تقوا ملکهای اخلاقی است که بر اثر ممارست و پیوستگی بر امری اخلاقی پدید میآید و سبب میشود تا دوری از گناه در هر دو وجه سلبی (ترک واجب) و ایجابی (انجام حرام) آن سهل و آسان باشد. هیچ ماثوری را چون نهج البلاغه نمییابیم که این چنین به پارسایی و پرهیز گاری پرداخته باشد.
در خود نهج البلاغه به قدر تقوا به هیچ موضوعی اشارت نرفته است. امیرسخن و پارسایی، تقوا را ریسمانی میداند که دستاویزی استوار دارد و پناهگاهی که ستیغ آن بلند و نگاهدار است (خطبه /190). هیچ کاری با تقوا اندک نیست و چگونه اندک بود آنچه نزد خدا پذیرفتنی است (حکمت /95). تقوا تنها وسیلتی است که بندگان با آن به ساحت حق تقرب جویند و تنها سنجهای است که با آن کردار بندگان به محک درآید.
پارسایی از سوی دیگر سر ارزشهای اخلاقی است. اهمیت بسیار دارد که پارسایی را که محور و مرکز ارزشهای اخلاقی است و دیگر مکارم اخلاقی را که برگردونه تقوا نضج مییابند در پیوستگی با خدا گروی و فرجام خواهی خاص اسلام تفسیر و تحلیل کنیم. چرا که تنها منشا ارزش در این اندیشه – گذشته از خوبی و بدی نهفته در ذات اعمال که آنها را هم خداوندایجاد کرده است– خدای تعالی و بازگشت به سوی اوست؛« بندگان خدا از غیرخدا بپرهیزید. از سوی خدا به سوی خدا بگریزید. پیروزی شما در راهی است که او برای شما نهاده است. گرچه نیست آن پیروزی دراین جهان بل در آن جهان و علی ابن ابیطالب است ضامن آن» (خطبه /24)
گذشته از دوگانگیهایی چون تقوای پیش ازایمان و تقوای پس از ایمان و تقوا ورزیدن به قدر استطاعت و تقوا ورزیدن آنگونه که شایسته حضرت حق است که در واقع قابلیت تاویل به امری یگانه را دارا هستند، امام تقوا را از سویی حق خداوند بر بندگان میداند و از سوی دیگر امری که موجب اثبات حق شود بر خدای؛ «و اینکه از خدا یاری خواهید در پرهیزگاری و از پرهیزگاری یاری جویید در گزاردن حق باری که پرهیزگاری امروز سپر و راه است و فردا بهشت را راه. راه آن آشکار است و رونده راه سود بردار و امانتدار آن نیکو نگهدار»
(خطبه /191).
این دوگانگی نیز با اندکی تدبر از میان میرود؛ چرا که این حق را خدای تعالی خود بر خویش ثابت نموده است. بنابراین اعمال ما منشا اثبات حقی به نفع ما بر خدای نبوده است.
امام علی(ع) فلسفه پارسایی را بر اساس تحلیل ارزشی پیشگفته در این امور میداند که «هیچ انسانی بیهوده آفریده نگردیده تا به بازی پردازد و او را وا ننهادهاند تا خود را سرگرم بیفایدت سازد و دنیایی که خود را در دیده او زیبا داشته جایگزین آخرتی نشود که آن را زشت انگاشته و فریفتهای که در دنیا به بالاترین مقصود نایل شده چون کسی نیست که از آخرت به کمترین بهره رسیده» ( حکمت /370 ). توصیه جاودانه امام به ابنای بشر رعایت پارسایی و پرهیزگاری است.
گویی هنوز اوست بر منبر جامع کوفه که مردمان را به پارسایی میخواند:«بندگان خدا شما را سفارش میکنم به ترس از خدا که ترس از خدا مهاری است که شما را به راه سعادت آرد و در طریق بندگی بر پا دارد. پس خود را با رشتههای استوار آن نگاه دارید و به حقیقت آن چنگ زنید» ( خطبه 195).