سه‌شنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۵
۰ نفر

ندا داوودی: روزها و شب‌ها و ماه‌ها و سال‌های دفاع‌مقدس، پر است از تصاویری که شاید ما خیلی دیده و شنیده باشیم یا حتی خودمان هم از این تصاویر خاطره داشته باشیم.

دفاع مقدس

دفاع‌مقدس تنها متعلق به گذشته نيست بلكه متعلق به حال و آينده است و تنها به جمهوري اسلامي ايران تعلق ندارد بلكه متعلق به جهان اسلام و جهانيان است. اگر باور داريم كه فرهنگ 8 سال دفاع ما بايد جهاني شود، بايد بدانيم كه كساني به جز فرزندان ما سفيران اين فرهنگ نيستند و اين وظيفه ماست كه به آنها بياموزيم و خوب و كامل و مستند بياموزيم تا فرهنگ عظيم و شكوهمند دفاع‌مقدس با همه ابعادش در عمق جان‌شان نفوذ كند تا بتوانند به خوبي اين امانت را به نسل‌هاي بعد هديه كنند.

اما چگونه مي‌توانيم اين تصاوير را به ذهن و سينه كودكانمان منتقل كنيم تا آنها حافظ و انتقال‌دهنده تاريخ دفاع‌مقدس براي نسل‌هاي بعد و بعدتر باشند؟ 8 سال از عمر سي‌وچند ساله انقلاب اسلامي ايران، به دفاع و مبارزه گذشت و اكنون ما به‌عنوان نسلي كه در آن دوران حضور داشتيم يا اقلا ارتباط تنگاتنگي با خاطرات آن دوره داريم براي حفظ اين تاريخ ارزشمند چه كاري مي‌توانيم انجام بدهيم ؟

  • زندگي بچه‌ها را با واقعيت پيوند بزنيد

آدم‌ها هميشه دوست دارند اسوه‌اي داشته باشند. كودكان و نوجوانان هم با شخصيت‌هاي داستاني كه مي‌خوانند يا فيلمي كه مي‌بينند همذات پنداري مي‌كنند و با او يكي مي‌شوند و بعد آرام آرام خودشان و رفتارهاي‌شان را با او تطبيق مي‌دهند. چه چيزي بهتر از اينكه نسل آينده شما از همان كودكي با نسلي آشنا شود كه تك‌تك آدم‌هايش قهرمان بودند، آن هم قهرمان‌هاي واقعي و در زندگي‌هاي واقعي. در قرآن نيز موضوعي به نام «ذريه پروري» داريم. حضرت ابراهيم(ع) از خدا مي‌خواهد كه فرزند او را از اهل عبادت قرار دهد. پس نسل‌پروري مهم است و شما بايد به نسل آينده خود توجه كنيد. چه چيزي بهتر از اينكه اسوه نسل آينده شما آدم‌هايي باشند كه در همه ابعاد انساني رشد كرده بودند؟ اما نسل امروز دارد در بازي‌هاي كامپيوتري‌اش غرق مي‌شود و ياد مي‌گيرد بكشد تا امتياز بگيرد و فرياد شادي بزند. او بتمن و مرد عنكبوتي را دوست دارد و فكر مي‌كند اينها قهرمان هستند اما اگر به او بگوييد از شهيد همت چه مي‌داند شايد فقط بداند كه اين اسم، نام يك اتوبان يا خيابان است. اين نكته از ضعف داستانگويي والدين است كه مي‌توانستند بهترين داستان‌ها را در دوران كودكي از زندگي بزرگان دوران جنگ بسازند اما اهمال‌كاري كردند و چسبيده‌اند به شنگول و منگول‌هاي دنياي خيالي. دست به‌كار شويد و براي فرزندانتان از مرداني بگوييد كه شب‌ها مرد خدا بودند و روزها شير بيشه جنگ و دفاع و در برابر دشمن، سينه سپر مي‌كردند تا بار زندگي ذلت‌بار را به دوش نكشند.

