حرفهای روزها و هفته های اول دیگر معنی ندارد. در آن روز مربی تیم ملی روی احساسات و غریزه شخصی گفت، چندان مهم نیست اگر بازیکنان پرسپولیس یا لژیونرها نباشند، بازیکنانی در اندازه های آنها داریم. اما حقیقت چیز دیگری است، فوتبال ما این ستاره ها را پرورش داده، دوران سخت را پشت سر گذاشته تا امروز بتواند از آنها بهره گیرد.
سرمایه های فوتبال همیشه برای تیم ملی موقعیت ساز خواهند بود. امروز مربی تیم ملی نیز به این واقعیت رسیده است که بدون این ستاره ها امکان پیروزی وجود ندارد. حالا برای رسیدن به مرحله دوم و صعود در جمع شانزده تیم از تمام مهره هایی که در خارج از کشور بازی می کنند باید استفاده کنیم.
مربی تیم ملی هرگز نوک حمله ای چون وحید هاشمیان پیدا نخواهد کرد حتی اگر در لیگ بهترین گلزن را فرا بخواند، چون علی کریمی، مهدوی کیا هرگز بازیکنانی با استانداردهای بین المللی در ایران یافت نمی شود. امثال نکونام و تیموریان کمتر در فوتبال ما متولد شده اند. دفاعی چون رحمان رضایی را کمتر کشور آسیایی دارد. کلا چرا اینگونه فکر کنیم، تمام این بازیکنان ایرانی اند و در تیم ملی فوتبال ایران در بزرگترین رخداد ورزشی جهان شرکت کرده اند، چرا ساده لوحانه آنها را برانیم.
مربی تیم ملی کم کم حرفهای پس از جام جهانی خود را پس خواهد گرفت او که مدعی بود از تیم قهرمان لیگ تنها یک بازیکن در تیم ملی است و آنرا وزنه انتقاد خود قرار داده بود، حالا متوجه شده است که شاید همان یک بازیکن یا دو بازیکن بتوانند در ترکیب ثابت قرار گیرند. حقیقت چه زیباست، زمانیکه محک تجربه به میان می آید. اما همین اندازه که در فاصله یک ماه به واقعیت رسیده ایم حجم بسیاری از مشکلات را می توانیم حل کنیم.
بهترین ها دعوت شده اند حتی میرزاپور که به شرایط آرمانی نزدیک شده است. با این نفرات شانس امتیاز گرفتن از کره در سئول بیشتر شده است. زمانیکه این نفرات دعوت می شوند، تاکتیک و شیوه بازی خود به خود شکل می گیرد. رحمان رضایی، محمد نصرتی از مدافعان بزرگ فوتبال ما به حساب می آیند. نیک بخت سالهاست در دفاع چپ بازی می کند و کعبی که سمت راست را به نام خود ثبت کرده است.
کریمی، نکونام، تیموریان، مهدوی کیا و معدنچی خط میانی را تشکیل می دهند و وحید هاشمیان به تنهایی در نوک حمله قرار می گیرد. ترکیب ایده آل ما، سیستم بازی ما را نیز مشخص می کند. با این گروه حتی پیروزی دور از دسترس نیست. پس از پایان بازی با کره بلافاصله به تهران می آییم و با روحیه بهتر به دمشق می رویم. در دمشق لژیونرهای ما نشان خواهند داد که فاصله فوتبال ما با سوریه تا چه اندازه عمیق است.