7 مربی بیکار و البته مشهور داریم و در عوض 7 تیم هم از نتایج به دست آمده راضی نیستند؛ پس جملات «از سرمربی حمایت میکنیم» یا «بحث برکناری سرمربی مطرح نیست» کمکم تغییر لحن میدهند و «کادر فنی را تقویت میکنیم» و «از عملکرد تیم راضی نیستیم» میرسند.
لیگ به هفته پنجم رسیده اما سقوط تیمشان هر لحظه قطعیتر میشود و این جریان اصلا برایشان خوشایند نیست؛ خلاصه که خوشوبشها به سلام خشک و خالی تبدیل میشود و اگر مدیرعامل محترم اهل آبروداری باشد، همین روزها موبایل مربی زنگ میخورد که «در جلسه هیات مدیره به این نتیجه رسیدهایم که امکان همکاری ما و شما وجود ندارد...» و اگر چنانچه مدیرعامل به آبروداری فکر نکند، مربی خبر از دستدادننیمکت مربیگری را در روزنامه فردا خواهد خواند.
هر چه تعداد هفتههای سپری شده لیگ بیشتر باشد، احتمال تغییر هم بیشتر است. با این حال امروز قبل از شروع هفته پنجم، 7 مربی هستند که شدیدا احساس خطر میکنند و هر بار که موبایلشان شماره مدیرعامل را نشان میدهد، قبضروح میشوند. البته آنها فعلا فرصت دارند تا هفته پنجم را هم سپری کنند و احتمالا مدیرعامل تیمشان تا هفته ششم هم صبر میکند اما مسلما این فرصت تا پایان لیگ برتر به آنها داده نمیشود.
مجید جهانپور
دو قدم تا خداحافظی
سرمربی تیم انتهای جدول ـ آن هم با یک امتیاز به دست آورده ـ حتما گزینه اول است و اصلا نیازی نیست که بدانیم اسماعیل شاد (مدیرعامل) لحنش تغییر کرده و صدایش درآمده که «کادر فنی احتیاج به تقویت دارد». البته این اظهارنظر مربوط به قبل از بازی این هفته پگاه مقابل پیکان است.اما پگاه باید به تهران بیاید و از تیمیکه به زور از پرسپولیس شکست خورد، امتیاز بگیرد. بازی بعدی پگاه هم مقابل راهآهن است که روزنههای امید را برای آقا مجید کور میکند. اما خدا را چه دیدی، شاید پگاه با پیکان در تهران مساوی کرد و بعد هم راهآهن را شکست داد.در این صورت جهانپور ماندنی است والا...
خداداد عزیزی
به شانس اعتقاد داری؟
او خودش اعلام کرده که تا اخراجش نکنند نمیرود و این هم نشان میدهد که سایه برکناری را روی سرش میبیند. تیم خداداد البته بیش از اینکه بد کار کرده باشد، بدشانس بوده. آنها در 3 بازی اول با صباباتری، پرسپولیس و سپاهان بازی کردند که هر 3 در ردههای بالای جدولاند و هفته چهارم هم با پگاه بحرانی در رشت روبهرو شدند.
بدشانسیهای خداداد اما به اینجا ختم نمیشود که تیم او باید در هفته پنجم با صنعت نفت بازی کند و یک امتیاز هم برایش یک امتیاز است؛ ابومسلم هفته ششم هم دیدار سختی مقابل پیکان دارد و این روند هم یک معنی میدهد؛ آن هم برکناری نه چندان دور خداداد است؛ مخصوصا که هواداران مشهدی دست به کار شدهاند و در هر بازی میثاقیان را تشویق میکنند و این تشویق پای میثاقیان را خواسته ناخواسته وسط میکشد.
تبصره اکبر میثاقیان
او به خاطر تشویق تماشاگران مشهدی پایش وسط است والا راهآهن تیم یازدهم جدول است؛ ضمن اینکه هفته قبل، سپاهان ـتیم مدعی قهرمانی ـ را متوقف کرده است. اضافه بر این، راهآهن اصلا آن گونه تماشاگرانی ندارد که اهل جهتگیری علیه سرمربی باشند، پس به غیر از تشویقهای مشهد، همه چیز خوب به نظر میرسد اما میثاقیان باز هم شرایط برکنار شدن را دارد. محمدحسن انصاریفرد ـ مدیرعامل جدید راهآهن- کمی بلندپرواز است و با میثاقیان به عنوان سرمربی تیمش راحت نیست.
اوایل فصل هم اخبار برکناری سرمربی و جانشین شدن دنیزلی از این جریان آب میخورد. جان کلام اینکه انصاریفرد بدش نمیآید میثاقیان را کنار بگذارد و یک مربی مشهور را به این تیم بیاورد. توجیه مدیرعامل برای هیات مدیره هم این است که حضور یک مربی مشهور روی نیمکت، برای این تیم تماشاگر میسازد. راهآهن این هفته با پرسپولیس بازی دارد و شاید از پرسپولیس ببازد، شاید هم جایگزین میثاقیان فرشاد پیوس باشد.
ابراهیم قاسمپور
زردها رحم نمیکنند
شاید قبل از شروع فصل هم میشد حدس زد که او از گزینههای اول تغییر است. این هم هیچ ربطی به نتیجهگیریاش نداشت چون به هرحال او مربی یک تیم تازه به لیگ برتر آمده بود و میتوانست چند هفتهای بیشتر نتایجاش را توجیه کند اما مشکل اینجاست که او رابطه خوبی با تماشاگران آبادانی ندارد و همین جریان به برکناریاش کمک میکند.
حالا فکر کنید که این تیم در 2 بازی خانگی مقابل پرسپولیس و ملوان هم شکست خورده باشد. در این شرایط، هیچ راهی برای تماشاگران خونگرم آبادانی نمیماند جز اینکه دستهجمعی قربان صدقهاش بروند و مدیرعامل تیم تصمیمگیری را به هفتههای آینده موکول کند؛ «هواداران صبور باشند».
اگر هنوز هم اعتقاد دارید که قاسمپور با تیمی که در رده سیزدهم است هنوز به ماندن مطمئن است، رقیب هفته بعد این تیم به کمکتان میآید. صنعت نفت باید هفته بعد در مشهد مقابل ابومسلم بازی کند.
فیروز کریمی
هیچ خیالی نیست
کمتر کسی تصور میکرد که تیم این فصل کریمی ـ فرقی نمیکند چه تیمی چون او پیشنهادهای زیادی داشت ـ بعد از هفته چهارم در رتبه شانزدهم جدول باشد. اما این اتفاق افتاده و صندلی سرمربی را حسابی لق کرده. آنها از 4 بازی فقط 2 امتیاز گرفتهاند و از میان 6 بازی آینده، 4 بازی بسیار دشوار دارند. استقلال اهواز این هفته با شیرینفراز روبهرو میشود و هفته بعد در تهران با سایپا بازی میکند.
هفته ششم میزبان برق شیراز است و 3 هفته بعد را باید با تیمهای صباباتری، سپاهان و پرسپولیس رقابت کند. حالا با تمام محبتی که مدیرعامل به فیروز کریمی دارد باید قبول کنیم که او هم در فهرست برکناریها نامزد شده؛ هر چند که اگر بیکار شود، اولین گزینه هر تیم بدون سرمربی برای سرمربیگری خواهد بود.
