اين وظيفه بزرگ در كربلا از جانب امامحسين(ع) به پايان رسيد؛ اما بايد اين صداي امام به بيرون از نينوا هم برسد و اين مأموريت بهدست زني انجام ميگيرد به نام زينب(س). اينكه گفته ميشود در عاشورا، در حادثه كربلا خون بر شمشير پيروز شد، عامل اين پيروزي حضرت زينب بود وگرنه كربلا در كربلا تمام ميشد. در ظاهر از نظر نظامي، سپاه حق شكست خورد اما آن چيزي كه موجب شد اين شكست نظامي و ظاهري، تبديل به يك پيروزي قطعي و دائمي شود عبارت بود از منش زينبكبري(س). آري با يك عظمت و وقار و هيبت كه تجلي پدرش، اميرالمؤمنين(ع) است وارد صحنهاي ميشود كه دشمن خود را در آن پيروز ميبيند. در كاخ دشمن طوري رفتار ميكند كه دشمن ذليل و خار ميشود.
حضرت زينب(س) نشان ميدهد كه ميشود عفاف زنانه را به عزت مجاهدانه تبديل كرد.آنچه از بيانات حضرت زينب(س) به ما رسيده، خطبه فراموش نشدني ايشان در بازار كوفه است؛ يك سخنراني بينظير توسط زني كه هميشه در حجابي بود كه اسلام به او سفارش كرده اما در يك شرايط خاص در دورهاي كه مردي نبود، آن هم به حسب وظيفه ميان يك عده از مردمي كه با او جنگيدند و وحشيگري را به اوج رساندند كلماتي ميگويد كه در اوج صلابت است.
2 روز قبل در بياباني، برادر او را، امام او را، رهبر او را، با اين همه عزيزان و جوانان و فرزندان از بين بردهاند و اين جمع چند دهنفره زنان و كودكان را اسير كردهاند. در آن خيمهگاه، عدهاي تشنه، عدهاي گرسنه، جسدهاي شهدا قلمقلمشده، بعضي برادر از دست داده و بعضي فرزند، به هر حال يك حادثه تلخ كه يك نفر بايد اين جمعيت را جمع كند، آن يك نفر زينب(س) است .در مقابل چشم مردم، او را روي شتربه اسارت آوردهاند، مردم دارند تماشا ميكنند، بعضي هلهله و بعضي گريه ميكنند، در اينچنين شرايط بحراني و سختي، اين خورشيد عظمت طلوع ميكند. با همان لحن پدر ميگويد: اي خدعهگرها، اي كساني كه تظاهر كرديد، شايد خودتان باور كرديد كه دنبالهروي اسلام و اهلبيت(ع) هستيد اما در امتحان كم آورديد. بله زينب كبري(س) در اوج احساس، به آن وظيفه الهي خود عمل ميكند.
نظر شما