هفتم ماه صفر سال 128 هجری مصادف است با سالروز ولادت امام موسی کاظم (ع)، ایشان در ابواء (منطقهای در میان مکه و مدینه) در سرزمین حجاز (عربستان سعودی کنونی) دیده به جهان گشود.
کنیه حضرت ابوابراهیم، ابوالحسن، ابوالحسن اوّل، ابوالحسن ماضی، ابوعلی و ابواسماعیل است و القاب موسی بن جعفر عبارتند از کاظم، صابر، صالح، امین و عبدالصالح.
امام موسی کاظم علیه السلام در میان شیعیان به «باب الحوائج» معروف است و به جهت کثرت زهد و عبادتش معروف به (العبد الصالح) و به جهت علم و فرو خوردن خشم و صبر بر مشقات و آلام زمانه مشهور به (الکاظم) شد.
نام مادر امام موسی کاظم (ع) حمیده مصفّاة است و نامهای دیگری نیز مانند حمیده بربریه و حمیده اندلسیه نیز برای او نقل شده است. این بانو از زنان بزرگ زمان خویش بود و چندان فقیه و عالم به احکام و مسائل بود که امام صادق علیه السلام زنان را در یادگیری مسائل و احکام دینی به ایشان ارجاع میداد و دربارهاش فرمود: «حمیده، تصفیه شده است از هر دنس و چرکی، مانند شمش طلا. پیوسته فرشتگان او را حفاظت و پاسبانی کرده تا رسیده است به من، به خاطر آن کرامتی که از خدای متعال برای من و حجت پس از من است.»
- دوران امامت حضرت
آن حضرت در سن 20 سالگی از زمان شهادت پدرش، امام جعفر صادق علیه السلام، در شوال 148 هجری تا رجب سال 183 هجری، به مدت 35 سال امامت شیعیان را برعهده داشت.
ایشان تحت تربیت فوقالعاده امام صادق(ع) مراحل رشد و کمال را پشت سر گذاشت و مرحله نوجوانی و جوانی را طی کرد، به گونهای که تا آخر عمر، جلال و جمال الهی در صورت و سیرتش مشهود بود.
از حوادث مهم دوران جوانی آن امام، مرگ نابهنگام برادر بزرگترش، اسماعیل بود که از الطاف خفیّه الهیّه محسوب میشد و زمینهساز تثبیت امامت وی شد. تلاش امام جعفر صادق علیه السلام نیز در این راستا و به منظور جلوگیری از انحراف جریان امامت بود. هر چند بعدها نیز گروهی پیدا شدند و پس از امام صادق علیه السلام معتقد به امامت اسماعیل گشتند و مرگ او را انکار کردند.
ایشان امامت و هدایت امّت را در یکی از بحرانیترین دورانها به دوش گرفت. از مشکلات روزهای نخستین امامت موسی بن جعفر علیه السلام، ادّعای امامت دروغین برادر بزرگتر حضرت، عبدالله افطح، بود که گروهی را به دنبال خود کشید و فرقه "فطحیه" به همین ترتیب شکل گرفت. هر چند با برخورد روشنگرانه امام، عبدالله با شکست روبرو شد.
دوران سی و پنج ساله امامت موسی بن جعفر(ع) مصادف بود با اوج قدرت حکومت بنی عباس و هم زمان با چهار تن از حاکمان عیّاش و خونآشام عباسی بهنامهای منصور دوانیقی، مهدی عباسی، هادی عباسی و هارون الرشید که حضرت نیز به فراخور شرایط زمانیِ حساسِ هر یک، وظیفه سنگین امامت و هدایت امّت را به بهترین شکل ممکن به دوش کشید، و اگر چه با حوادث سهمگین و خونینی همچون واقعه فخ و شهادت مظلومانه گروهی از آل علی علیه السلام روبرو شد، ولی لحظهای از وظیفه خطیر خود کوتاهی نکرد و تلاش مستمر خویش را عمدتا در محورهای زیر متمرکز ساخت:
* تبلیغ دین خداوند و گسترش فرهنگ اسلام، تبیین و تشریح معارف و احکام الهی در قالب احادیث بلند و کوتاه و پاسخ به سوالات شفاهی و کتبی و. . .
* پرورش انسانهای مستعد و تربیت شاگردان والامقام و شاخص در میدان علم و عمل و حفظ و حراست آنان.
* مبارزه بیامان با حاکمان جور و ستم و غاصبان خلافت و شکستن صولت شیطانی آنان در میدانهای مختلف و تشریح مبانی حق.
* تربیت یاران مدیر و مدبّر و خودساخته و نفوذ دادن آنان در مراکز حساس حکومتی، تا مرز وزارت و استانداری، به منظور خنثیسازی نقشههای مخرب و دینسوز دشمنان، کمک به مظلومان و محرومان و دفاع از حریم شیعیان.
* ساماندهی شیعیان با شیوههای مختلف تربیتی، عملی، مناظرههای سیاسی و. . .
امام علیهالسلام در این مسیر، نهایت تلاش خویش را مبذول داشت و در مواقع لازم از اهرمهای فوقالعادهای همچون استفاده از معجزه، دعای مستجاب و بهکارگیری علم امامت امام کاظم علیه السلام بهره برد.
- رویدادهای مهم دوران امامت امام موسی کاظم(ع)
شهادت امام جعفر صادق علیه السلام، پدر ارجمند امام موسی کاظم علیه السلام، به دست منصور دوانیقی، در سال 148 هجری.
پیدایش انشعاباتی در مذهب شیعه، مانند: اسماعیلیه، اَفْطَحیه و ناووسیه، پس از شهادت امام صادق علیهالسلام و معارضه آنان با امام موسی کاظم علیه السلام در مسئله امامت.
ادعای امامت و جانشینی امام جعفر صادق علیه السلام، توسط عبدالله اَفْطَحْ، برادر امام موسی کاظم علیه السلام و به وجود آوردن مذهب افطحیه در شیعه.
اعراض بیشتر اصحاب امام صادق علیه السلام از عبدالله اَفْطَحْ و گرایش آنان به امام موسی کاظم علیهالسلام.
مرگ منصور دوانیقی، در سال 158 هجری و به خلافت رسیدن ابوعبدالله مهدی عباسی، فرزند منصور.
احضار امام موسی کاظم علیه السلام به بغداد و زندانی کردن ایشان در آن شهر، به دستور مهدی عباسی.
زندانی شدن امام موسی کاظم علیه السلام در بغداد، در دوران حکومت هادی عباسی.
مبارزات منفیِ امام موسی کاظم علیه السلام با دستگاه حکومتیِ هارونالرشید، در مناسبتهای گوناگون.
بدگویی و سعایت علی بن اسماعیل، برادرزاده امام موسی کاظم علیه السلام از آن حضرت، نزد هارون الرشید با توطئهچینی یحیی برمکی، وزیر اعظم هارون.
دستگیری امام کاظم علیه السلام در مدینه و فرستادن آن حضرت به زندان عیسی بن جعفر در بصره، به دستور هارونالرشید، در سال 179 هجری.
انتقال امام علیه السلام از زندان بصره به زندان فضل بن ربیع در بغداد.
انتقال امام علیه السلام از زندان فضل بن ربیع به زندان فضل بن یحیی برمکی.
مراعات کردن حال امام علیه السلام در زندان، توسط فضل بن یحیی و عکسالعمل شدید هارون به این قضیه.
مضروب و مقهور شدن فضل بن یحیی، توسط هارون، به خاطر مراعات حال امام علیه السلام در زندان.
انتقال امام علیه السلام از زندان فضل بن یحیی به زندان سندی بن شاهک.
مسموم کردن امام علیه السلام با خرمای زهرآلود، توسط سندی بن شاهک در زندان.
شهادت امام کاظم علیه السلام به خاطر مسمومیت در زندان سندی بن شاهک، در 25 رجب سال 183 هجری.
انتقال پیکر مطهر امام موسی کاظم علیه السلام به جِسر (پل) بغداد و فراخوانیِ مردم برای دیدن آن توسط مأموران هارونالرشید.
انزجار سلیمان بن جعفر بن منصور دوانیقی از تحقیر پیکر امام موسی کاظم علیه السلام، توسط مأموران حکومتی و دستور او به تجهیز و تکفین مناسب شأن پیکر آن حضرت و به خاک سپاری در مقابر قریش بغداد.
- شهادت امام(ع)
سعی فراوان دستگاه حکومتی هارون برای مخفی نگهداشتن شهادت امام علیه السلام و تلاش گسترده آنان برای عادی جلوهدادن مرگ حضرت، نشانه پایگاه رفیع اجتماعی امام و وحشت عباسیان از اوست.
پیکر مطهرش پس از تحمّل سالها زندان بهطور معجزهآسایی توسط فرزندش علی بن موسی الرضا علیه االسلام غسل داده شد و در مقابر قریش در مدینه السلام در حاشیه بغداد مدفون شد. مزار شریفش مورد توجه عموم قرار گرفت و سالها بعد نوه بزرگوارش حضرت امام جواد علیه السلام در کنارش دفن شد و شیعیان دلباختهی آنها شهر کاظمین را در کنار تربت پاکشان تأسیس کردند.
از امام موسی بن جعفر(ع) دریای بیکرانی از معارف اسلام در توحید و نبوت و امامت و معاد، و احکام و آداب تربیتی اخلاقی در قالب هزاران حدیث کوتاه و بلند، و شاگردان عالم عامل، و سیره عملی ارزشمند در میدانهای مختلف، و نسلی پاک و بابرکت به یادگار مانده است.
- احادیثی از امام موسی کاظم (ع)
کسی که مزه رنج و سختی را نچشیده، نیکی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد.
دعایی که بیشتر امید اجابت آن میرود و زودتر به اجابت میرسد، دعا برای برادر دینی است در پشت سر او.
بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند، انتظار فرج و گشایش است.
بر شما باد به خموشی که کم گویی، حکمت بزرگی است.
هرکه میانهروی کند و قناعت ورزد، نعمت بر او بپاید و هر که بیجا مصرف نماید و زیاده روی کند، نعمتش زوال یابد.
نگاه به صورت عالم از روی محبت، عبادت است.
نیست بلائی که بر مؤمن وارد شود مگر آن که به وسیله دعا سریع برطرف میگردد، و چنانچه دعا نکند طولانی خواهد شد، پس هنگامی مصیتی و بلائی وارد شد، به درگاه خداوند دعا و تضرّع کنید.
بد شخصی است آن که دارای دو چهره و دو زبان میباشد، که در پیش رو چیزی گوید و پشت سر چیز دیگر.
نسبت به هم نوع خود خیر و نیکی داشته باش و سخن خوب و مفید بگو، و خود را تابع بی تفاوت و بی مسئولیّت قرار مده.
انجام نمازهای مستحبّی، هر مؤمنی را به خداوند متعال نزدیک مینماید.
خوشا به حال اصلاح کنندگان بین مردم، که آنان همان مقرّبان روز قیامتاند.
بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند، انتظار فرج و گشایش است.
بر حذر باش از شوخی و مزاح بی جا چون که نور ایمان را از بین میبرد و جوانمردی و آبرو را سبک و بی اهمیّت میگرداند.
هر که زبانش صادق باشد اعمالش تزکیه است، هر که فکر و نیّتش نیک باشد در روزیاش توسعه خواهد بود، هر که به دوستان و آشنایانش نیکی و احسان کند، عمرش طولانی خواهد شد.
در میزان الهی نیست عمل و چیزی سنگینتر از ذکر صلوات بر محمّد و اهل بیتش (صلوات الله علیهم اجمعین).
همانا که عاقل دروغ نمیگوید، گرچه طبق میل و خواسته او باشد.
از کبر و خودخواهی بپرهیز، که هر کسی در دلش به اندازه دانهای کبر باشد، داخل بهشت نمیشود.
- ايسنا
نظر شما