ناصر حجازی
امیر در کمین
استقلال پنجم جدول است، خب باشد. تیم ناصر حجازی خوب بازی میکند؟... خب بکند. 7 امتیاز از 4 بازی آمار خوبی است؟ تفاوت زیادی ندارد چون برکناری ناصر حجازی هیچ ربطی به این مسائل ندارد و بیشتر به تلاشهای امیر قلعهنویی برای پس گرفتن نیمکت برمیگردد؛ ضمن اینکه در هیات مدیره هم تلاشهایی انجام میشود که دوباره امیر قلعهنویی روی نیمکت استقلال بنشیند و سازمان تربیت بدنی هم بعد از انتخابات فدراسیون با این موضوع مشکلی ندارد. به فتحاللهزاده هم امیدی نیست چون قبل از هفته چهارم برای هزارمین بار گفته بود که حجازی را به عنوان مدیر فنی میخواسته.
حالا در این بین میمانند هواداران دوآتشه ناصرخان که اگر تیم آبی نتیجه نگیرد، آنها هم راضی میشوند به رضای خدا. استقلال این هفته با سایپا بازی میکند، هفته بعد هم در شیراز با برق بازی دارد.
در این شرایط، ناصر حجازی مطمئنا هفتههای سختی را در پیش خواهد داشت؛ هرچند که اگر منصفانه قضاوت کنیم، ناصر حجازی هم خوشتیپتر است و هم باکلاستر و اصولا هواداران پرسپولیس هم ترجیح میدهند استقلال با او نتیجه بگیرد تا کسی که تیم ملی را به آن وضع انداخت.
یسیچ
تعویض با مدیرفنی
سرمربی صرب شیرینفراز بیشتر باید ممنون همتای خود در ذوبآهن باشد که امروز تیمش در پایین جدول نیست؛ چون به هر حال شکست خوردن از استقلال و پاس همدان و مساوی کردن مقابل فجرسپاسی، نتیجهگیری مطلوبی به حساب نمیآید و شیرینفراز به لطف پیروزی بر ذوبآهن در رتبه چهاردهم است.
البته تازهوارد بودن شیرینفراز به لیگ برتر به او کمک میکند که توجیه بیشتری برای نتیجه نگرفتن داشته باشد اما مدیر فنی این تیم ممکن است به سرعت به برکناری یسیچ فکر کند چون اصغر شرفی بدش نمیآید سرمربی باشد و شاید اصلا پست مدیرفنی را برای چنین روزهایی انتخاب کرده.
تبصره ـ دارابینیان، بگوویچ
این دو مربی هم با مشکلات یسیچ مواجه هستند چون سایه مدیر فنی را روی سرشان میبینند. در پاس همدان پورحیدری مدیرفنی است و در تیم پیکان حمید درخشان.
جورجویچ
متحول میشویم
سعید آذری مدیر پرصبری است و به کار بنیادی اعتقاد دارد. شاید برای همین هم هست که تعدادی بازیکن جوان را در اختیار جورجویچ قرار داده تا در تیمش کار پایهای انجام دهد. اینطور که به قضیه نگاه کنید، سرمربی ذوبآهن بهرغم رتبه 15 تیمش، هیچ خطری را برای برکناری احساس نمیکند.
اما این تیم از 4 بازی نه چندان سخت، فقط 3 امتیاز به دست آورده؛ یعنی آنها توانستند 3 تساوی از تیمهای ملوان، مس و سایپا بگیرند ولی مقابل شیرینفراز بازی را واگذار کردند، در صورتی که بازیهای سختشان هنوز باقیمانده. همه این مسائل هم یک معنی دارد؛ اینکه یا ذوبآهن دچار تحولی توفانی میشود و بزرگان لیگ برتر را شوکه میکند یا جورجویچ باید با صندلی مربیگری خداحافظی کند.
خوابیده در آبنمک!
برای مربیان مشهور ایرانی کلمه بیکار اصلا معنا ندارد. وقتی هم که لیگ برتر شروع شد و آنها تیمی نداشتند، ذرهای غم به دل خود راه نمیدهند. آنها با طیب خاطر پای تلویزیون مینشینند، تخمه میشکنند و امتیازهای جدول ردهبندی را بالا و پایین میکنند چون بالاخره زمانی میرسد که یکی از مدیرعاملها شماره موبایلشان را میگیرد و از آنها دعوت به کار میکند. لیگ برتر امسال هم مانند همیشه سرمربی بیکار دارد .
1 - امیر قلعهنویی
خیلیها فکر میکنند که او سرمربی تیم ملی است و بالاخره یک کاری دارد که انجام دهد اما به نظر میرسد که امیرخان پیگیرترین سرمربی بیکار نسبت به لیگ برتر باشد. البته گفته میشود که رئیس سازمان تربیت بدنی به او قول داده که رئیس فدراسیون خودی است و او را ابقا میکند؛ ضمن اینکه چند نامزد انتخابات هم با او تماس گرفتهاند تا به هر حال یک رأی بیشتر داشته باشند.
اما کیست که نداند جای قلعهنویی روی نیمکت تیم ملی تنگ شده؟ البته استقلال هم این روزها خوب یارگیری کرده و مربیگریاش لذتبخش است. راستی این را هم بدانید که در فدراسیون در گوش هم پچپچ میکنند که: «قرارداد قلعهنویی یکطرفه فسخ شده».
2 - مجید جلالی
مجید جلالی هم حسابی سر خودش را شلوغ کرده؛ از برگزاری کلاسهای مختلف گرفته تا هدایت تالار فوتبال. اما بدش هم نمیآید در لیگ برتر مربیگری کند و توانایی خود را نشان دهد. البته سپردن تیم به جلالی صبر میخواهد؛ آن هم صبری بیش از یک فصل که تیمش را به سمت نتیجهگیری ببرد.
جلالی گزینه خوبی برای نیمفصل هر تیمی به حساب میآید، به شرطی که تیم مقابل در حال سقوط نباشد. راستی مگر تیمهای میانه جدول مربیشان را عوض میکنند؟ به جواب این سؤال فکر نکنید؛ جلالی گزینه خوبی است.
3 - بهمن فروتن
انصافا پای تلویزیون نشستن و تخمه شکستن به او نمیچسبد چون بهمنخان این روزها از مربیان لیگ برتری هم پرکارتر است. البته او هم به جرگه نویسندگان ورزشی اضافه شده و الحق هم که خوب مینویسد. با این همه بعید نیست که در میانه فصل موبایلاش زنگ بخورد و نوشتن را رها کند. البته این اتفاق اصلا برای روزنامهها خوب نیست چون تقریباً هر هفته به اندازه 2 صفحه مطلب از دست خواهند داد.
4 - بیژن ذوالفقارنسب
او آنقدر به میانه فصل مطمئن بود که تمام پیشنهادهای شهرستانی را رد کرد و گفت فقط در تهران کار میکنم. فعلا هم حرف مرد یکی است. حالا تیمهای شهرستانی! شما تا نیمفصل صبر کنید....
5 - فرشاد پیوس
درخشانترین نتیجهای که به دست آورده، قهرمانی با پاس به عنوان مربی است و بعد از آن هم ناکام بوده اما حضورش در راهآهن قصهای دیگر دارد که خواندید. او گزینه راه آهن است.
6 - پرویز مظلومی
مربی محبوبی در آبادان به حساب می آید. قبلا مربی صنعت نفت هم بوده و اتفاقا تماشاگران صنعت نفت هم دوستش دارند. تیم قاسمپور هم نتیجه نمیگیرد....
7 - همایون شاهرخی
او از این جهت گزینه مربیگری به حساب میآید که زمانی مربی تیم ملی بوده زمانی هم مربی پاس، فقط همین؛ چون اگر کسی به نتایج توجه کند، او گزینه نخواهد بود.
تبصره: محمد مایلیکهن
نام مایلیکهن از این جهت در فهرست قرار میگیرد که اصولا در 2سال اخیر برای تمام پستهای ورزشی از رئیس سازمان گرفته تا ...گزینه اول بوده است. راستی شاید حاجی مایلی در انتخابات فدراسیون هم شرکت کرد.