بهمن کشاورز رئیس اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران در ستون سرمقاله روزنامه ايران با تيتر«دادگاه زنجانی و مسئله دانه درشتها»،نوشت:
پس از انتظار طولانی، سرانجام محاکمه بابک زنجانی و شرکای جرم وی آغاز شد آن هم به طور علنی. تردیدی نیست محاکمات علنی بویژه وقتی بحث حیف و میل اموال عمومی و حقوق ملت مطرح باشد، از یک سو بشدت مورد توجه مردم است و از سوی دیگر چنانکه روند رسیدگی به صورت شفاف و با رعایت اصول دادرسی پیش برود باعث حصول اطمینان نسبت به دستگاه قضایی خواهد شد.
آنچه از کیفرخواست بابک زنجانی تاکنون قرائت شده، حکایت از آن دارد که وی متهم به افساد فی الارض، جعل، کلاهبرداری و تشکیل شبکه کلاهبرداری است و گمان میکنم مجازات اعمال متهم براساس کیفرخواست خوانده شده، منطبق با قانون اخلال در نظام اقتصادی است. حاصل شنیدهها و خواندهها تا این زمان این بوده که متهم با همراهی گروهی که ظاهراً بعضی از آنها به عنوان شریک یا معاون محاکمه میشوند، پولهایی را بابت فروش نفت و به بهانه دور زدن تحریمها دریافت کرده است. اما اکنون معلوم نیست پولها کجاست. اگر این صورت مسأله درست باشد، ناچار این سؤال در ذهن مطرح خواهد شد که چنین فرآیندی آن هم در مورد فروش نفت، پسته، بادام یا پوست سالامبو نیست که بتوان آن را بر سر هر کوی و برزنی فروخت. بلکه همچنان که برخی مسئولان بلندپایه دولت گفتهاند سؤال اصلی این است که چگونه میشود بدون همراهی و همفکری کسانی که در سطوح بسیار بالا دستاندرکار بودهاند، چنین تخلفاتی انجام شود. به نظر میرسد در این مورد نیز مثل برخی موارد دیگر باید به دنبال دانههای واقعاً درشت بگردیم.
بدیهی است دور زدن تحریمها و اداره مملکت در شرایط تحریمها کار دشواری بوده (بگذریم از اینکه چرا تحریمها ایجاد شد و توسعه یافت) اما به بهانه دور زدن تحریم نباید حقوق مردم بر باد رود، آن هم در شرایطی که هر دلار معادل چندین دلار برای مردم و کشور ما ارزش داشته است.
آنچه مسلم است، اطلاعات گرفته شده متهم حاضر و شرکای او علاوه بر اینکه علیه خود آنها قابل استناد است، میتواند آغازگر تحقیقات بیشتر هم باشد و در عین حال این سؤال نیز قابل طرح است که سازمانهای گوناگون نظارتی در مدتی که این اقدامات انجام میشد چه میکردند؟
به هر حال همچنان که بارها گفته شده در این مورد هم مجازات متهم حاضر و شرکای او حتی به شدیدترین نحو جبرانکننده ضرر و زیان وارده به مملکت نیست. آنچه موضوعیت دارد، بازگرداندن پولها و داراییهای مفقود شده است. همچنین امیدواریم این واقعه و ابعاد بزرگ و خطیر آن باعث شود قوای مجریه و قضائیه در این گونه موارد نظارت خود را بیشتر و با تخلفاتی از این دست با قاطعیت و سرعت برخورد کنند. از طرفی قوه مقننه از آنجا که خلأ قانونی وجود دارد، با تدوین و تصویب قوانین مناسب، به یاری دو قوه دیگر بشتابد.
