. نويسنده همين كلمات در ابتداي نوجواني به‌خاطر اينكه راهنماي خوبي براي انتخاب روند مطالعاتي نداشت، وقتي تازه دبيرستان را شروع كرده بود، به‌خاطر روحياتش شروع كرد به مطالعه آثار موسوم به عرفان و تصوف اسلامي. مثلا برداشت كتاب جامع الاسرار سيدحيدر آملي را با پر‌رويي تمام خواند، بي‌اينكه يك دهم كتاب را بفهمد. درصورتي‌كه اگر آن موقع داستان يا شعر مطالعه مي‌كرد، قطعا بيشتر به كارش مي‌آمد.

مثلا مي‌توان با مجلات فرهنگي كار خواندن را شروع كرد. شكر خدا هنوز روي دكه‌هاي روزنامه‌فروشي مجله‌هاي خوبي ديده مي‌شود كه ارزش مطالعه دارند. خواندن مجله مي‌تواند براي كتابخوان‌هاي حرفه‌اي حكم دسر بعد از غذا داشته باشد و براي تازه‌واردان اين حوزه، مصداق اشتهاآورهاي پيش از غذا.اما نسخه‌اي كه به‌نظرم براي كتابخوان‌شدن مي‌توان پيچيد، اين است؛ خواندن، خواندن و خواندن. اهميت همه روش‌هاي مطالعه به كنار، زياد خواندن خود‌به‌خود شما را به يك كار‌شناس زبده در اين حوزه تبديل مي‌كند.

کد خبر 306958

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha