از جمله مشکلات و آسیبهایی که در این زمینه کاملا قابل لمس است، توسعه نیافتگی احزاب و گروه های شرکت کننده در انتخابات به لحاظ سیاسی است.
در میان گروههای مختلف اصلاحطلب یا اصولگرا که دارای مبانی متفاوتی هستند، به جای آنکه برای انتخابات، بر برنامهها و میزان درک نامزدهایشان از شرایط کشور تاکید شود، سخن از ائتلاف و سهم بندی گروههای مختلف به میان میآید که یکی از نمونههای این توسعه نیافتگی است.
این مشکل جدی است و به همین دلیل در پایان مجالس مختلف از جمله مجلس ششم و هفتم که در آنها اکثریت قاطعی از 2 گروه مختلف سیاسی در مجلس حضور داشتند، می بینیم که در همان نقطه آغاز راه هستیم و گره چندانی از مشکلات کشور باز نشده است.
متاسفانه وقتی تنها ملاک گروهها در معرفی نامزدهای مجلس عدم حضور در فهرست رقیب باشد، چنین نتیجهای هم در پی آن بهوجود خواهد آمد.
از سوی دیگر، مجلسها براساس برنامههایی برای حل مشکلات موجود کشور شکل نمی گیرند بلکه بر اساس ائتلاف و صرفا برای ورود به مجلس شکل میگیرند و منتخبان حتی نمی دانند بعد از ورود به مجلس چه باید بکنند، لذا این بی برنامگی تاثیرات خویش را بر جامعه میگذارد.
دیگر آسیب فضای انتخابات مجلس، انحراف جامعه از آرمان ها و رویکرد اصولی خود در حرکت به سمت بایدهاست. جامعه ما به لحاظ رویکرد اقتصادی و حتی سیاسی و فرهنگی به سمت سرمایه داری رانده شده است.
در سال های جنگ شاهد لحاظ شدن هنجارهای دینی و ملی و عدالتخواهانه و طرح مباحث اقتصاد اسلامی در سیاستها و برنامهها بودیم، ولی پس از جنگ و با شروع ساخت و سازها با غلبه سرمایه داری مواجه شدیم.
البته این جریان همزمان در کتابهای درسی، وزارتخانهها، مجلس، دولت و... دنبال میشد.
این حقیقت که روزانه لااقل 13 روزنامه اقتصادی با ادبیات سرمایه داری منتشر میشود، بیانگر غلبه چنین ادبیاتی در حوزه اقتصادی کشور است و مع الاسف در مجلس، دانشگاهها و ... حرفی غیر از این شنیده نمیشود. به همه گفته شده بخش دولتی نامطلوب و بخش خصوصی راهگشاست.
بحث بر سر خوب یا بد بودن آن نیست؛ بلکه فضا آنقدر متصلب شده که هر چیزی غیر از تجربیات لیبرالیسم، شکست خورده تلقی میشود. تا دو سه سال پیش لا اقل ظاهری حفظ میشد اما اکنون رسما در بیان بسیاری از مسئولین، کلمه بهره آورده میشود، همان بهرهای که به موجب آیات قرآن در سوره بقره در حکم جنگ با خداست وبه موجب روایات نیز بسیار نهی شده است.
چه شده که همه از آن سخن میگویند وحتی به دنبال آن هم میروند؟
با نگاه دیگر به موضوع انتخابات میتوان اینگونه تفسیر کرد که معمولا مجلس از افرادی شکل می گیرد که به واسطه ائتلافها و جناحها وارد شدهاند و از طرف دیگر با جامعهای روبرو هستیم که تفکر سرمایه داری آن را با خود میبرد. لذا باید شهامت و درک و بینش آن را داشت که جلوی این تفکر ضد عدالت را گرفت.
حالا اگر بخواهیم اندیشه دینی را نیز عملی کنیم مشکلات بسیاری خواهیم داشت؛ چرا که این اندیشه ملموس و در دسترس نیست. از سوی دیگر متاسفانه گاهی در مجلس با افرادی برخورد میکنیم که به دنبال حفظ قدرت با هر وسیلهای هستند، یعنی وسیله را باهدف توجیه میکنند که باید با این افراد برخورد کرد؛ از هر جناح و گروهی که باشند.
نکته دیگر این است که قبل از آنکه اصلاحطلب بودن و اصولگرا بودن نامزدها مطرح باشد، مهم آن است که کسی که به مجلس می رود اقتضائات جامعه ایران را بشناسد، تخصص، تعهد و تجربه کافی داشته باشد و به کیفیت عملکردها و کارآمدی برنامهها اهمیت کافی بدهد.
نداشتن اعتماد به نفس لازم برای دگراندیشی و خروج از پارادایم یا همان سخت هسته تفکر سرمایه داری در بین نمایندگان از دیگر مشکلات موجود در میان مجلسیها است. مجالس ما با حالتی متصلب مواجهند که اگر حرکتی به غیر از طراحی لیبرالیستی انجام شود، همه می گویند محکوم به شکست است.
موضوع دیگری را هم به نامزدهای انتخابات مجلس- چه این که اکنون نماینده باشند و یا نباشند- یادآور میشوم و آن این است که برخی تلاشهای منطقهای نامزدها و وعدههایی که به منظور جلب آرای عمومی به مردم مناطق داده می شود، از جنس مطالباتی است که مربوط به شوراهای شهر و روستاست نه شأن نمایندگی مجلس.
رسانهها و شبکه های سراسری صدا و سیما هم باید این مطلب را در دستور کار خود قرار دهند، آن هم نه فقط در زمان انتخابات.
رهبر انقلاب در یکی از سخنرانیهای خودشان با نمایندگان بر این موضوع تاکید کردند که «اینقدر راه نیفتید بروید در شهرستانها و حوزه های انتخابیه، اصلا گرفتن تسهیلات و انجام امور عمرانی شأن نمایندگی نیست. شما باید قانون گذاری کنید وجوری قوانین راتصویب کنید که خیرش به شهر و دیار خودتان هم برسد.»
زندگی و سلوک شخصی نماینده مطلوب هم ضمن آنکه نباید با تظاهر همراه باشد، بهتر است که به زندگی توده مردم نزدیک باشد تا بهتر و دقیقتر مشکلات و مسائل آنان را درک نماید.
پس از شناخت آسیبها، طراحی برای بهبود وضع موجود باید به گونه ای باشد که مقداری هر چند خیلی زیاد هم نباشد از وضع موجود فاصله بگیریم و به ایده آل هایمان که همانا داشتن مجلسی در راس امور است نزدیک شویم.