ماهیت دوگانه اوراق خزانه اسلامی
علی قنبری . معاون وزیر جهاد کشاورزی در ستون سرمقاله شرق نوشت:
در کشورهای توسعهیافته، دولت و بانک مرکزی سیاستهای پولی متفاوتی را اعمال میکنند. بانک مرکزی از بازار ثانویه برای سیاست پولی استفاده میکند و دولت به کمک بازار اولیه، به تنظیم سیاستهای پولی مبادرت میکند، اما در کشورهای در حال توسعه چون بازار مالی عمیق و گستردهای وجود ندارد، بانک مرکزی نیز از بازار اولیه برای تنظیم بازار پول و اعمال سیاستهای پولی انقباضی و انبساطی استفاده میکند. انتشار اوراق قرضه توسط بانک مرکزی، یا بانک مرکزی از جانب دولت، در قالب یک سیاست انقباضی پولی انجام میگیرد و وقتی این اوراق از بازار جمعآوری شد، سیاست پولی انبساطی صورت میگیرد. بانک مرکزی باید بتواند به کمک ورود به بازار سرمایه از راه عملیات بازار باز خنثیسازی (Sterilization) کرده یعنی از این طریق ارتباط بین کسری دولت و خلق پول پرقدرت را از بین ببرد. در ایران نیز اوراق خزانه اسلامی در سال ٩٣ به منظور عرضه در فرابورس توسط خزانهداری و به امضای وزیر امور و اقتصاد و دارایی عرضه شد.
سیاست اخیر دولت درباره انتشار اوراق خزانه اسلامی که با هدف تأمین مالی دولت است، در مقایسه با سایر ابزارهای پولی بانک مرکزی از درجه نقدشوندگی بالاتری برخوردار است. انتشار این اوراق پوشش ریسک تأمین مالی فعالان اقتصادی توسط بانکها و مؤسسات اعتباری خواهد بود و همچنین میتواند بهعنوان ابزار پولی برای بانک مرکزی مورد استفاده قرار گیرد. براساس ماده یک قانون انتشار اسناد خزانه و اوراق قرضه که در سال ١٣٤٨ به تصویب رسیده است، اسناد خزانه، اسناد بینامی است که برای تأمین احتیاجات مالی خزانهداری کل در جریان سال مالی انتشار مییابد و براساس ماده ١٥ همین قانون، اسناد خزانه به مدتهای سه ماه، شش ماه و یک سال خواهد بود. اما قانون بودجه سال جاری سررسید یک تا سهساله را برای این اوراق مشخص کرده است. این اسناد از پرداخت مالیات معاف شده و بهعنوان ابزار مالی توسط وزیر اقتصاد صادر میشوند.
بهاینترتیب این ابزار نقش دوگانهای را ایفا خواهند کرد و یک گام به جلو برای اقتصاد ایران محسوب میشوند؛ از این طریق که تأمین مالی پروژههای عمرانی یک سیاست مالی انبساطی است، اما از لحاظ اینکه پول نقد را از سطح جامعه جمعآوری میکند، به صورت عکس عمل میکند. درباره ماهیت اسلامیبودن این اوراق باید گفت که اوراق خزانه به شیوهای که در نظامهای مالی دنیا مرسوم است، در اسلام امکانپذیر نبوده و شکل ربوی پیدا میکند. یکی از راهحلهای برطرفشدن معضل شرعی این اوراق، محدودکردن آنها به رفع نیازهای ضروری است که بهاینترتیب اوراق خزانه اسلامی برای تسویه بدهیهای بخش دولتی به شبکه بانکی یا پیمانکاران طرف قرارداد در طرحهای تملک داراییهای سرمایه طراحی و تدوین شدهاند. دولت یازدهم با اعمال چنین سیاست دوگانهای، همزمان خروج از رکود و کاهش تورم را دنبال میکند که در راستای باقی سیاستهای انقباضی میتواند در تسریع روند رشد اقتصادی مؤثر باشد.
یکی از علتهایی که دولتها به دنبال اعمال سیاستهای پولی هستند، این است که با کمک سیاستهای زودبازده پولی، عملکرد بهتری را در کارنامه خود ثبت خواهند کرد. اما نباید به بهای عملکرد، پایههای اقتصادی را دچار اختلال کرد. سیاستهای پولی همواره با تغییرات تورم، موجب تغییرات رشد اقتصادی میشوند اما چون اثرگذاری آنها در حوزه پول و تورم بالاتر است، به محض اجرا، شوک منفی تورمی را اعمال میکنند.
بسیاری بهغلط، انتشار اوراق خزانه اسلامی را فقط اعمال سیاست پولی انقباضی تفسیر کردهاند، اما در حقیقت این اوراق در وهله اول چون بابت بدهی صادر شدهاند، پس در ازای دریافت وجه نقد نبوده و بعد سیاست پولی آنها بسیار کمرنگ است. دولت یازدهم با انتشار اوراق خزانه اسلامی، درواقع اقدام به بازپرداخت بدهیهای خود کرده است، اما این اوراق به دو صورت با نام و بدون نام صادر میشوند و همین موضوع ماهیت دوگانه پولی-مالی آنها را تقویت میکند. انتشار این اوراق به دنبال کاهش ٣٠ درصدی درآمدهای نفتی و همزمان با تداوم کاهش قیمت نفت و احتمال افزایش کسری بودجههای دولتی انجام شد، اما در وضعیت کنونی بدهیهای تسویهنشده دولت بهویژه با بخش خصوصی، همچنان معوق مانده و منجر به اختلالاتی برای بخش عرضه و تولید کشور شده است.
این موضوع بخش خصوصی و بخش تولید را فلج کرده و به تعطیلی و اعلام ورشکستی بسیاری از صنایع تولید و راهبردی کشور منجر شده است بهطوریکه در بخش تولید با قانون ٥٠ درصد از آن یاد میشد بهاینترتیب که در بهترین حالت، ٥٠ درصد از ظرفیت کارخانجات داخلی، نیمهتعطیل است. انتشار این اوراق شوک مثبتی را به بخش تولید وارد کرده و منجر به بهبود وضعیت پرداختها و بدهیهای دولت میشود.
- دستهای خبیث در جنایت منا
روزنامه كيهان در ستون سرمقالهاش نوشت:
حادثه دلخراش منا بعد از حادثه سقوط جرثقیل در مکه مکرمه به دليل ميزان فراگيري، ابعاد چندگانه و تداوم زماني سریع تبديل به يک سناريوي رسانه شد.
با توجه به شهادت بیش از 5000 حاجی بیتالله الحرام و قرائن موجود، قطعا از این فاجعه باید به عنوان يک جنايت ياد نمود که جهان اسلام را مصیبت زده کرد. ابعاد تعمدي بودن و قرائن برنامهریزی و طراحی شده آن هر روز بيش از پيش خود را نشان ميدهد.
اولین دلیل بر عمدی بودن این حادثه را باید در رفتار سعودیها جستجو کرد. سعودیها با بروز جنایت خود ساخته، فقط نظارهگر صحنه بودند، بدون اینکه کمترین تلاشی برای نجات حادثه دیدگان به عمل آورند. لذا اکثر زائران بیتالله الحرام در جلو چشمان ماموران سعودی با لب تشنه جان باختند. اگر دست خباثت آلود سعودیها در پشت پرده این جنایت نبود، با اندک تلاشی میتوانستند جان بسیاری از زائران را نجات دهند و از عمق فاجعه بکاهند. حتي اگر به تيم پزشکي ایران نیز اجازه میدادند وارد شود، جان بسياري از زائران نجات داده میشد. اگر تحقیقات حقیقی توسط کشورهای اسلامی البته با حضور جمهوری اسلامی صورت گیرد، دستهای خبیثی در پس این جنایت افشا خواهد شد که تا ابد مدعیان دفاع از حقوق بشر را شرمنده تاریخ و صدالبته حکام بیلیاقت و قدرت طلب سعودی را رسواتر و روسیاهتر خواهد کرد.
