محمدباقر نوبخت، سخنگوي دولت هم از خبرهاي خوش منطقهاي خبر داد.اين سخن نوبخت يادآور وعدهاي است كه در سال 91 علياكبر صالحي، وزير خارجه وقت داد و گفت كه بهزودي خبرهاي خوشي درباره تحريمها خواهيم شنيد؛ وعدهاي كه تقريبا 3سال بعد رنگ واقعيت گرفت. حالا هم نوبخت درباره خبرهاي خوش منطقهاي صحبت كرده است.
- ترس از افزايش اقتدار ايران
متحدان منطقهاي واشنگتن، علاوه بر ترس از افزايش اقتدار ايران در منطقه، نسبت به نزديكشدن آمريكا به تهران پس از اجراي توافق هستهاي و در نتيجه فراموششدن نقش سنتي آمريكا در منطقه بهعنوان حامي اصلي دولتهاي عرب همسايه ايران، نگرانند. بروز چنين وضعي را بهمعناي ناتوانتر شدن هرچه بيشتر اين كشورها در مسير رقابت با ايران ارزيابي ميكنند. اين هراس تا حدي است كه تأكيدهاي فراوان مقامات آمريكايي مبني بر اينكه توافق هستهاي بهمعناي دورشدن آمريكا از متحدان منطقهاياش نيست هم نتوانسته كشورهاي عربي منطقه را قانع كند. آنها اكنون دولت اوباما را مورد سرزنش قرار ميدهند كه كنترل خاورميانه را از دست داده و به افزايش قدرت و نفوذ ايران در منطقه كمك كرده است.
- اقدام انتحاري
اقداماتي مانند حمله نظامي به يمن كه اكنون كشورهاي عضو شوراي همكاري خليجفارس به رهبري عربستان انجام ميدهند، ازجمله تلاشهايي است كه آنها در فضاي كاهش نفوذ و قدرت آمريكا در منطقه با هدف حفاظت از منافع خود انجام ميدهند. تا قبل از حمله به يمن سابقه نداشت كه كشورهاي عضو شوراي همكاري بدون رهبري آمريكا، رأسا اقدام به حمله نظامي كنند. بارزترين اقدام نظامي اين كشورها به رهبري آمريكا، جنگ خليجفارس در سال 91-1990 است.
حمله كنوني اين كشورها به يمن اگرچه حمايت آمريكا را در پي داشته، اما به اذعان نهادهاي تصميمساز آمريكايي مانند مؤسسه مطالعاتي موسوم به «مركز امنيت نوين آمريكايي» از آنجا كه كشورهاي عربي حاشيه خليجفارس توان مقابله نظامي با ايران را ندارند نهادينه شدن اين تفكر در ذهن تصميمگيرندگان كشورهاي شوراي همكاري كه ميتوانند رأسا در مسير اقدام نظامي براي جلب منافعشان در منطقه اقدام كنند، ميتواند مخاطرات بسيار جدي براي آنان در آينده در پي داشته باشد.
با اين تفاسير، آنچه اكنون ذهن سياستگذاران آمريكايي را بهخود مشغول كرده، اين است كه چگونه ميتوان با قدرت فزاينده ايران پس از توافق مقابله كرد. با توجه به حوزههاي عمده بحران در شرايط كنوني، آمريكاييها عراق را عرصه خوبي براي تقابل با ايران نميدانند. ايران اكنون قدرت و نفوذ فراواني در عراق دارد و عراق از اهميت فراواني براي ايران برخوردار است و آمريكا چندان نميتواند با اين قدرت مقابله كند.
اما سوريه از نگاه تحليلگران آمريكايي تنها جايي است كه آمريكا ميتواند با تقابل با ايران، به متحدان منطقهاي خود نشان دهد هنوز هم از نفوذ كافي در منطقه برخوردار است و البته همانطور كه مدعي است، با افزايش قدرت ايران مقابله ميكند. سوريه، اكنون عرصهاي است كه آمريكا پس از توافق هستهاي به آن بهعنوان نماد تقابل با ايران، بهمنظور راضي نگهداشتن متحدان منطقهاي و حفاظت از منافع خود استفاده ميكند.
- راهبرد آمريكايي
تحليلگران و صاحبنظران در آمريكا اكنون سرگرم ترسيم نقشه راه تقابل با ايران در سوريه هستند. محققان موسسه «امنيت نوين آمريكايي»، راهبردها و روشهايي را در اين خصوص به دولت اوباما پيشنهاد ميكنند، ازجمله اينكه نخستين نياز آمريكا اين است كه تمركزش بر تقابل يكجانبه با داعش را رها كرده و يك رويكرد فراگير را با هدف تقابل با كليت جنگ داخلي در سوريه اتخاذ كند.
به اعتقاد آنها نگاه تكبعدي دولت اوباما نتوانسته دريابد كه داعش بخشي از يك بحران كلي و نشانهاي از بيماري عظيمي است كه در نتيجه جنگ داخلي در سوريه بهوجود آمده است و حتي اگر واشنگتن بتواند داعش را نابود كند، اوضاع در منطقه بهنحوي است كه اين گروه به سرعت بهوسيله افراد و گروههاي افراطي ديگر جايگزين خواهد شد، دقيقا همان اتفاقي كه درخصوص القاعده در عراق رخ داد و تا سال2011 گروههاي تروريستي كه بعدا در سوريه داعش را تشكيل دادند، در عراق ريشهكن شده بودند، اما با شكلگيري جنگ داخلي در سوريه و مهاجرت به آنجا توانستند حياتي دوباره پيدا كنند. اكنون تحليلگران در آمريكا به اين نتيجه رسيدهاند كه پايان دادن به جنگ داخلي، پيشنياز نابودي داعش است.
اما آمريكاييها پايان دادن به جنگ داخلي در سوريه را نيازمند تشكيل يك ارتش قوي مخالف حكومت سوريه ميدانند كه تهديدي واقعي را متوجه ديگر بازيگران كنوني در سوريه ازجمله ايران كرده و آنها را وادار كند براساس خواست واشنگتن، تغييرات را در سوريه اعمال كنند، شبيه اتفاقي كه در جريان جنگ بوسني رخ داد و آمريكا و ناتو با طراحي قرارداد ديتون، ارتش كروات را شكل داده و با حمايت هوايي از آن توانستند صربها را شكست داده و ميلوسويچ و كارادزيچ را وادار به نشستن دور ميز مذاكره با ريچارد هالبروك و پايان جنگ بوسني كنند.
در حقيقت، نهادهاي مشاورهدهنده به دولت آمريكا اكنون تأكيد ميكنند براي غلبه بر ايران در سوريه، تقابل نظامي بايد با تمامي گروههاي ذينفع در اين كشور و نه فقط داعش انجام شود و نيرويي نظامي متشكل از آمريكا، كشورهاي اروپايي عضو ناتو و برخي كشورهاي عربي منطقه، ديگر طرفها ازجمله ايران و البته روسيه را وادار به عقبنشيني و واگذاري سرنوشت سوريه به آمريكا كنند. در اين ميان، آمريكا احتمالا به سمت جلب كمك برخي نيروهاي فعال در سوريه مانند كردها حركت خواهد كرد و سازماندهي نيروي نظامي حرفهاي و البته نهچندان زياد به لحاظ عددي در كنار حمايت نيروي هوايي هم احتمالا در كشورهايي مانند تركيه يا اردن انجام ميشود.
مشاوران دولت آمريكا براساس تجربيات جنگهاي ويتنام، كره، بوسني و كوزوو بر اين اعتقادند كه ورود آمريكا به عرصه جنگ در سوريه به تقابل مسكو با واشنگتن نخواهد انجاميد و چنانچه واشنگتن به مسكو بقبولاند كه در انجام عمليات نظامي در سوريه جدي است، بعيد بهنظر ميرسد پوتين وارد عرصه منازعه نظامي با آمريكا شود. به هر حال، اكنون صاحبنظران در آمريكا بر اين باورند عملكرد اينچنيني آمريكا در سوريه ميتواند روند اجراي برجام و عواقب آن براي منافع آمريكا و متحدان آن در منطقه را كنترل كند.
نظر شما