  • با خاطره بازها زندگي كنيد

بعضي‌ها فكر مي‌كنند همه خاطره‌هاي به‌جا مانده از دفاع‌مقدس فقط بعد تاكتيكي و نظامي دارد، درصورتي ‌كه ابعاد معنوي و خودسازي دفاع‌مقدس و اثر اين رفتارها در سبك زندگي رزمنده‌ها الگوي كامل و جامعي از سبك زندگي است كه جاي خالي اين الگو امروزه به‌شدت احساس مي‌شود. اگر پدر و مادر زيرك و باهوش و آگاهي باشيد حتما اين الگوي ارزشمند از سبك زندگي را از زندگي آدم‌هاي درگير با دفاع‌مقدس بيرون مي‌كشيد و آن را به عمق زندگي فرزندانتان تزريق مي‌كنيد تا آينده آنها را بيمه كرده باشيد. با شناساندن ايثارگري‌ها، فداكاري‌ها، از خود جداشدن‌ها، اتصال به معنويت وپرورش روح بندگي به آنها، خلأهاي موجود در زندگي بچه‌ها را پر كنيد. خواندن خاطره‌هاي رزمندگان مي‌تواند به فرزندان شما كمك كند تا آنان افرادي را در سن و سال خود اما در حال و هواي ديگر و با دغدغه‌هاي جدي‌تر و باارزش‌تري ببينند و براي زندگي خودشان درس بگيرند. حضور در شب‌خاطره‌ها كه در اين هفته و حتي در طول سال، برپا مي‌شود هم مي‌تواند در اين زمينه به شما كمك كند. فرزندانتان را در معرض آدم‌هاي خاطره‌باز از دوران جنگ قرار بدهيد. از اين آدم‌ها در اطراف ما كم نيستند. فقط كافي است شما بخواهيد تا آنها ياد دوران پر از خاطره جبهه و جنگ بيفتند. فرصت ديدار و همنشيني با آزادگان را هم براي آنها فراهم كنيد تا بچه‌ها از دوران اسارت و ميزان بالاي توكل و توسل آنها و سختي‌هايي كه متحمل شدند، باخبر شوند.

  • روايت‌هاي تصويري را جدي بگيريد

يكي از راه‌هاي تأثير‌گذاري در سنين كودكي و نوجواني، استفاده از روايت‌هاي ملموس و عيني است. كودك و نوجوان شما هر اندازه هم كه درباره جنگ و دفاع‌مقدس و فضاي جبهه‌ها كتاب خوانده باشد، ممكن است به اندازه ديدن يك صحنه باز‌سازي‌ شده از آن فضا تأثير نداشته باشد. فرزندان شما تا از نزديك تصوير بازسازي‌شده خاكريز را نبينند و ندانند كه سنگر چگونه ساخته مي‌شد و تانك چه هيبتي و چه قدرتي دارد نمي‌توانند درك درستي از فضاي فيزيكي جبهه‌ها داشته باشند. شايد آنها از روي عكس كتاب درسي‌شان، حسين فهميده را خوب نفهمند و نتوانند درك كنند كه او چه كار بزرگي انجام داد كه امام‌خميني(ره) او را مورد ستايش قرار دادند، اما با ديدن فضاي‌بازسازي شده جبهه و جنگ و تانك و تيربار شايد تا حدودي بتوانند آن حس و حال را از نزديك لمس كنند.

خوشبختانه هفته دفاع‌مقدس با بازشدن مدارس همراه است و بسياري از مدرسه‌ها يك نمايشگاه كوچك به اين منظور برپا مي‌كنند. اگر اين اتفاق در مدرسه فرزند شما افتاد حتما از او بخواهيد كه درباره مشاهدات خودش از نمايشگاه و هفته دفاع‌مقدس براي شما حرف بزند. اگر هم مدرسه اين كار را انجام نداد خوب است كه به خانم يا آقاي مدير پيشنهاد برپايي اين نمايشگاه را بدهيد يا حتي مسئوليت آن را به‌عهده بگيريد. اما شما مي‌توانيد صرفا به اين نمايشگاه‌ها اكتفا نكنيد و با هم به ديدن نمايشگاه‌هاي بزرگ‌تر در گوشه و كنار شهرتان برويد كه فضاي جنگ را بهتر و واقعي‌تر به تصوير مي‌كشد. در آنجا فرصت مي‌كنيد در كنار هم پا به تاريخ بگذاريد، حرف بزنيد، اظهارنظر كنيد يا حتي از افرادي كه آنجا مسئوليت دارند، سؤال بپرسيد. هدف از ايجاد موزه‌هاي دفاع‌مقدس برخورداري از فرهنگ دفاع‌مقدس و معرفي فرهنگ پايداري به كودكان و نوجوانان است. اين هدف محقق نمي‌شود مگر اينكه شما همراه خانواده‌تان به ديدن اين موزه‌ها برويد و روزها و شب‌هاي جنگ را به‌صورت تصويري ببينيد.