دومین دلیلی که اذهان را متوجه عمدی بودن این جنایت میکند، عمل نکردن عربستان به وظایف خود و کارشکنی در رسیدگی به حال مصدومین و روشن شدن وضعیت جانباختگان است. اکنون پس از حدود یک هفته عربستان حاضر نیست آمار جانباختگان را اعلام کند. براساس اظهارات مقامات دیگر کشورهای اسلامی که اتباع آنها نیز جزء جانباختگان هستند، عربستان با انتقال مکرر اجساد به کانتینرهای مختلف قصد دارد آمار واقعی جانباختگان را پنهان کند تا از عمق جنایت رخ داده بکاهد و از خشم ملتهای مسلمان در امان بماند. همچنین عدم تحویل اجساد جان باخته به کشورهایشان و تعلل در این امر و تصمیم عربستان برای دفن این عزیران در گورهای دسته جمعی ظن عمدی بودن و برنامهریزی شده این جنایت را قویتر میکند.
سومین دلیل، همکاري نکردن عربستان برای روشن شدن ابعاد فاجعه منا و مخفی کردن آثار جرم و پاکسازی صحنه مهر تائید دیگری بر مجرم بودن و دست داشتن سعودیها در این جنایت خواهد بود.
چهارمین دلیل اینکه پايگاه اينترنتي خبري نهرين نت پنجم مهر گزارش داد گزارشهاي سازمان اطلاعات يکي از کشورهاي اروپايي نشان ميدهد احتمالا سازمان جاسوسي رژيم صهيونيستي (موساد) برنامهريز فاجعه منا بوده است. شبکه نهرين نت تاکید میکند از برخي از دیپلماتهای اتحاديه اروپا اطلاع يافته است که برخي محافل ديپلمات اروپايي در بروکسل براساس گزارش یک کشور اروپایی که در خاورمیانه منافعی دارد، نگران هستند آنچه در رمي جمرات در منا اتفاق افتاد ناشي از يک «عمليات طراحي شده» و از پيش تدارک ديده شده توسط سازمانهاي اطلاعاتي اسرائيلي و سعودي بوده است. براساس گزارش نهرین نت سازمان اطلاعات روسيه در درز دادن چنين اطلاعاتي دست داشته است. این پایگاه خبری تصریح میکند «اگر گزارش سازمان اطلاعاتي این کشور اروپايي درست باشد به معناي هماهنگي در سطح بسيار بالا بين موساد و سازمان اطلاعات عربستان است زيرا بدون هماهنگي با سازمان اطلاعات عربستان محال است که مأموران موساد چنين عملياتي را انجام دهند و شايد هم چندين سازمان اطلاعاتي غربي در اين قضيه دست داشته باشند.»
پنجمین دلیل، صافي سعيد نامزد سابق رياست جمهوري تونس در مصاحبه با شبکه تلويزيوني العالم از همکاري شرکت هاي امنيتي اسرائيلي در مديريت حراست حجاج و ايجاد ذهنيت توطئه مشترکي توسط اسرائيل و عربستان سعودي براي کشتار زائران خانه خدا سخن گفته است.
و ششمین دلیل سابقه دست داشتن سعودیها در جنایتهای مختلف از جمله کشتار مردم بیگناه یمن و انداختن تروریستهای تکفیری دست پرورده خود به جان ملت سوریه و همچنین عربستانیالاصل بودن تروریستهای یازده سپتامبر.
لوران موراويک يکي از نئومحافظه کاران فرانسوي در سال 2002 نوشته بود: سعوديها در تمام حلقههاي ترور فعالند، از طرحريزي گرفته تا تامين منابع مالي، از کارمند گرفته تا سربازان پياده، از ايدئولوگ گرفته تا مشوق. در همه اين حلقهها سعوديها فعال هستند. (7 مهر 94- روزنامه انگليسي اينديپندنت)
هرچند دلایل عمدی بودن این فاجعه انسانی در روزهای آینده بیشتر نمایان خواهد شد، اما توجه به خط خبري و فضاي رسانهاي که در این مورد در دنیا دنبال مي شود، ذهن هر تحلیلگر و مخاطبی را بیشتر متوجه دستهای خباثتآلوده پشت پرده آمریکا، رژیم صهیونیستی و حکام آلسعود میکند.
پرده اول - سناریوی جلوگیری از اتحاد کشورهای اسلامی:
یکی از اهدافی که برای این حادثه متصور است، حفظ فضاي التهاب و بحران در منطقه خاورميانه و ایجاد بدبینی بین کشورهای اسلامی برای جلوگیری از اتحاد کشورهای اسلامی در مقابل توطئههای آمریکا در منطقه جهان اسلام، بالاخص منطقه خاورمیانه است که این سناریو به دست نوادگان جوان و بیخرد تازه به دوران رسیده آل سعود اجرا شد. چنين ماجرايي حداقل سودش براي قدرت هاي غربي، تقويت بهانههاي حضورشان در اين منطقه و مهمتر از همه تشديد وابستگي شيخنشينهاي عربي به غرب و فروش هرچه بيشتر تسليحاتشان به اين کشورهاي تک محصول نفتي است.
بر همین اساس رسانه هاي غربي و عربي پس از رخ دادن حادثه منا بلافاصله سناريوي تشديد تنش در منطقه و تقابل کشورهای اسلامی را در دستور کار خود قرار دادند. رسانههاي امريکايي و اروپايي تلاش مي کنند تا با دور نگاه داشتن رياض از دیگر کشورهای اسلامی و به خدمت گرفتن حکام دست نشانده این کشور بعنوان عامل تفرقه در منطقه، در اجرای توطئههای خباثت آلود خود، مانع از تقويت جايگاه جهان اسلام شوند و به اين ترتيب از شکلگيري اتحاد کشورهاي اسلامي منطقه در برابر نظام سلطه ممانعت کنند.
پرده دوم - سناريو ايران هراسي: مي توان گفت که آلسعود با کشتار حجاج در منا سعي دارد با جنگ رواني ايران را عامل کشتار حجاج معرفی کند. در حال حاضر شاهد اين هستيم که در فضاي مجازي و شبکههاي اجتماعي به ويژه توئيتر، آلسعود اعلام ميدارد «ايران تقتل الحجاج» و همزمان نيز خط رواني ديگري پيگيري مي شود به نام «ارهاب الايراني» يعني تروريسم ايراني. در همين ارتباط آلشيخ مفتي عربستان اعلام کرد: «برخي حجاج شیعه به دنبال مرگ عمدي در اماکن مقدسه هستند زيرا اعتقاد دارند مردن در اين اماکن پاداش دارد.» لذا اين خط رواني و القائي ميخواهد بار جنايت سعودیها را متوجه ايران کرده و نسبت به ايران در جهان اسلام تنفر و وحشت ايجاد کند. البته مقامات سعودی با فرافکنی و رسانههای غربی- عربی با اتهام زنیهای واهی به ایران قصد دیگری هم دارند و آن اینکه جمهوری اسلامی را از پیگیری حقوق زائران، جانباختگان و مصدومین این جنایت باز دارد و وادار به عقب نشینی کند که البته سخنان صریح و مقتدرانه رهبر معظم این توطئه سعودیها و فضاسازیهای رسانهای آنها را خنثی و با شکست مواجه و آنها را مجبور به عقبنشینی کرد. لذا با تاکید رهبری، جمهوری اسلامی حقوق زائران و جان باختگان و مصدومین را پیگیری و احقاق خواهد کرد حتی اگر لازم باشد با واکنش سخت و خشن.
پردهسوم - شيعه هراسي و تشديد تقابل مذهبي: گزاره «حادثه منا بار ديگر تنش بين شيعه و سني را به نمايش گذاشت!!» در اجرای سیاستهای آمریکا و صهيونيستها، خط خبری ثابت رسانههای غربی عربی به ویژه فارسی زبان در چند روز گذشته بود. البته باید توجه داشت آنچه که در فضای رسانهها به اسم اختلاف شیعه و سنی مطرح میکنند در اصل بین وهابیت و اسلام است. چرا که سعودیهای وهابی علاوه بر دشمني با شيعيان با اهل سنت هم مشکل دارند و آنها را خرافات زده مي دانند و در کنار کعبه و در زمان مناسک، اعمال اهل تسنن را نیز خرافه ميدانند.
پرده چهارم- اسلام هراسي: متاسفانه پس از بروز فاجعه منا، رسانهها و سایتهای وابسته به فرقه صهیونیستی بهائیت و کاربران آنها با عقايد گوناگون و انگيزه هاي متفاوت، با القاء شبهات، انتقام گيري از معتقدين به احکام اسلامي - الهي را با استفاده از احساسات و آلام قلوب بازماندگان اين فاجعه، در دستور کار خود قرار دادهاند و لحظهاي نيست که تصويري تحريف شده، پيامي کفرآميز و شبههناک در این شبکهها توليد و منتشر نشود.
پرده پنجم - جنگ قدرت بين شاهزادههاي سعودي :
پيش از مراسم حج اعلام شد ملک سلمان ميخواهد به زودي از قدرت کنارهگيري کند و پسرش محمد بن سلمان را به عنوان جايگزين خود منصوب نمايد. محمدبن سلمان که با حمایت آمریکا و به بهانه جنگ يمن پلههاي قدرت را در دربار آل سعود خيلي سريع طي کرد، براي ادامه مسير قدرتطلبي با مانعي به نام محمد بن نايف مواجه است که وليعهد و رئيس عالي مراسم حج است. لذا در این پرده تحليلگران معتقدند حوادث حج امسال بويژه کشتار حجاج در منا از سوي محمد بن سلمان طراحي شده تا محمد بن نايف به عنوان وليعهد و مسؤل اداره حج را به بيکفايتي متهم سازد و عملا مسير کنار گذاشتن وي را آماده سازد. برخي منابع تاکید دارند خبر حضور محمد بن سلمان در منا و بسته شدن راهها برای عبور وی در دایره جنگ قدرت سعودیها توسط جناح محمد بننايف افشا شده است.
پردهششم - سناریوی تحت شعاع قرار دادن تحولات يمن و سوريه:
آمریکا و عربستان با وجود بیش از پنج سال از ایجاد داعش و گروهای تروریستی تکفیری و همه گونه حمایتهای سیاسی و مالی و تسلیحاتی از آنها برای سرنگونی بشار اسد و تضعیف خط مقاومت، اکنون با ایستادگی ایران و روسیه با شکست مواجه و مجبور شد در مواضعی آشکار از سیاست سرنگونی بشار اسد عقبنشینی کند و اسد را بعنوان راه حل سیاسی بحران سوریه بپذیرد. حمله آلسعود به يمن نیز با چراغ سبز آمریکا بعد از 6 ماه همچنان ناکام مانده و هر روز مقاومت یمنیها بیشتر میشود. لذا با طراحی توطئه فاجعه منا تلاش میکنند افکار عمومی منطقه و دنیا را از این شکستها منحرف کنند.
و پردههفتم - تحتالشعاع قرار دادن فضای شکل گرفته پس از توافقنامه هستهای یا برجام:
در این سناریو تلاش میشود با فضای رسانهای که در جهان و منطقه حول فاجعه منا شکل داده شده، از اهمیت بحثهای منتقدان این توافقنامه هستهای هم در ایران و تا اندازهای در آمریکا بکاهند تا اهداف و سرانجام برجام همچنان در هالهای از ابهام باقی بماند. تحتالشعاع قرار دادن طرح مسئله نفوذ آمریکا در ایران با سوءاستفاده از توافق هستهای که از سوی رهبر معظم انقلاب بیان شده باید بعنوان یکی دیگر از اهداف طراحان جنایت منا مورد تحلیل قرار گیرد.
نکته مهم اين است که نبايد در دام طراحان اين سناريوها افتاد و مواضع و سخنان ما تطهیرکننده دامن آل سعود از این جنایت باشد، آن گونه که سخنان و مواضع رئيس دفتر یکی از شخصیتهای سیاسی کشور در اولین ساعات وقوع فاجعه منا دستمایه رسانههای غربی و عربی شد. العربیه و الشرقالاوسط مدعی شدند رئیس دفتر این شخصیت سیاسی با اشاره به اینکه بارش هشت ميليمتري در تهران نيز باعث کشته شدن دهها نفر شده، از مسئولان کشور خود خواسته قبل از روشن شدن نتيجه تحقيقات، مقامات سعودی را سرزنش نکنند!!!
نظر شما