  • رنج سفر، گنج عشق!

دنيا را بگرديد و از زيبايي‌هايش لذت ببريد. به سفر برويد اما هر سال زماني را هم به سفرهاي اختصاصي و ويژه بپردازيد؛ سفر به مناطقي كه اثر زيبا و ماندگاري در ذهن و قلب شما و خانواده‌تان مي‌گذارد. در اينگونه سفرها شما حس و حالي را تجربه مي‌كنيد كه تا پايان عمرآن حال را فراموش نمي‌كنيد و آن حس عجيب هرگز شما را رها نخواهد كرد. در يكي از تعطيلات بلندمدت آخر سال با خانواده و همراه با فرزندتان به مناطق جنگي برويد و بگذاريد آنها در آن حال وهوا نفس بكشند. با چشم خود جاهايي را كه در كتاب‌ها خوانده‌اند و در فيلم‌ها ديده‌اند ببينند و باور كنند. اينها افسانه نيست، قصه نيست بلكه واقعيتي است كه اگر اتفاق نمي‌افتاد، بخشي از اين كشور يا حتي همه آن به‌دست بيگانگان مي‌افتاد. در سفر به مناطق جنگي تدابير خاصي داشته باشيد تا بچه‌ها به‌طور ويژه از اين سفر بهره‌برداري كنند. براي مثال دوربيني تهيه كنيد و مسئوليت مستندكردن سفر با آن دوربين را به نوجوان خود بسپاريد؛ علاوه بر اينكه از او بخواهيد سفرنامه‌اي ويژه مناطق جنگي بنويسد يا وبلاگي براي او راه‌اندازي كنيد تا حس و حال خودش از مناطق جنگي را در فضاي مجازي منتشر كند. وقتي وارد شلمچه مي‌شويد جمله‌اي روي طاق نصرتي كه روي «پل‌نو» نصب كرده‌اند ذهن هر بيننده‌اي را به سمت خود مي‌كشاند: «به شلمچه، نخستين خاكريز دفاع‌مقدس خوش آمديد.» هر كس وارد آنجا مي‌شود مي‌داند كه اگر جان‌هاي پاك جوانان ما از دست نمي‌رفت، خرمشهر ديگر برنمي‌گشت. اگر رسالت خودتان را به درستي انجام بدهيد حتما فرزند شما از داشتن چنين تاريخي احساس غرور مي‌كند و خودش را به منبعي سرشار از اعتماد به نفس و عزت‌نفس و غرورملي و خودباوري متصل مي‌بيند.

  • اطلاعات خودتان را به روز كنيد

شما هر اندازه هم كه از جنگ و دفاع‌مقدس شنيده باشيد و حتي اگر آن فضا را هم درك كرده باشيد و از آن دوران خاطره داشته باشيد يا حتي روزهايي را به ياد داشته باشيد كه پدر و عمو و دايي شما به جنگ مي‌رفتند، باز هم چيز زيادي نمي‌دانيد. پس بهتر است در درجه اول به خاطرات و شنيده‌ها و ديده‌هاي خودتان قناعت نكنيد. به‌دنبال مطالعه استنادات و منابع مكتوب ارزشمند از دوران دفاع‌مقدس و زندگينامه شهدا و سبك زندگي رزمنده‌ها باشيد. تا وقتي خودتان نتوانيد به خوبي آن فضا را بشناسيد و به حواشي تاريخي و سياسي و فرهنگي آن دوران مسلط نباشيد نمي‌توانيد منتقل‌كننده و محافظت‌كننده خوبي باشيد. اطلاعات خودتان را به روز كنيد. به سايت‌هاي ويژه اسناد دفاع‌مقدس و بنياد حفظ آثار و ارزش‌هاي دفاع‌مقدس سر بزنيد و از آخرين اطلاعات ثبت‌شده در اين زمينه باخبر شويد.

  • زير گنبد كبود

چه زيبا گفت امام شهدا كه « شهدا شمع محفل دوستانند، شهدا در قهقه مستانه‌شان در شادي وصولشان «عند ربهم يرزقون»‌اند و از نفوس مطمئنه‌اي هستند كه مورد خطاب «فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي» پروردگارند!» اما ما چقدر آنها را شمع محفلمان كرده‌ايم؟ چقدر از آنها كمك‌گرفته‌ايم تا چند قدمي جلو‌تر از پايمان را ببينيم؟ تا زندگي‌مان نشود خور وخواب و خشم و شهوت!جنگ ما يك فرهنگ خاص پايداري مخصوص به‌خود را داشت، براي همين كشته‌شدگانش، شهيد هستند و حافظان هميشه بيدار اين تاريخ و مرز و بوم مانده‌اند و مي‌مانند اما تا زماني كه ما خودمان نخواهيم نمي‌توانيم از اين دريا حتي به اندازه انگشت دانه‌اي بهره ببريم. شايد روزي روزگاري برسد كه فرزندان ما وقتي بزرگ شدند، فقط بدانند كه شهيد همت يكي از سرداران دفاع‌مقدس بود و خبر نداشته باشند كه آنها هم در اوج جواني با همه خصوصياتش اين سبك زندگي را انتخاب كرده‌اند و در عين حال در وصيتنامه‌هايشان نوشتند: «خويشتن را در قفس محبوس مي‌بينم و مي‌خواهم از قفس به در‌آيم. سيم‌هاي خاردار مانعند. من از دنياي ظاهر فريب ماديات و همه آنچه از خدا بازم مي‌دارد متنفرم».

به‌طور حتم آنها در اوج زندگي نرفتند تا امروز تنها اسم كوچه‌هايمان را به نامشان كنيم و عكس‌هايشان را زينت شهرهايمان‌ سازيم، آنها سردمداران فرهنگي خاص بودند كه بايد شناخته شوند و بيشترين افرادي كه بايد اين گنجينه‌ها را به كودكان و نوجوانان بشناسانند، خانواده‌ها هستند.

بعد از جنگ پسران زيادي به دنيا آمدند كه نامشان به حرمت پدر، برادر، عمو و دايي‌شهيدشان نامگذاري شد اما همان‌ها كه حال ديگر بزرگ شده‌اند شايد ندانند عمويي كه نامش محمد بود و به شهادت رسيد، چگونه زندگي كرد، فكر كرد و چرا به جبهه رفت و رؤياهايش چه بود. از بزرگ‌ترهاي خانواده بخواهيد كه وظيفه خطير قصه‌گويي از زندگي شهداي خانواده را به‌عهده بگيرند. مادربزرگ و پدربزرگ كه خوش صحبت‌ترين راويان زندگي هر كس هستند بايد بعد از يكي بود يكي نبودشان ، داستان قهرمان‌هايي را بگويند كه زير اين گنبد كبود زندگي كردند و افسانه نيستند.

اين راويان شيرين سخن حيف‌است كه تنها براي نوه‌هايشان قصه خيالي بگويند و كودكان اين سرزمين از شنيدن چنين داستان‌ها و خاطرات شيريني محروم بمانند. هيچ‌كس نمي‌تواند داستان كودكي بزرگ قهرمانان جنگ را بهتر از پدر و مادر‌هاي آنان تعريف كند. وقتي به دنيا آمدند و قد كشيدند و پا در كفش پدر كردند و گفتند: چند روز ديگر پاي من هم اندازه پاي شما مي‌شود؟ وقتي به مدرسه رفتند و به خانه آمدند و كيف نوي‌شان را به گوشه‌اي انداختند كه «همكلاسي‌هايم كيفشان پاره است و من روي رفتن به مدرسه را با اين كيف نو ندارم» و همه خاطراتي كه كودكي‌هاي اين قهرمانان را ساخته است.

کد خبر 308135

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دفاع-امنیت

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha